بیاید باهم خونه مون رو تمیز کنیم

[ندایا]

خوش بگذره یوتاب

[atefehjjjjjjj]

وااای عاطی بیا بغلم عشششقممممم
خداروشکر پس من مریخی نیستم 

عاشقتم یوتاب 
مرسی که انقدر خوبی
ی دونه ای 

مهمونت کیه؟

[youtab]

عزیزمییییی  
دو عدد خش و یه نی نی 5ماهه

[B and I]

من تو طول هفته دانشگاه بودم در نتیجه تو خونمون بمب ترکیده بود

از صبح که بیدار شدم دو دور لباس ریختم ماشین لباسشویی،یه سری ظرف گذاشتم ماشین ظرفشویی یه سری هم با دست شستم
کل خونه را جارو برقی کشیدم و گردگیری کردم
کلی هم جمع و جور کردم تا خونه شکلِ آدمیزادی به خودش گرفت
طی هم هنوز نکشیدم
تو فکر شام‌ هم‌هستم نمیدونم چی بپزم

[ستی‌لیته]

آقا من یه دوست دارم جوراباشم میده خشکشویی 

مهتا جووون، نگفته بودی دور از چشمم با شوهرم دوست شدی!

ماهور ۶۰ تا لباس بده اتوشویی نه تنها قبول می‌کنن، بلکه از این به بعد «خانوم مهندس صنوبر» هم از دهنشون نمیفته. 
خشکشویی قبلی ما (باهاش قهر کردیم) به شوهرم تو تلگرام مسج میده که چیزی شده دیگه به ما سفارش نمی‌دین؟ 
من اگر دو روز خونه نباشم برمیگردم می‌بینم شوهرم تمام روبالشی‌هامون رو هم داده خشکشویی (اتو پرس هم داریما، که تو یک دقیقه روبالشی رو صاف تحویل بده).

[صنوبر۷۱]

وای ستی )

[mahtakhanoum]

نه همسر شما نیست نی‌نی داره اوشون 

[youtab]

خب من و کارای امروزم
... 
اتاقا رو جمع و مرتب ک دم
تختو مرتب کردم 
اسباب بازیای پسرمو مرتب کردم 
گردگیری کردم 
جارو زدم
سالن رو گردگیری و جارو و تی زدم
سرویس رو شستم سطحی
ظرفای صبحانه رو شستم
ناهار رو گذاشتم
گازو یه دور از روغنای پاشیده پاک کردم و غذارو باز گذاشتم برای ادامه پخت
وسایل و ظروف ناهارو اماده گذاشتم
ظرف میوه و اردور خوری رو پر کردم
اشپزخونه رو دسته گل کردم و جارو و تی زدم
بیرون یخچال و پاز و لباس‌شویی رو با شیشه پاک کن برق انداختم 
سینک رو برق انداختم
چای دم کردم
پسرو بردم حمام 3دقیقه ای
خودمم دوش تنی گرفتم و حاضر شدیم مامان پسری
2و20 تموم شد و 2ونیم اومدن 
... 
رفتن هم تندی مرتبی و تمیزی کردم
الان خونم دسته گله
کاش تا روز مهمونیم همینطور بماااند

[نورا بانو]

دیروز یه تمیزکاری سطحی کردم
جارو دستی کشیدم
کلی ظرف شستم
لباس شستم

امروز هم تا الان باز یه گردگیری و جارو سطحی کردم
کلی ظرف شستم
لباس اتو کردم و تا کردم گذاشتم تو کمداشون
ناهار رو دارم آماده میکنم سینک رو شستم
یه سری اسباب بازی گل پسر رو شستم
شیشه های گل پسر رو ضدعفونی کردم
اتاق گل پسر رو مرتب کردم

[نورا بانو]

یادم رفت بگم دیروز حموم و سرویس فرنگی رو هم شستم و ضدعفونی کردم
امروز گل پسر رو بردم حموم چون پ ی پ ی کرده بود در حقیقت همون اش و همون کاسه شد عصری باید برم حموم و دوباره همه ما رو بشورم
ناهار رو درست کردم کلی ظرف دراومد خدا میدونه
اونا رو هم شستم و یه دستمال دور و بر سینک کشیدم و دستمال رو شستم و الان اومدم تازه دراز کشیدم