![]() |
گپ خانم های باردار - نسخهی قابل چاپ +- دورهمی خانم ها (http://khanumha.com) +-- انجمن: والد و کودک (http://khanumha.com/forumdisplay.php?fid=35) +--- انجمن: والدگری (http://khanumha.com/forumdisplay.php?fid=36) +--- موضوع: گپ خانم های باردار (/showthread.php?tid=49) صفحهها:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
166
167
168
169
170
171
172
173
174
175
176
177
178
179
180
181
182
183
184
185
186
187
188
189
190
191
192
193
194
195
196
197
198
199
200
201
202
203
204
205
206
207
208
209
210
211
212
213
214
215
216
217
218
219
220
221
222
223
224
225
226
227
228
229
230
231
232
233
234
235
236
237
238
239
240
241
242
243
244
245
246
247
248
249
250
251
252
253
254
255
256
257
258
259
260
261
262
263
264
265
266
267
268
269
270
271
272
273
274
275
276
277
278
279
280
281
282
283
284
285
286
287
288
289
290
291
292
293
294
295
296
297
|
RE: گپ خانم های باردار - Elhamgoli - ۱۴۰۰/۶/۱۴ چ جالب 20 21 22 سه روز پشت هم ![]() من ی دوستی دارم ک باهم بارداربم دکترمونم یکیه بخاطر اون میگم شاید 23 بذارم ک ی روز باشه زایمانمون فاطمه جان من نظز خودم بی حسی زایمان اولمم بی حسی بود حالا باز تو شرایط اتاق عمل چی پیش بیاد نمیدونم من صبح دم از درد شبیه پریود بیدار شدم خبلی ترسیدم گفتم دردم شروع شده خداروشکر الان بهترم ولی دیگه چشمم ترسیده امیدوارم این ی هفنه هم طاقت بیاره بمونه اون تو عاطفه جان بارداری و نوسانای هورمونی و خلقیش انشاله نی نی ت هر چی هست صحبح و سالم باشه ![]() روشنک جان من صبح عمل شده بودم شب ساعت 10 11 گفتن راه برم ی چند قدم راه رفتم راستش اصلا یادم نیست سوند کی دراوردن سوند برام گذاشتن و برداشتنش اصلا سخت و ازاردهنده نبود برا همین تو ذهنم نمونده RE: گپ خانم های باردار - Rose - ۱۴۰۰/۶/۱۴ (۱۴۰۰/۶/۱۴، ۰۲:۰۳ عصر)Roshanak7367 نوشته است: بچه هایی که تجربه دارید یا میدونید سوندو کی در میارن؟؟؟من حدود 12 بود عمل کردن، حدود 9-10 سوند رو درآوردن و پیاده کردن بردن دستشویی... فکر نکنم که سوند وصل بود و یادمه خوابیده بودم که سوند رو درآوردن... چون با پد و اینها اصلا نمیشد اون هم آویزون باشه... واقعا خاطراتش برام محوه... موقعی که خواستی بلند شی، با یه دستت با یه بالش کوچیک روی زخم رو بگیری خیلی کمکت می کنه که به عضلات فشار نیاد... بعد زایمان هم اگه مثلا یهو سرفه یا عطسه اینها گرفت با گرفتن بالش روی زخم خیلییییی درد کمتر میشه... بیهوشی و بی حسی چیزی نیست که شما انتخاب کنی، مشاوره ی بیهوشی توسط متخصص انجام میشه و توسط متخصص هم بیهوش میشی و بالاسرت می مونه... نرمال اپیدورال انجام میدن که هشیاری، اگه مورد خاصی مثل حساسیت یا چیزی باشه (من آشنایی ندارم)، ممکنه اسپاینال شی... RE: گپ خانم های باردار - Sh96.shamim - ۱۴۰۰/۶/۱۴ (۱۴۰۰/۶/۱۴، ۰۲:۰۳ عصر)Roshanak7367 نوشته است: بچه هایی که تجربه دارید یا میدونید سوندو کی در میارن؟؟؟ من ۱۲ ظهر عمل شدم ۱۲ شب سوند دراوردن بلند شدم راه رفتم..از ۳ ساعت قبل راه رفتن پرستار اومد بهم گفت چه حرکتایی انجام بدم که بلند شدنم راحت باشه.۸ شب هم غذا خوردن شروع شد. من بیحسی بودم.خودم انتخاب نکردم دکتر تعیین میکنه چی واست خوبه RE: گپ خانم های باردار - سروناز - ۱۴۰۰/۶/۱۴ (۱۴۰۰/۶/۱۴، ۰۲:۰۳ عصر)Roshanak7367 نوشته است: بچه هایی که تجربه دارید یا میدونید سوندو کی در میارن؟؟؟من ۸ صبح عمل شدم.