امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
به نام خدا
فاکیده شدیم رفته خواهران گرامی، حالا حالاها به بهتر شدنش فکر نکنید... تا جایی که من فهمیدم این بچه هایی که شیطونن و کارای خطرناک می کنن، به دوپامین بیشتری نیاز دارن که حالت خوشحالی داشته باشن، برای همین دائم در حال این کارا و پدر در آوردن از ما هستن...
ما هم که هر هفته حداقل یه برنامه داریم که یه جاش ضرب می بینه یا خط میفته وووو... باز خودش خوووبه، من نگرانم به بقیه هم آسیب بزنه.......... بدبختی مگه یکی دو تاست... اوففففففففففففففففف

اتمام منبر Sad
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، Arezoo1984، Bonsai، Nedaaa28، Targol، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
رز راست میگه منم بودم بیخیال نمیشدم
شیطنت مزه میده بچه باید انرژیش تخلیه بشه
منم شیطون بودم خواهرم اومد آروم شدم
میخواین بچه دوم رو امتحان کنین خخخخ
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، Nedaaa28، Rose، youtab
پاسخ
فری ولله بچه‌های من همو ساپورت میکنن تو شیطنت. با هم مثلا میزشونو هل میدن میارن جلو کنسول که برن روش وایسن.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، Bonsai، freebird، mehrasa20001، Nedaaa28، Rose، youtab، ستی‌لیته، سِودا، کتایون خانم ۲
پاسخ
سلام مامانا
ببخشید نت نداشتم ک بیام بازم شرمنده
مینو جون دخترم ۱۵ ماه و ۹ روزشه
یوتاب جان آخه دخترم یهو راه افتاده بلد نیس بشینه یا خودش بلندشه بخاطر این میترسم آخه
لیانه جون دقیقا آخه دختر من مرحله سینه خیز داشت ولی ب بعدش ینی ۴ دست و پا رفتن و دستشو ب چیزی گرفتن و بلند شدن نداشت یهو رفت رو راه رفتن
حالا من دیروز خونه بابام بودم استرسم کمتر بود اونجام لعنتی ن آنتن داشت ن نت وصل میشد ک بیام
ولی بابام خیلی باهاش کار کرد استرسم کمتر شده
ولی هنوزم ترسم دارم
یکی دوبار افتاد رو هوا گرفتمش ی بارم افتاد زمین رو دعوا کردم دوباره گذاشتم راه بره
همه دعوام میکنن ک چرا دورش میچرخی ولی حس میکنم فعلا نمیشه تنهاش گذاشت نمیدونم !
بابام میگه خودش کم کم بلند شدن و نشستیم باد میگیره
برا نشستن از حالت ایستاده باسنش میده عقب پاهاشو باز میکنه دستشو دراز میکنه ک من بگیره یهو خودشو ول کنه پایین !!!

شیطون جون مرسی ک گفتی
من آخه یکم چون اولاشه میترسم فک کنم همتون اینجوری بودین اولاش یا من زیادی حساسم!
چشم سعی میکنم منم عکس العملی نشون ندم بهش
ینی میگین نگیرم وقتی میخواد بخوره زمین ؟ من با فاصله ازش راه میرم اگر خواست بیفته میگیرم

