![]() |
گپ خانم های باردار - نسخهی قابل چاپ +- دورهمی خانم ها (http://khanumha.com) +-- انجمن: والد و کودک (http://khanumha.com/forumdisplay.php?fid=35) +--- انجمن: والدگری (http://khanumha.com/forumdisplay.php?fid=36) +--- موضوع: گپ خانم های باردار (/showthread.php?tid=49) صفحهها:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
166
167
168
169
170
171
172
173
174
175
176
177
178
179
180
181
182
183
184
185
186
187
188
189
190
191
192
193
194
195
196
197
198
199
200
201
202
203
204
205
206
207
208
209
210
211
212
213
214
215
216
217
218
219
220
221
222
223
224
225
226
227
228
229
230
231
232
233
234
235
236
237
238
239
240
241
242
243
244
245
246
247
248
249
250
251
252
253
254
255
256
257
258
259
260
261
262
263
264
265
266
267
268
269
270
271
272
273
274
275
276
277
278
279
280
281
282
283
284
285
286
287
288
289
290
291
292
293
294
295
296
297
|
RE: گپ خانم های باردار - Rose - ۱۴۰۰/۶/۱۹ (۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۲:۳۴ عصر)Bonsay نوشته است: مرسی رز و نونا عزیز که تجربیاتتونو گفتین نه بابا خیالت راحت... اینا که گفتنیاش بود ![]() ![]() ![]() من تازه یکی از هم دانشگاهیامو دم در اتاق عمل دیدم... اون منو شناخته بود من نه شناختم نه اصلا تونستم یه سلام و احوالپرسی کنم... من با آه و ناله و اشک ریزان حتی قیافه ش یادم نمونده... الان یادم میفته اینقدر خجالت می کشم... یا اینقدر حرف پسره برام سنگین تموم شد وقتی هم بچه رو آوردن فقط می خواستم اون پسره رو شرحه شرحه کنم که تنها کسی که صدامو می شنید بود ولی توجه نمی کرد... و اون لحظات قشنگم رو خراب کرد... منی که به امید طبیعی رفته بودم که وقتی عمل تموم شد همونجور خونی بدنش دستم... ولی بردن دارن ازش عکس می گیرن ![]() ![]() ![]() RE: گپ خانم های باردار - (کژال) - ۱۴۰۰/۶/۱۹ خاطره خجالت آور من از اتاق عمل اینه که گان رو همونجا تو اتاق عمل تنم کردن. چون با عجله رفتیم اتاق عمل، لباسمو عوض نکرده بودن. به خاطر شرایطم هم دو تا دکتر زنان با دستیاراشونم و متخصص اطفال و دستیارانش بودن. خلاصه 20 نفری تو اتاق عمل بودن که فقط سه تاشون خانوم بودن. منم اون وسط روی تخت لخت شدم گان پوشیدم که خیلی بی حیایی بود. دکتر بیهوشی من و دستیارش هم خیلی گوگولی بودن حتما برای تشکر ازشون میرم بیمارستان دکتر بیهوشی کنارم نشسته بود. شونمو گرفته بود و اول عمل گفت نگران نباش. من تا آخرش اینجا مواظبتم که خیلی حس خوبی بود. بعد هم قرار شد بهم بگه اونور تو چه مرحله ای هستن. که البته با تاخیر گفته بود?چون وقتی گفت دارن شکمتو تمیز میکنن سی ثانیه بعد صدای بچه اومد بچمم گذاشتن پیشم. واقعا خوشحال بودم و مغزم کار میکرد. دستیارش بهم گفت مامانش صورتتو بچسبون بهش و بوسش کن. این که تو اون شرایط حواسشون به این چیزا بود برام خیلی ارزشمنده. همون اول هم که بچرو درآوردن پردرو زد کنار که ببینمش. RE: گپ خانم های باردار - Elhamgoli - ۱۴۰۰/۶/۱۹ فاطمه جان انشاله ب سلامتی زایمان کنی و پسزتو بغل کنی من باز از دیشب درد شبیه پزیودی دارم ![]() حالا فردا برم تست کرونا و دکتر ببینم شاید زودتر عمل شدم میگم الان ماسک موقع عمل رو صوزتمونه ؟بچه رو میارن میچسبون ب صورت ماسکو درمیارن؟ سر پسرم اوردن گذاشتن رو صورتم بوسش کرذم فسقل رو شب قبل عمل بچه ها غذای زیاذ سبک هم نخورین من سوپ خورده بودم اینقد گرسنع بودم تا شب ک بگن میشه غذا بخوری از گرسنگی همش تهوع داشتم RE: گپ خانم های باردار - (کژال) - ۱۴۰۰/۶/۱۹ الهام جان من ماسک اکسیژن داشتم. بله. بچه رو آوردن ماسکمو برداشتن RE: گپ خانم های باردار - Nedaa28 - ۱۴۰۰/۶/۱۹ بنسای جان من ایشالا عملم یکشنبه اس مرسی خاطراتتونو گفتین من خیییلی استرس دارم به دکترمم گفتم خندید گفت بهترین خاطره زندگیت میشه حالا امیدوارم همین بشه واقعا چون من کلا با آزمایش خونم غش میکنم هربار باید خوابیده آزمایش بدم الان از آنژیوکت خیلی میترسم میدونم احمقانه اسز میترسم اون وسط غش کنم از ترس یعنی اگه من برم بزام و بیام خیالتون راحت باشه که شماها هم میتونین الهام جون شب قبلش چی بخوریم؟ من گرسنگی خیلی حالمو بد میکنه RE: گپ خانم های باردار - Elhamgoli - ۱۴۰۰/۶/۱۹ جوجه کباب فک کنم خوب باشه ندا جون RE: گپ خانم های باردار - nona - ۱۴۰۰/۶/۱۹ بن سای حتما فیلم رو هماهنگکن بگیرن عالیه تنها کار مثبت من همین مورده ![]() بعدم فقط از لحظه بیرون آوردنش میگیرن اونم با فاصله اصلا صحنه دلخراشی نیست نگران نباش الهام درست میگه غذا خوب بخورید ولی زود بخورید برای من دکتر ۸ ساعت ناشتایی گذاشته بود که من ۱۰ ساعت رعایت کردم. بزرگترین اشتباهم این بود قبل رفتن تو اتاق عمل آب خوب نخوردم اصلا تا شب گرسنه نشدم اما سه ساعت بعد از عمل تشنه بودم داشتم میمردم ولی نباید آب میخوردم ۱۲ ساعت. الهام جان من دو تا ماسک داشتم تو اناق ولی وقتب بچه رو آوردن بچسبونن صورتم برای تماس پوستی برش داشتم بعد که بچه رو بردن دوباره گذاشتم. RE: گپ خانم های باردار - Rose - ۱۴۰۰/۶/۱۹ (۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۳:۵۱ عصر)Bonsay نوشته است: آها رز شما از این عکاسی و فیلمبرداری اتاق عمل داشتی که بردنش عکس بگیرن؟ آره عزیزم داشتم نه نترس، فیلمی که برامون ساختن، از زمان زایمان، فقط در آوردنش بود و اینکه بند ناف رو می خواستن ببرن و حرفهای مرتبط یهو وسط آهنگ صداش زیاد میشد ![]() ![]() ولی در کل بیشترین تمرکز عکس های بلافاصله پس از تولد بود و اینکه فرداش اومدن توی اتاق و باهم عکس گرفتیم... اصلا چیز ترسناکی نداره... اینقدر کلیپش قشنگه که من تا حالا به همچین موضوعی فکر نکرده بودم ![]() RE: گپ خانم های باردار - Rose - ۱۴۰۰/۶/۱۹ (۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۷:۳۴ عصر)nona نوشته است: بن سای حتما فیلم رو هماهنگکن بگیرن عالیه تنها کار مثبت من همین موردهنونا جان برای عمل کلاااا باید ناشتا باشی... این بخاطر برنگشتن محتویات به بالا و احیانا ریه هستش... پس آب هم همین ریسک رو داره... من برای هر دو عملم میگفتن ناشتایی کامل داره (حتی برای صفرا یه روز فقط یه کاسه سوپ بهم دادن با یه دونه چای!!!! از صبح هم ناشتا بودم)... ولی خب زایمان رو من برای طبیعی رفتم و صبح در حد دوتا کف دست نون و یه کره و مربای کوچیک با یکم خرما برای صبحانه خوردم... و دوتا چایی... و کلی پرس و جو کرد دکترم که دقیقا کی بود خوردی و چقدر بالا آوردی ووووو... (هر چی ناشتاتر باشی، جراحی ایمن تر خواهد بود)... خلاصه که بهش فکر نکن که آب کم خوردی... بهترین کار ممکن بود... و بیشترین رفع نیاز آبی با سرم ها تامین میشه... شب قبلش هم دقیقاااااا همینطور که الهام جون گفته بود اصلااااا نتونستم چیزی بخورم و با اینکه شب تولد همسرجان بود، کلا دوتا لقمه خورده بودم... و بعدش از ضعف داشتم می مردم... تااااا 11 شب زایمان که خوردن آزاد شد و من خوشمزه ترین غذای عمرم رو خوردم ![]() RE: گپ خانم های باردار - Rose - ۱۴۰۰/۶/۱۹ (۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۶:۴۴ عصر)Nedaa28 نوشته است: بنسای جان من ایشالا عملم یکشنبه اس اصلا نترس، ببین اگه طرف حرفه ای باشه حتی خون گیری هم هیچی حس نمی کنی... آنژیو هم یه درد کوتاه داره واقعا ولی بعدش اگه حواست باشه، مشکلی پیش نمیاد... راستی یه نکته ی دیگه اینکه آنژیوکت رو بگید بزنن به دست چپتون (هر جایی که لازم شد آنژیو بزنن چه سرم ساده باشه چه برای هر جور جراحی...)... متاسفانه توی ایران انگار باید حتما یادآوری کنی... ولی خارجیا پیشفرض به دستی که اصلی نیست آنژیوکت میزنن که فرد راحت بتونه کاراش رو بکنه یا با موبایلش کار کنه، برای زایمان بتونه بچه رو دست بگیره و نوازش کنه و لباساش رو بپوشه وووووو... و مهمتر اینکه چون عادت به استفاده ی دست راست (در راست دستها) وجود داره، ممکنه اون کشیدگیه باعث درد بشه... ولی دست غیراصلی اینقدر مشکل نداره... کلا (اگه راست دست هستید) قبل از وصل کردن آنژیوکت بگید لطفا دست چپ رو بزنید و اگه چپ دست هستید بگید به دست راستتون بزنن... |