ارسالها: 869
موضوعها: 0
تشکر Received: 2,744 in 754 posts
تشکر Given: 2,040
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
3,022
در مورد ذات بچه باهات موافقم.بچه های من خیلی فرق دارن حالا نمی دونم به خاطر جنسیت متفاوته یا نه.شایدم گیراییشون فرق میکنه.شاید من الان آگاه تر و باتجربه ترم در برخورد با بچه و ... در هر صورت بچه ی دوم(واسه من) خیلی راحت تره.
راستی ما با قیچی مشکل داریم،متاسفانه دیر شروع کردم و الان بلد نیست مثل بزرگسالان قیچی کنه.
ارسالها: 2,662
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,114 in 1,846 posts
تشکر Given: 4,176
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۰
اعتبار:
7,863
رز جان از پوشک گرفتمش منتظرم شرایط به ثبات برسه برای مهد اقدام کنیم
اگر باز بهونه ای نیارم
واقعا تفاوت ذاتی بچه خیلی اثر داره
پسرم خیلی پر انرژی و کنجکاو و پرسشگره
نمیدونم ایراد از خودم بوده از اول براش همه چیز رو توضیح دادم الان هم باید از همه کار سر دربیاره
از بس به مامانم سر زیاد حرف زدن داداشم غر زدم سر خودم امد
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Rose، Sufii، مینو
ارسالها: 6,679
موضوعها: 0
تشکر Received: 20,561 in 4,948 posts
تشکر Given: 8,673
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
25,418
رز من قبل عید وقت از گفتاردرمانی مرکز طبی گرفتم. یه ماه بعد عید وقت دادن. به هوای اینکه خوبن منتظر موندم. قبلا به پیشنهاد گوارش برای بلع یکیشون رفته بودم و ویزیت با خود استاد گفتاردرمانی بود. خیلی راضی بودم. اما این بار که رفتیم دیدم یه جوجه دانشجوی کارنابلد باهاشون وقت گذاشت. راستش خوشم نیومد و دیگه نرفتم. ولی گمونم چیز خوبی بود.
راستی چندتا چیز بهم گفت انجام بدم. به نظرم مشاوره تلفنی بگیرم هم کفایت کنه. اما گفتاردرمانگر خوب نمیشناسم.
ژنتیک منم دیر حرف زن بوده. میخوام به خودم دلداری بدم. اما ته دلم اشوبه
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• nona، Rose
ارسالها: 4,550
موضوعها: 0
تشکر Received: 10,860 in 2,958 posts
تشکر Given: 5,610
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,422
بچه ها امروز پسرمو بردم مهد
٨ گذاشتمش با لبخند و خوشحالی رفت داخل
٩ هم زنگ زدم گفتن خوبه داره بازی میکنه نگران نباشید
ساعت ١١ و ربع زنگ زدن که بیاین دنبالش یکم ناآرومی میکنه
که بعد گفتن آهنگ که گذاشتیم گریه کرده که صداشو کم کنید
آخه پسرم عادت به صدای بلند نداره
فردا میگم موقع آهنگ و تمرین سرود پسرم تو کلاس بمونه با بچه ها نره تو حیاط.
امیدوارم فردا روز بهتری باشه
ارسالها: 2,662
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,114 in 1,846 posts
تشکر Given: 4,176
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۰
اعتبار:
7,863
مری برای روز اول به نظرم خیلی خوب بوده
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Gitii، Mari90، Rose
ارسالها: 4,550
موضوعها: 0
تشکر Received: 10,860 in 2,958 posts
تشکر Given: 5,610
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,422
سلین به نظر خودمم خوب بود
فقط کاش اون اسپیکر به اون بزرگی رو روشن نکرده بودن! انگار عروسی بود!
آخه خودمم از صدای بلند بدم میاد اصلا نمیتونم تحمل کنم . بچه را همینجوری بزرگ کردم دیگه
فردا کروسان بخرم ببره مهد که تشویق بشه
ارسالها: 2,315
موضوعها: 1
تشکر Received: 5,668 in 1,665 posts
تشکر Given: 9,657
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,842
ماری، عزیزم ان شالله پسر کوچولوت زودی با شرایط جدید کنار بیاد و حال کنه با مهد
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• liyane، Mari90
ارسالها: 95
موضوعها: 0
تشکر Received: 217 in 74 posts
تشکر Given: 2,056
تاریخ عضویت: شهر ۱۴۰۱
اعتبار:
264
ماری جون انشالله واسش خوب باشه و خوب کنار بیاد.
من دخترم رو دو و نیم سالگی گذاشتم یه ربع بود بعد با گریه آوردنش، نباید زود میذاشتم، البته بچه ها باهم فرق دارن، دختر من یکم وابسته تر بود. حالا امیدوارم اینبار که شروع کردم همکاری کنه
ارسالها: 4,550
موضوعها: 0
تشکر Received: 10,860 in 2,958 posts
تشکر Given: 5,610
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,422
مرسی سوفی جون و گیتی جون
گیتی شروع کردی مهدشو؟ ایشالا خوب کنار بیاد
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Gitii، liyane
ارسالها: 4,058
موضوعها: 1
تشکر Received: 13,879 in 2,542 posts
تشکر Given: 6,759
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
15,307
آفرین ماری.
ولی من ترسیدم.. چطوری شاهانو سر یکسالگی بفرستم مهد.... پرستار یکی پیدا کردم ولی مذاکره نکردم باهاش... امیرم که هنوز تو خونه است نمیشه دیگه چهار نفری با پرستار...
گل پسر ۳۰ ماهه.
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Mari90
|