امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
خیلی پری خخخ
هر وقت بحث شیر گرفتن میشه یه دل سیر باید گریه کنیم خخ
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab، پری
پاسخ
یه فیلمم میگیرم از شیر خوردنش Sad بمیرم براش الهی
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol، youtab، ستی‌لیته، پری
پاسخ
من صداشو ضبط کردم
آخه نونا شیر تو سینه مادر میمونه باید یه جوری تخلیه بشه دیگه
بعد حتما چکاب دکتر برو
من چند ماه بعد سونو سینه رفتم گفت هنوز هست که به تدریج از بین می‌ره قرص هم نمیخواد بخوری

الهی سلین❤️
چه جالب که یادشه چند ماهگی گرفتیش؟
پسر من اصلا یادش نیست فکر می‌کنه با شیشه شیر خورده
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Targol، youtab
پاسخ
ماری جا داره الان اون خاطره رو کامل بگی که خون گریه کنم. چون همین الان بینی‌م کیپ شده. اشکم مثل ابر بهار روونه Sad
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، Nedaaa28، nona، youtab
پاسخ
گفتم دیگه ترگل
حالا چون سوز و گداز دلت میخواد بعد که شیر حسرت را خورد ببوسش و بگو حلالت کردم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Rose، youtab
پاسخ
خاطره همین یه جمله بود؟ یکم مثل مداح‌ها پیچ و تاب بده خوب. اللن دلم گریه میخواد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Rose، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
اوج ماجرا بود خخخ
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
مری اواخر ۲۵ ماهگی
هنوز خیلی نگذشته یادشه
دو هفته پیش هم گیر داده بود من شیر میخوام چرا دیگه بهم شیر نمیدی!!
یه کم دیر یادش افتاد شاکی بشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، youtab
پاسخ
من الان با حالت مغموم به همسرم گفتم بمیرم براش دلم میسوزه از شیر گرفته میشه برگشت با تعجب بهم گفت دلت میسوزه؟ باید خوشحال باشی ازین وضعیت خلاص میشه بزرگ‌و مستقل میشه غذا خوردنش خوابش اصلاح میشه … بی ذوق همدردی نکرد
مری گفتم برم زیر دوش یکم تخلیه کنم چه میدونم Sad این دختر من خواب عمیق نداره که شیرو بدم تا صبح میچسبه Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، Rose، youtab، ستی‌لیته، پری
پاسخ
من کاری برای قطع شدن شیر کاری نکردم
خودش قطع شد متورم هم نشد
فکر کنم چون تدریجی بود دیگه تولید نشد

مری چرا زودتر نگفتی مراسم خداحافظی داره
من بار آخر بیدار بود بهش دادم و از فرداش اون یه وعده رو حدف کردم براش جشن گرفتم بچه ام تو رودربایستی موند هیچی نگفت
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، nona، Rose، youtab، پری
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 21 مهمان