امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ خانم های باردار
چه صحبتهای خوبی در مورد کار و شرایط بعد زایمان شد.به نظر من که هر جوری که هستین و تصمیم گرفتین خوبه چه شاغل باشین چه خانه دار تا وقتی حال دل خودتون خوبه عالیه.من خودم بعد چند سال که درگیر درس و ازمون و ارشد و کار این چیزها بودم و وضعیت کاری و مالی خودم و همسرم به یه ثبات رسید گذاشتم باردار شدم .و الان از وضعیتم راضیم خدا رو شکر.ولی به این باور دارم اگر تو شرایط سخت هم باشی بلاخره خودت رو یه جوری با شرایط هماهنگ میکنی و از پسش برمیای.برای همین دوستایی که گرفتار درس و این چیزا هستن اول که خدا قوت دوم اینکه نگران نباشید بلاخره این روزها هم میگذره فقط باید یه برنامه ریزی خوب داشته باشید به نظرم بیشتر فکرش ادم رو درگیر میکنه وقتی وارد کار شدی دیگه پیش میره.به نظرم تو بارداری هم میتونید یه سری از کارها رو بکنید و همه چیز رو واسه بعد زایمان نزارید .من که شدیدا حوصلم سر رفته تو خونه و همش میگم کاش یه کاری رو شروع کرده بود مثلا یاد گرفتن یه ساز جدید.
اگر خدا بخواد من تا ۱۴ ماهگی نی نی پیشش هستم و بعد باید برگردم سر کار .فقط اگر شما هم مثل من هستید حواستون باشه اونی که میخواد پیش نی نی باشه رو سعی کنید از همون ماههای اول درگیر بچه داری کنید جوری که به اون شخص هم عادت کنه و مسائل اضطراب جدایی کمتر بشه.حالا یا همسر یا مادرتون یا پرستار .

به سلامتی ارزو جون هم که زایمان کرد.من حدس زده بودم چون هفتش رو به روز نکرده بود.

نفر بعدی هم که لیانه جان هستن.به امید خدا به سلامتی زایمان کنی عزیزم.
چقدر خوب وزن اضافه کردی لیانه .فکر کنم سوخت و ساز بدنت بالا هست .چون تغذیت خیلی خوب بود ولی اونقدر وزنت بالا نرفت.خیلی خوبه   Heart 

کاش اگر امکانش باشه یوتاب هر روز میومد خبر میداد .
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Elhamgoli، lili_61، liyane، mona70، Nedaa28، nona، Rose، Roshanak7367، Sahraa71، Sufii، youtab، شماره مجازی تیندر، نسیمه جااان، کتایون خانم
پاسخ
دوستان من نظرای همتون رو خوندم.
بيش‌تر مشکل من این بود که ما اصلا بچه تو خانواده نداریم. و سالهاست که خانم باردار و نی نی ندیدم. واقعا نمیدونستم شرایط چجوریه. من اهل فالو کردن بلاگر و... اینا نیستم. ولی ناخودآگاه هرچی از بارداری تو سرم بود مربوط به عکسای اینستا بود. یه خانم تمیز و مرتب با لباس قشنگ و عکس سونوگرافی تو آتلیه و در حال خرید سیسمونی. در حالی که من الان تو هفت ماهگی هنوز صبح ها بالا میارم و روزی دو تا پنتاپرازول میخورم که بتونم دو تا قاشق غذا بخورم و شب تا صبح یا تو دستشویی هستم یا پاهام گرفته و دارم تو خونه راه میرم. از گرما دارم میمیرم و یه پیراهن گشاد کلا تنمه.
اگر واقعیت رو میدونستم راحت تر کنار میومدم باهاش تا اینجوری غافلگیر بشم. کاش مامانم که از روز پاتختی داشت زیر گوشم میخوند حامله شو حامله شو اینارم بهم میگفت.
در مورد کار هم من قبلا فکرشو کرده بودم و شرایط کاریمو تنظیم کردم. فوقش دو هفته بعد از تولد نی نی کامل مرخصی هستم. بعدش باید شروع کنم. البته این تصمیمم از روی همون نگرش بارداریم بود. نمیدونم چه قدر عملی بشه.
البته کارم پاره وقته و رو کمک مامانم حسابی حساب باز کردم.
مدرسه که حتما باید هفته ای یه روز برم. چون قرارداد دارم.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، lili_61، liyane، mona70، Rose، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
لیانه جان ایشالا به سلامتی زایمان کنی، لطف کن و بعدش بیا از تجربت بگو برامون
از یوتاب و ترگل خبری نیس چرا ، خدا کنه همه چی به خوبی پیش بره براشون

