امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ خانم های باردار
بچه ها مامانم از شهرستان میخواد بیاد پیشم واسه زایمان. قرار بود جمعه یا شنبه بیاد. عصر یهو زنگ زد که بلیت خوب گیرم اومده بگیرم؟ ما هم هنوز خونمون کلی کار داره و همین ظهری همسرم داشت می گفت خسته شدم و اقلا یه روز در کنارت استراحت کنم. منم یجوری بهونه آوردم که مامانم همون شنبه بیاد. بعد که همسرم فهمید خودش زنگ زد به مامانم‌که بیاین و چرا نمی یاین؟ دیگه مامانم گفت نه.
حالا عذاب وجدان دارم. کارم خیلی بد بوده به نظرتون؟؟
واقعا آمادگیش رو نداشتیم واسه امشب
امیدوارم مامانم ناراحت نشده باشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، atefehjjjjjjj، lili_61، Mari90، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
نه دیگه کنایون جان وقتی دکترت گفته نزن، نزن خدای نکرده کوچکترین اتفاقی بیفته میگه گفته بودم نزنی.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، atefehjjjjjjj، lili_61، youtab، شماره مجازی تیندر، کتایون خانم
پاسخ
(۱۴۰۰/۸/۵، ۱۱:۵۳ عصر)shiningdiamond نوشته است: بچه ها مامانم از شهرستان میخواد بیاد پیشم واسه زایمان. قرار بود جمعه یا شنبه بیاد. عصر یهو زنگ زد که بلیت خوب گیرم اومده بگیرم؟ ما هم هنوز خونمون کلی کار داره و همین ظهری همسرم داشت می گفت خسته شدم و اقلا یه روز در کنارت استراحت کنم. منم یجوری بهونه آوردم که مامانم همون شنبه بیاد. بعد که همسرم فهمید خودش زنگ زد به مامانم‌که بیاین و چرا نمی یاین؟ دیگه مامانم گفت نه.
حالا عذاب وجدان دارم. کارم خیلی بد بوده به نظرتون؟؟
واقعا آمادگیش رو نداشتیم واسه امشب
امیدوارم مامانم ناراحت نشده باشه

شاینینگ عزیز، شوهرِ به این خوبی و مهربونی که در هر حالی این همه به خانواده‌ت احترام قلبی می‌ذاره، این همه به فکر خوشحالی تو هست، و در کنارش مامانِ به این کمک‌حالی، انشالله زایمان‌ت هم به سلامت و بدون مشکل، بی‌خیال همه چیز باش و فقط بابت نعمت‌هایی که داری که مطمئنم خیلی دخترها آرزوش رو دارن شاکر باش. توی زندگیت دنبال مشکل نباش، چون واقعاَ همه چیز زندگیت سر جاش هست و هیچ نیازی به این همه دغدغه‌مند بودن نیست. (اینا رو دارم تو پرانتز به خودم هم می‌گم. خودم هم گاهی به همین تلنگرها نیاز دارم). 
یک سوءتفاهم یا اتفاق خیلی خیلی خیلی کوچیکی هست که پیش اومده، سعی کن ازش سریع عبور کنی. اگر هم دوست داری خودت زنگ بزن به مامانت بگو مامان لطفاَ بیا با بلیط خوبه. بهونه‌ای که آوردی رو ماسمالی کن اگر می‌تونی، اگر نه هم فقط زنگ بزن به مامانت اصرار کن بگو راستش به دلم افتاده که شاید زودتر مجبور شم زایمان کنم، کاش بتونی امروز بیای.
اما اگرم واقعاَ خوشحالی که قراره یه روز با همسرت استراحت کنین، نمیخواد دیگه زنگ بزنی. چون شاید دیگه فرصت دوتایی بودن حالا حالاها نداشته باشین. اشکالی نداره گاهی یه کم خودخواه باشی. بعداَ مهربون باش مامانت از دلش در میاد. مامان‌ها خیلی مهربونن و با مهربونی سریع گول می‌خورن.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، atefehjjjjjjj، lili_61، shiningdiamond، Sufii، youtab، آیسان ۹۶، شماره مجازی تیندر، نسیمه جااان
پاسخ
(۱۴۰۰/۸/۶، ۱۱:۴۲ صبح)ستی‌لیته نوشته است: شاینینگ عزیز، شوهرِ به این خوبی و مهربونی 
ستی جان ممنون از پاسخ انرژی بخشت. من هم خودم هم همون موقع تماس گرفتم با مامانم و دقیقا همین زایمان رو گفتم و بعدش هم همسرم تماس گرفتم اما مادرم گفت نه دیگه همون جمعه اینا می یام انشالله و زودتر زایمان نمی کنی. راستش ما همین دیروز با همسرم صحبت داشتیم که چقدر روزا داره زود می گذره، کارا تموم نمی شه و دلم واقعا می خواست لا اقل یه نصف روز استراحت کنه . چون خودمم مودم زیاد بالا پایین شده بود این یکی دو روز و نیاز به آرامش حد اقل چند ساعته داریم. واقعا دلم نمی خواد با این همه خستگی تازه همسرم بخواد پذیرایی کنه(بالاخره چند ساعت یا یکی دو روز اول رو اون پذیرایی می کنه)
الان هم باز با مامانم صحبت کردم، یجوری ماسمالی کردم، گفت با خودم گفتم الان فکر می کنی من ناراحت شدم ولی نه و اینها
خدا انشالله همه مامانا رو حفظ کنه. واقعا زود همه چی یادشون می ره و کینه به دل نمی گیرن. امیدوارم منم بتونم در آینده زود بگذرم از بچم??????
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، atefehjjjjjjj، lili_61، youtab، آیسان ۹۶، ستی‌لیته، شماره مجازی تیندر
پاسخ
شیطون خانم غصه نخور منم درک درستی از تکونهای بچه ندارم یه روزایی یه تکونهایی حس میکنم یه روزایی هیچی!!!! قبل از این هم خیلی حس نمیکردم همیشه اینقدر نفخ شکمم زیاده آخر نمیدونم تکونه یا نفخه! اولا نگران بودم الان بیخیال شدم خواستم بگم نگران نباش منم اینطوری ام

اما منم با بچم حرف نمیزنم خیلی Sad
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، شماره مجازی تیندر، شیطون خانم
پاسخ
سلام بچه ها خوبید
من به امید خدا فردا سزارین میکنم
ممنون میشم واسم انرژی مثبت بفرستید فردا همه چیز به خوبی بگذره برامون
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، Elham67، Elhamgoli، liyane، mona70، nona، Rose، Seti69، Sufii، youtab، آیسان ۹۶، ستی‌لیته، شماره مجازی تیندر، مینو، نیوشا123، کتایون خانم
پاسخ
سحر جان ان شاءالله همه چیز عالی خواهد بود و فردا این موقع گل پسرت بغلته
برای ما هم دعا کن خواهر
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Sufii، youtab، سحر بانی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سحر جان بسلامتی ایشالا همه چی عالی عالیه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، سحر بانی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سحرجان بسلامتی عزیزم زایمان میکنی و پسر گلت رو بغل میگیری...اصلا نکران نباش توکل به خدا Heart
فاطمه هستم
Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Sufii، youtab، سحر بانی، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ممنون عزیزان از دعاهای قشنگتون
توکل بخدا
همیشه فکر میکردم امشب پر از استرس خواهم بود خداروشکر تا الان که اینطور نبوده

اگه لایق باشم چشم رز عزیز حتما
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Almam، lili_61، mona70، nona، Rose، Sufii، youtab، شماره مجازی تیندر، شیطون خانم
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 16 مهمان