![]() |
ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - نسخهی قابل چاپ +- دورهمی خانم ها (http://khanumha.com) +-- انجمن: والد و کودک (http://khanumha.com/forumdisplay.php?fid=35) +--- انجمن: والدگری (http://khanumha.com/forumdisplay.php?fid=36) +--- موضوع: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی (/showthread.php?tid=21) |
ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - admin - ۱۴۰۰/۳/۱۴ اگه مشکلی در بارداری داشتید یا دارید اینجا مال شماست دوستای گلم ![]() ![]() RE: پروسه ی های درمانی در باروری - ستیلیته - ۱۴۰۲/۱/۲۹ امروز با خانوم عزیزی پای تلفن مکالمهای داشتم که فکر کردن بهش یک لحظه رهام نمیکنه. مکالمهمون «حسرت» رو برام از نو معنی کرد. تصمیم گرفتم اینجا تاپیکی بزنم که هر کس در زمینهی باروری مشکلی داره بتونه اینجا حرفهاش رو بزنه، درد دل کنه، فحش بده، و شاید هم راهکارهایی رو به کمک دیگر اعضاء بررسی کنه. دیدم این تاپیک از قبل وجود داشته و فقط لازم دونستم بالا بیارمش. دوستان، اینجا میتونید راحت باشید و قانون کلیش هم اینه که هیچکس نباید تو این تاپیک دل کسی رو بشکنه، پس موقع پست گذاشتن حساسیت بیشتری به خرج بدید. حتی شما دوست عزیز. RE: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - B and I - ۱۴۰۲/۱/۲۹ من خودم مشکلی در این زمینه ندارم اما یه عمه ای دارم که خیلی خاطرش برام عزیزه، باردار هم میشه اما هربار جنین هاش یه مشکلی دارند و سقط میشن. بار اول هم که به تولد رسید بچه مشکل دار بود و بعد از یکسال فوت شد... من توی تمام دعاهام ،بچه دار شدنش هست... یعنی میخوام بگم با اینکه مشکلِ شخصِ خودم نیست، اما از فکرش رها نمیشم و واقعا غصه ش با منه... خیلی سخته یه چیزیو بخوای و نشه...من از ته ته قلبم برای تک تک کسایی که اینجا مشکل باروری دارند دعا میکنم.آرزو میکنم یه روز بیاد که تک به تکشون بیان و بگن مادر شدن❤ RE: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - mahtakhanoum - ۱۴۰۲/۱/۲۹ من امروز دارم میرم پیش آقا حسینی. از دکتر رفتن متنفرم ![]() RE: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - نورا بانو - ۱۴۰۲/۱/۲۹ دختر خاله من هم چندین سال بچه دار نشد دور و بر چقدر حرف گفتن رو دلش رو شکستن چقدرگریه کرد و غصه خورد هربار هم حامله میشد بچه سقط میشد آخرش بعد ۱۶سال فکر کنم خدا یه گل پسر داد بهش پیش خانم دکتر هدیه قوامی رفت تو تهران ،هر کی رو هم معرفی کردیم جواب گرفته اون موقع من ناراحتی اونو میدیدم خیلی غصه میخوردم مهتا خانم نمیدونم برا کنترل میری یا برای بچه دار شدن برا هر کدوم میری ان شالله خیر باشه و دلت شاد بشه کلی بووووس RE: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - mahtakhanoum - ۱۴۰۲/۱/۲۹ هر چند که بعیده ولی میخوام ببینم اگر بشه تخمک فریز کنم RE: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - Donya - ۱۴۰۲/۱/۲۹ مهتا جانم چون گفتی از دکتر رفتن معذبی، تجربه من اینه که یک کتاب نازک با خودت ببر. بجای اینکه تو مطب بیکار با گوشی یا با صحبت و درددل بقیه مراجعین مشغول بشی، با اون کتاب سرگرم شو. واقعااا تاثیر مثبتی داره. بخصوص اگر اهل کتاب های زبان اصلی یا کتاب های شل سیلور استاین هستی، کامل فضای آزاردهنده ذهنی و به یک فضای خنثی تغییر می دهند. برای منی که سالها تجربه بالغ بر میانگین ماهی ده ساعت الافی تو مطب پزشک زنان، سونو، آزمایشگاه و امثالهم را دارم، بدترین حال را موقع گوش کردن درددل دیگران و بازگو کردن مشکل و داستان خودم برای سایر مراجعین داشته ام. RE: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - mahtakhanoum - ۱۴۰۲/۱/۲۹ کتاب دارم همیشه. مشکل من اون صبر کردن نیست. البته خوشم نمیاد ولی کلا از هرگونه دکتر رفتن فراری م. زنان دیگه از همه ش بدتره. RE: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - youtab - ۱۴۰۲/۱/۲۹ مهتا جون ارزو میکنم همون جوابی که دلت میخواد بشنوی ازش ![]() ... خواهر شوهر بزرگه منم که همه در جریانین از سال 92 ازدواج کرد و از 94بچه میخواست هرسال تقریبا باردار شد اما زیر 8هفته سقط میشد! اما خداروشکر اطرافیانش مخصوصا مادر شوهر و خواهر شوهراش اصلاااااا اهل حرف زدن نبودن این 3تاشو بهشون گفته بود تازه اما یادمه برای اخری حتی خواهر شوهر بزرگش زنگ زد و پای تلفن افتاد به گریه که... توروخدا ول کنید بچه رو، حالا ماها داریم چیشدیم، به بدن و اعصابت انقدر صدمه نزن، برید بگردید باهم کیف کنین، دوتایی عشق کنین و... همین حد با فهم و شعور... اما بعد از بارداری من رفت پیش دکتر اقاحسینی و یه عمل سبک و تقریبا سر پایی انجام داد و بلافاصله باردار شد الان دخترش نزدیک 6ماهشه و خیلی نمکیه ![]() RE: ناباروری، سختباروری، راهکارها و همدردی - mahtakhanoum - ۱۴۰۲/۱/۲۹ نه من نه همسرم بچه نمیخوایم ولی میترسم انجام ندم بعدا پشیمون بشم. هر چند تا الان همه دکترا بهم گفتن فقط اهدایی. یعنی هیچوقت نشده دلم بچه بخواد ![]() حالا امیدوارم بتونیم یه جنین فریز کنیم دیگه خیالم راحت شه. عین چیییی از پروسه ش میترسم... |