جدی آرزو زایمان کرده؟مبارکش باشه، کاش بیا بگه زایمان طبیعی چجوری بود
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، lili_61، liyane، mona70، Roshanak7367، Sahraa71، Targol، youtab، سحر بانی، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سلام مهربونا
من لایک نکردم هیچی ببخشید
منم ازمون استخدامی دارم فکر میکردم تو بارداری میتونم بخونم ولی با توجه به وضعیتم اصلا حال ندارم
کاش ازمون رو عقب بندازن من بتونم ب یه حال خوب برسم و بخونم
بعد بچه هم خانواده همسرم هستن ک کمکم باشن بنظرتون میتونم بخونم ؟
راستی من ترشح هم دارم ب دکتر گفتم گفت عیبی نداره ولی امروز سوزش هم داشتم کسی اینجوری بوده ؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، lili_61، liyane، mona70، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، سحر بانی، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
بنساي جان اتفاقا به نظرم مامانتون كاملا درست ميگن، انگار دونستن زياد باعث اضطراب مادر ميشه ، من خودم وقتي عميقا ميرم توي فكر بچه داري و مسووليت ترس برم ميداره، اين جور موقع ها اتفاقا ندونستن و توي بحر موضوعات نرفتن بيشتر به آدم كمك ميكنه
خودم وقتايي كه اضطرابم بالا ميره ، ميفهمم دارم زيادي فكر ميكنم، همچين كه فكر و از خودم دور ميكنم ، ميشم همون دختر خوشحال و راحت بنابراين بهتره زياد روي موضوعات عميق نشيم . به اين فكر نكنيم دست تنها ميخوايم چيكار كنيم، درس چي ميشه؟! كار چي ميشه؟!
خونه داري بده يا خوب؟! خودمونو بسپريم به دست سرنوشت تا دچار افسردگي و اضطراب نشيم، چون قطعا با روحيه ي خوب ميتونيم از پس همه چي بربيايم

ستي جان ممنون از محبتت، آرزو جون سزارين شدن
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، 2015، atefehjjjjjjj، lili_61، mona70، Roshanak7367، Sahraa71، Seti69، youtab، سحر بانی، سروناز، شماره مجازی تیندر، کتایون خانم
پاسخ
چون انقباض نداشت و بايد آمپول فشار ميزد و ان اس تي كه داد جوابش خوب نبود بنابراين نميتونست از آمپول فشار استفاده كنه
واسه همين سزارين شد، حالش خداروشكر خوب بود

١. liyane/هفته٤٠/پسر
٢.سروناز/هفته 34/دختر
٣. زهره جون/هفته 33/دختر
٤. روناک/ هفته 32/پسر
٥. Nedaa. هفته ی 28/پسر
٦.201٥.هفته۲۸/ پسر
٧. الهام گلی /هفته 27/دختر
٨. کژال / هفته 26 / پسر
٩. Sahraa71 /هفته 2۴/ پسر
١٠. بن سای/هفته ۲۲/پسر
١١. سحر بانی /هفته ۲۲ / پسر
١٢. roshanak7367/هفته 17/دختر
١٣. لی لی /هفته 15 / دختر
١٤. ستی ۶۹/ هفته ۱۵
١٥. کتایون خانم/ هفته 16 /احتمالا دختر
١٦. **مینو** / هفته ۱۲
١٧.نوعروس قدیمی /هفته ۱۲
١٨.atefejjj/ هفته ۹
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • atefehjjjjjjj، lili_61، mona70، Nedaa28، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، سحر بانی، سروناز، شماره مجازی تیندر، کتایون خانم
پاسخ
١. liyane/هفته٤٠/پسر
٢.سروناز/هفته 34/دختر
٣. زهره جون/هفته 33/دختر
٤. روناک/ هفته 32/پسر
٥. Nedaa. هفته ی ۲۹/پسر
٦.201٥.هفته۲۸/ پسر
٧. الهام گلی /هفته 27/دختر
٨. کژال / هفته 26 / پسر
٩. Sahraa71 /هفته 2۴/ پسر
١٠. بن سای/هفته ۲۲/پسر
١١. سحر بانی /هفته ۲۲ / پسر
١٢. roshanak7367/هفته 17/دختر
١٣. لی لی /هفته 15 / دختر
١٤. ستی ۶۹/ هفته ۱۵
١٥. کتایون خانم/ هفته 16 /احتمالا دختر
١٦. **مینو** / هفته ۱۲
١٧.نوعروس قدیمی /هفته ۱۲
١٨.atefejjj/ هفته ۹

