(۱۴۰۰/۶/۳۱، ۰۵:۳۵ عصر)Paula نوشته است: کژال جون پیشنهاد میکنم پیرکس نخری! خدایی نکرده اگر بشکنه هزار تیکه میشه و خطرناکه. الآن بچه کوچیکه ولی بزرگتر که بشه مدام شیشه رو پرت میکنه
برای شستشو هم من بعد از هر بار شیردهی، با آب گرم و شیشه شور میشورم و هر چند وقت هم حدود دو-سه دقیقه شیشه رو میجوشونم با حرارت خیلی کم. سر شیشه رو در حد چند ثانیه میجوشونم چون زودتر خراب میشه

(۱۴۰۰/۶/۳۱، ۰۹:۳۷ عصر)**ماهور** نوشته است: سلام مامانا. خسته نباشین، خدا قوت
بچه ها دلم میخواد از شماهایی که دوران بارداری رو گذروندین، زایمان کردین و سختی هاش رو پشت سر گذاشتین، بیخوابی ها و شیر نخوردنهای بچه و بد قلقی کردنا و ..... رو تجربه کردین، سوال کنم که ایا از بچه داشتنتون راضی هستین؟ به نظرتون ارزششو داشت؟ آیا رابطتون با همسرتون تغییر کرده و سرد شده یا نه؟ رابطه جنسیتون تغییری کرده؟
و یک سوال خیلی مهم دیگه. که البته کمی خصوصیه، خوشحال میشم جواب بدین ولی اگه مایل نبودین ایرادی نداره، راحت باشین. سوالم اینه که از نظر مالی وضعیتتون چطور بود که جرات کردین به بچه داشتن فکر کنین؟ واسه بچه داشتن خونه داشتن، درامد بالا داشتن، چقدر مهم و ضروریه؟ من حس میکنم ادم تا خونه نداشته باشه بچه دار شدن اشتباهه.
این سوالا رو از اطرافیانمم کردم ولی نمیتونم به حرفاشون اعتماد کنم. چون ادمای صادق و دلسوزی نیستن و یکم بدجنسی همیشه چاشنی حرفاشون هست. مثلا خواهر شوهر خودم که خیلی میناله از بچه دار شدن، میگه خونه نشین شدم، افسرده شدم، رابطم با همسرم سرد شده، محل خوابمون جدا شده و ..... .بعد از اون ور پست های عاشقانه واسه بچش میزاره و..... . شوهرم میگه به حرفاش گوش نده، اینارو میگه که ما بچه دار نشیم و بچه ی خودش تک بمونه. (راست هم میگه چون میشناسمش و میدونم تو فاز این چیزا هست، دلش میخواد بچش تک باشه، رو سر بچش بچه ی دیگه ای نیاد یا اگرم اومد دختر نباشه و دختر خودش تک بمونه). واسه همین اصلا نمیدونم راست و دروغش چیه. دلم میخواد خانمهای اینجا که همگی مهربون و پر حوصله هستن واقعیت رو بهم بگن. بخصوص خانمهایی مثل نونا جون رز جون یوتاب جون لیانه جون که بسیار اکتیو بودن شاغل بودن، و با سواد و تحصیل کرده و خانمهای اجتماعی هستن(البته ماشالله اینجا همه با سواد و با کمالات هستن)، دلم میخواد بدونم اینجور خانمهای اکتیو و اجتماعی چی شد که حس کردن باید بچه دار بشن و اگه اجاره نشین بودن و درامد معمولی داشتن بازم بچه دار میشدن؟ و اینکه با این شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه، چطور شد که بچه داشتن رو به همه چیز ترجیح دادن؟ و بعد اومدن بچه چه تغییراتی کرد زندگیشون و آیا راضی هستن یا نه؟
بچه ها کمکم کنین. خیلی فکرم مشغوله. داره ۳۳ سالم میشه، یه کیست بزرگ دارم، یکی از لوله هام بسته شده، ذخیره تخمدانم چنگی به دل نمیزنه و با این حساب اگه واقعا بچه بخوام باید سریع السیر اقدام کنم. ولی فکر و خیالای این مدلی نمیزاره و مانعم میشه. واسه تصمیم گیری بهم کمک کنین لطفا

(۱۴۰۰/۷/۱، ۱۲:۴۲ صبح)nona نوشته است: ماهور جان پس منم همونجا که رز گفتند جواب میدم
ترگل جون رفتم دکتر حدسم درست بود کلا ۷۰۰ گرم زیاد کرده بود گفتم هیلی کم غذا شده اما دکتر گفت ااکی هست و دقیقا به من گفت اینقدر گیر نده به بچه ، بچه طبیعتشه یه ماه خوب شیر میخوره یه ماه بد. بعدم کفت انتظارمون اینه تو پنج ماه وزنش دوبرابر تولد شده باشه خب الان که زودتر شده پس مشکلی نیست.؟چه میدونم خودمم این موضوع دو‌برابر شدنو میدونستم اما از بس میخونم همه حا وزن بچه تو سه ماه با وزن تولد حتی زیر سه کیلو یکی ۷ کیلوئه یکی هشت کیلو نا امید میشم اما خب به دکترش اعتماد کامل دارم دیگه. کاری ندارم