حدودا ۳ الی ۴ بعد از ظهر سوند رو در اوردن و گفتن راه برو. من بیحسی بودم و راضیم. RE: گپ خانم های باردار - 2015 - ۱۴۰۰/۶/۱۴ من دکترم گفت هرکدوم که خودت میخوای بیهوشی یا بی حسی... منم سر دخترم بی حسی بودم دیروز دکترم گفت من الان به خاطر کرونا به همه میگم بی حسی چون ماسک روی صورتتون هست ولی اگر بیهوش بشین ماسک زو برمیدارند تا وقتی که بیارنتون تو اتاق.. منم دو دلم سر این قضیه RE: گپ خانم های باردار - Roshanak7367 - ۱۴۰۰/۶/۱۴ (۱۴۰۰/۶/۱۴، ۰۲:۱۸ عصر)Sh96.shamim نوشته است:(۱۴۰۰/۶/۱۴، ۰۲:۰۳ عصر)Roshanak7367 نوشته است: بچه هایی که تجربه دارید یا میدونید سوندو کی در میارن؟؟؟ ممنون عزیزم آخه دکتر من میزاره به انتخاب خودمون...ولی اونم میگه بی حسی چون بچتو همون لحظه میبینی بهتره بچه ها کی مثل من انقدررر بد ویار بوده خوب نمیشه نه؟؟؟؟ من ماه هفتم هنوز گلاب به روتون بالا میارم خسته شدم دیگه بعد بچه ها ببخشید حستون وقتی برگرده بخواید جیش کنید ولی سوند هنوز باشه اون تو جیش میکردین؟ حس بدی نیست؟ RE: گپ خانم های باردار - (کژال) - ۱۴۰۰/۶/۱۴ دوستای خوبم سلام بی نهایت ممنونم از پیام های تبریک همتون. انشالله نی نی های همتون به سلامتی به دنیا بیاد من میام شرح زایمان رو کامل براتون مینویسم. الان لپ تاپم پیشم نیست و با گوشی سختمه. اما چون از همه جدیدتر زایمان کردم چند تا چیزی که تو ارسال های آخر دوستان پرسیده بودن و میگم برای بیهوشی از من سوال نشد. دکتر بیهوشی بهم گفت بی حسی برات بهتره. منم گفتم هرچی خودتون صلاح میدونید. البته بعد از بی حس شدن گفت میخوای یه دارو بهت بزنم بخوابی یکم؟ که من گفتم لازم نیست. خوبم. کلا آنقدر آروم بودم تو اون لحظات که پیش خودم گفتم نکنه دارم میمیرم که انقد به آرامش رسیدم. فضای اتاق عمل اصلا ترسناک نیست. هیچ صدایی نمیاد. همه افراد هم خیلی خوشحال و پرانرژی هستن. من با اینکه شرایطم خیلی خاص و اورژانسی بود انقد قبل از عمل خندیدم که اشکم اومد برام دستمال کاغذی آوردن. اون آمپول کمر هم انقدددددر درد نداره که خندتون میگیره. یک درصد هم بهش فکر نکنید. اصلا درد نداره. این که میگن بعدش آدم احساس میکنه برق میگیرتش و سوزن سوزن میشه که من هیچی حس نکردم. تا 5_6 عصر هم بی حس بودم کلا سزارین ساده تر از چیزی بود که فکر میکردم. نگران نباشید RE: گپ خانم های باردار - Rose - ۱۴۰۰/۶/۱۴ (۱۴۰۰/۶/۱۴، ۰۲:۴۱ عصر)Roshanak7367 نوشته است: ممنون عزیزم آخه دکتر من میزاره به انتخاب خودمون...ولی اونم میگه بی حسی چون بچتو همون لحظه میبینی بهتره عزیزم انتخاب اول معمولا اپیدوراله چون با فاصله ی بیشتری از نخاع تزریق میشه... در نتیجه هشیار می مونی... دوم اینکه قبل از اینکه مواد بیهوشی به بچه برسه، بچه خارج شده و بیحال دنیا نمیاد که آپگارش پایین بشه خدای نکرده... بدویاری هم بله منم تا روز آخر نمی تونستم گوشت و برنج بخورم... تا خود زمانی که اپیدورال زدن هم گلاب به روتون بالا میاوردم...... حس برگرده هم چیزی حس نمی کنی و اصلا حس دستشویی نداری چون اون سوند میره توی مثانه و خود بخود تخلیه ش می کنه شما اصلا چیزی حس نمی کنی که ![]() ![]() ![]() ![]() RE: گپ خانم های باردار - Roshanak7367 - ۱۴۰۰/۶/۱۴ مرسی رز جون خیالمو راجع به سوند یکم راحت کردی.... پس ویار منم خوب نمیشه باید تحمل کنم...چقدر بددد RE: گپ خانم های باردار - سحر بانی - ۱۴۰۰/۶/۱۴ روشنک و بنسای خیلی ناراحت شدم که هنوزم حالت تهوع هاتون تموم نشده واقعا ناراحت کنندس امیدوارم این روزهای باقیمونده براتون زودتر و راحت تر بگذره کژال چقدر حرفات امیدوار کنندس مخصوصا که از فضا و محیط اون بیمارستان تعریف میکنی خودمو توش حس میکنم پر از ارامش میشم من واسه بیمارستانم خیلی مردد بودم ولی با تعریفای تو اروم شدم و فهمیدم حتما نباید بیمارستانم یه بیمارستان معروف و شیکو نو باشه داشتن ارامش توش بخاطر پزشکا پرستارا کادرشو خلوتیش مهمتره چون الان فقط تو از ارامشی که توش داشتی حرف میزنی یعنی این از همه بیشتر به چشمت اومده حالا من ازت سوال زیاد خواهم داشت!!! کم کم ازت میپرسم بعدا که روبراه شدی |