به نظرتون ۳۰ هفته زوده واسه آتلیه رفتن؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، atefehjjjjjjj، lili_61، liyane، mona70، Roshanak7367، Sahraa71، youtab، سحر بانی، سروناز، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سلام بچه‌ها، خوبین؟
من امروز به دختر تپلی ترم شیر دادم. خیلی حس خوبی بود. اولین بار بود که بغلم گرفتمش Sad
دکترش گفت اگه بتونه شیر بخوره و حجم شیرش فول شه انشالله تا چند روز دیگه مرخص میشه. خداروشکر راحت شیر خورد و خوابش برد تو بغلم..
دختر کوچولوترم هم که باید وزن بگیره که پروسه زمانبریه. خداروشکر شرایطش استیبله. یک دنیا ممنونم از همتون Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • (کژال)، 2015، atefehjjjjjjj، Elhamgoli، Hami99، lili_61، liyane، mona70، Nedaa28، nona، Rose، Roshanak7367، Sahraa71، Seti69، Sufii، youtab، سحر بانی، سروناز، شماره مجازی تیندر، کتایون خانم
پاسخ
خداروشکر که ارزو جان هم فارغ شد
ترگل جون چه خوب که گل دخترات دارن روز به روز بزرگتر و قوی تر میشن. خداروشکر
عاطفه شما که سابقه ی زیاد در عفونت داری باید سعی کنی شیرینیجات رو به حداقل برسونی. شیرینیجات خودش یه عامل عفونت ناحیه ی تناسلیه. اینطور که متوجه شدم توی بارداری فقط بستنی و شیرینی میخوری. خیلی خیلی اشتباهه.

ندا بزار قلمبه تر بشی بعد برو آتلیه. خخخخخخخ.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، atefehjjjjjjj، Hami99، lili_61، liyane، mona70، Nedaa28، Rose، Roshanak7367، Sahraa71، Targol، youtab، سحر بانی، سروناز، شماره مجازی تیندر، کتایون خانم
پاسخ
در مورد کار کردن منم اولش که تصمیم بارداری داشتم با خودم فکر میکردم وای کارم چی میشه و فلان. بعد که باردار شدم ریلکس تر شدم. وقتی فهمیدم دوقلو باردارم یکم ترسیدم که اگه مدیرم بفهمه ممکنه بعد مرخصی منو نخواد. اما وقتی تو ان تی شنیدم ممکنه یکی از قل‌هام زبونم لال مشکلی داشته باشه کار برام بی ارزش ترین موضوع زندگی شد... البته همزمان شد با خبر ارتقای شغلیم! ولی خوب اطلاع دادم من باردارم و ارتقا هم نمیخوام چون نمیتونم بیشتر زمان بذارم، و همینقدی که میام هم باید دورکار شم.. حالا هم تا آخر سال مرخصی هستم. نمیدونم شرایط چطور پیش میره، اگه انشالله اوکی باشه حتما برمیگردم سرکارم، اما اگر نشد؟ فدای سر دخترامHeart Heart

ممنونم ماهور عزیزمHeart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، atefehjjjjjjj، Elhamgoli، Hami99، lili_61، liyane، mona70، Nedaa28، Rose، Roshanak7367، Sahraa71، Sufii، youtab، سحر بانی، سروناز، شماره مجازی تیندر، کتایون خانم
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 20 مهمان