ندا منکه دخترم تازه شروع کرده راه رفتنو اول راهم پس
ی ماهه ک دستشو میگیرم راه میره الانم چند روزه قدم ب قدم مراقبش هستم با فاصله
بابام میگه هر روز راه بره تعادلش بهتر حفظ میکنه دیگه تا ده روز دیگه راحت میتونه بره و بیاد ترستم کمتر میشه !
مرسی ک هستین
دخترم ۱۸ماهه شد  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، Sufii، youtab، مینو
پاسخ
(۱۴۰۲/۲/۵، ۱۱:۴۵ عصر)Targol نوشته است: فری ولله بچه‌های من همو ساپورت میکنن تو شیطنت. با هم مثلا میزشونو هل میدن میارن جلو کنسول که برن روش وایسن.
خخخ دوقلو فرق میکنه با هم دست به یکی میکنن
ولی من سه سال فرق دارم با خواهرم یه جوری انگار اون اومده بود افسرده شده بودم Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol، youtab
پاسخ
اره بابا عاطفه
به نظرم بابات درست میگن
هرچیزی رو با تمرین میشه بهتر کرد
یکم شل کن منم ترس داشتیم معلومه، اما تو فکر کنم چون افتاده بیشتر میترسی در صورتی که بچه های ماهم حداقل یه بارو خیلی بد افتادن
یکم هم خودتو شل کن هم رخترتو رها کن بذار اونم تبدیل به یه ادم استرسی نشه خدایی نکرده عزیزم 
... 
به قول رز
به نام خدا
دیشب سومین شبی بود که از حدود 12 تا صبح جمعا 1ساعت خوابیدیم
چشمام داره کور میشه از خواب
دیشب برای اولین بار در 22ماه عمرش بدون شیشه خوابید 
اون‌موقع اسون گذشت اما نصفه شب پاشد دستاشو باز کرد که یعنی کو
گفتم چی میخوای مامان
گفت شی شی
مردم اتقدر گریه کردم
همسرم گفت بیا بده بهش گناه داره
اما ندادم و با لیوان اب دادم غر زد اما خورد 
دلم اتیش گرفت براش
گذاشتم یکم بهتر بشه ببرمش اون دکتره اختلال خواب
از کارای عجییب پسر من اینکه چادرشو نمیره توش که، میخواد بلندش کنه بشینه زیرش اونو بذاره روی سرش!!!!!!!!! 
یعنی چی من نمیفهمم Dodgy
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Arezoo1984، Bonsai، liyane، Nedaaa28، Rose، Sufii، Targol، رخشید
پاسخ
یوتاب واقعا من چون افتاده بشدت میترسم
ببین
به شددددددددت هااااا
خونه بابام بزرگتره راحت راه میره البته اونجا بچه ها زیاد میان و میرن
فکر کردم دخترم چون بچه ندیده باهاشون ارتباط نگیره ولی کاملا برعکس
فقط راه می‌رفت ک جلب توجه کنه
میرفت سمتشان میگفت دَ
اگر متوجه نمیشدن بلندتر میگفت دَ
دختر داییم کلاس اوله ریزه هست
تصور کن دخترم دنبال می‌کرد اونو
اون می‌نشست این میرفت شلوارشو می‌کشید ک بیا راه بریم
باز تا اومدیم خونه خودمون چسبیده بمن
اصلا تنها راه نمیره
میگم برم باز خونه بابام اینا یاد بگیره از حالت نشسته پا شه یا از حالیت ایستاده بشینه !
تو نت خیلی دارم میگردم ک چجوری یادش بدم وسیله رو بگیره و بلند شه
فعلا یکی یافتم گفته صندلی کوچیک بزار پشتش بایست ازش بخواه بلند بشه!
شوهرم میگه ببریم کاردرمانی
من فعلا مخالفم چون ریشه همه اینا ترس منه!
اگ خودش میتونستم بلند بشه راه بره حتی اگ زمین می‌خورد انقد استرس نمیگرفتم
هفته بعد ببرمش پارک کودک ببینم اونجا چجوریه
اونجاها فکر کنم ایمنه نه؟

یوتاب مردم واسه پسرت بامزه
دختر منم فعلا با چنگال حتی میخواد برنج بخوره ماست بخوره منم نمی‌فهمم!
دخترم ۱۸ماهه شد  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
عاطفه جان
دخترت از حالت درازکش به نشسته درمیاد؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، youtab
پاسخ
"فقططططط خودتون وقت مشاوره Big Grin و روانشناس بگيرين
بچه ها همينن"

دژاوو جان نصیحت هوشمندانه و خوبی بود مرسی Big Grin  Heart


برای بچه ها قرص آهن داریم؟
پسرم قطره نمیخوره با هیچ روشی نتونستم بهش بدم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، دژاوو
پاسخ
سلین هیچ قطره ایو نمیخوره؟ بعضیا مزه شون خیلی خوبه

یوتاب من غش برا پسرت که چادرشو میذاره رو سرش
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 18 مهمان