امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ خانم های باردار
رز جان عالی بود حرفات
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Elham67، lili_61، Rose، Seti69، youtab، ستی‌لیته، شماره مجازی تیندر
پاسخ
مرسی نونا جان Smile لطف داری عزیزدلم Smile
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • lili_61، nona، Seti69، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
رز جان عالی حرف میزنی
کاش کنارم بودی و خیلی جاها گوشمو میکشیدی
حرفات طلاست
من اصصصصلا با مراسمای مسخره رابطه خوبی ندارم ولی رسمه متاسفانه و هیچ جوره نمیشه کوتاه اومد خصوصا اینکه نوه اول از دو طرف هستش بچم
تازه فکرشو بکن مادرم هم گفته بعد زایمانت چون مسیرمون از دکتر دوره خونه خودت باش منم میام پیشت مادرشوهرت اینام طبقه بالا کنارتن
و در اینصورت مراسمم بخواد باشه خونه خودمه دیگه ..فکرشو بکن منم انقدر حساسم و وسواس روی وسیله هام و تمیزیشون میدونم بعدش با شکم پاره میفتم ب جون خونه !
حالا قربونی کردن رو زیاد باهاش مخالف نیستم همسرمم گفت همون گوسفند رو ک قربونی کردیم بزاریم یکی دو روز بعد مراسم بگیریم ک شام مهمونا بشه خرج اضافی نشه فکرشو بکن!
من مد نظرم بود ک مثلا بچم حداقل ۶ ماهه بشه بعد مراسم بگیریم ولی اینجوری مثلا چند روز بعدش بگیریم عذابه واسم
هیچ کس منو ژولیده ندیده تا حالا تصور اینکه تا برسم خونه هی مهمون بیاد دیدنم بشدت حالمو بد میکنه ولی متاسفانه اونقدر رک نیستم ک بگم نیاین
کرونا رو بهونه دارم فعلا ک ببینم چی پیش میاد حالا دلم واسه پولی ک واسه گوسفند میخوایم بدیم راستش بیشتر میسوزه
در مورد لباس شیردهی پس من ی پیراهن ساحلی دارم زیرش حوراب بلند بپوشم خوبه دیگه چون برادرشوهرم اینام زیاد لابد میان پیش بچه
ی لباس دیگم همون مدلی بدوزم

اره من بشدددددت فکر و خیال میکنم و زندگی نمیکنم اصلا
همین الانشم بغض دارم ولی میخوام خودمو بزنم ب خوب بودن حتی الکی
اتلیه هم الان دو هفتس تو خونم فرش رو جمع میکنم ی گوشه رو خوشکل میکنم لباس میپوشم ب خواهرشوهرم میگم بیا از ما عکس بگیر
درسمم کم و بیش میخونم ک یادم نره حداقل
ولی ای کاش حداقل تا الان کارمند شده بودما
حداقلش این بود ک حقوقم داشتم
این برام بزرگترین حسرت شده
نکوب منو توروخدا خب دوس دارم والا
با اومدن بچه هم امیدوارم حداقل بتونم روزی یک ساعت بخونم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، lili_61، nona، Rose، Seti69، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
عاطفه جان اگر واقعا حقوق میخوایی چرا نمیری مطبی جایی منشی بمونی؟ یا تو فروشگاهی صندوقدار؟ والا مگه همه کارمندن من خودم خب پدرم رو زود از دست دادم مادرمم یه معلم ساده بود وضعمونم معمولی عیچوقت هم یک ریال از خواهر برادرام که همه بزرگتر از من بودن و توان مالی داشتن کمک نگرفتم هیچ موقع . زمان دانشجویی دوره لیسانس ترم اول رفتم نظام مهندسی کار پیدا کردم، کارمم فکر میکنی چی بود؟ کاغذا، نقشه ها رو که کارمندا میریختن رو میز مرتب میکردم یا یکی فلان طبقه میگفت فلان پرونده رو میخوام برو بیار. قشنگ کار پادویی میکردم در صورتی که تو همین تهران مطب دو تا از برادرام و بکی از خواهرام بود که یبار یکیشون با ناراحتی کفت شنیدم چکار میکنی پول لازم داری خب به ما بگو گفتم کار عیب نیست ، کار خودمو کردم. سه سال همونجا کار کردم
بعد لیسانس دانشگاه دهن پر کنم تو یه شرکتی اولین کارمو شروع کردم که پنج نفر بودیم هر روز یکدوممون باید غذا میپختیم برای ناهار بقیه تی هم کل شرکت رو باید روزانه یکدوم میکشیدیم خب چی شد؟ چیزی ازم کم شد؟ والا با کارای همینطوری زندگیمو اداره میکردم حای خوب خونه اجاره کرده بودم در خد خودم خوب میخوردم خوب میپوشیدم.
خلاصه که نخواستم خودمو الگو بهت معرفی کنم فقط از بس گفتی کاش کارمند بودم خواستم بگم اینقدر درا رو به خودت نبند از کجا میدونی حتی نمره علمیم بیاری مصاحبه قبولت کنن!
والا من اگه پول لازم بودم دوره دانشجویی باور کن میرفتم پرستار سالمند هم میموندم. الانم اگر شغلم و کارم رو به هر دایلی نداشتم یا به هر دلیلی از دست بدم حاضرم برای گذران زندگی هر کار آبرومندی انجام بدم.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، 2015، atefehjjjjjjj، Elham67، lili_61، mona70، Rose، samin**، Seti69، youtab، ستی‌لیته، شماره مجازی تیندر، ندایا، نسیمه جااان، کتایون خانم
پاسخ
عاطفه جان منم سر بارداری اولم ، با اینکه شرایط مالیمون بهتر از الان بود و خب این بیماری دست و پا گیر هم نبود آتلیه نرفتم . یه گوشه خونه فرش جمع کردم و یه پیراهن ساده و آرایش ساده داشتم و بایه سری از وسایل نینی عکس انداختم با همسرم . گوشی هم رو سه پایه و تایمر بود . نمیگم عالی شد عکساشون ولی خب یادگاری موند و الانم حس بدی ندارم از اینکه آتلیه نرفتم . قبلا هم گفتم که چند روز قبل زایمان پدرمو از دست دادم و زمان زایمانم انقد همه چی پیچیده شد که همسرم واقعا نتونست برام هدیه بگیره و فقط یه دسته گل برام گرفت . هیچ کسم ازم نپرسید که چی برام خریده که اگر هم میپرسین یه جواب بدی میشنیدن ازم .
الانم وارد ۳۵ هفته شدم و فقط تونستم چند دست لباس و حوله و دستکش و کلاه واسه بچم بگیرم . ولی به تنها چیزی که دارم فکر میکنم صحیح و سالم به دنیا اومدن پسرمه . چون الان دارم میبینم خیلی از چیزایی که واسه پسر اولم گرفتم ضروری نبود و اگر نمیگرفتم هم مشکلی پیش نمیومد . مثلا تختش واقعا استفاده زیادی نداشته و الان فقط جا گرفته تو اتاقش . واسه مراسم هم راستش ما رسمی نداشتیم فقط روز دهم پنج نفر از خانواده همسرم اومدن دیدن پسرم و یه شربت و شیرینی خوردن و انتظار پذیرایی آنچنانی هم نداشتن ازم
در کل تو این هفته های آخر آرامش خودت در اولویت قرار بده که به شدت رو بچه تاثیر میذاره
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، 2015، atefehjjjjjjj، lili_61، nona، Rose، Seti69، youtab، ستی‌لیته، شماره مجازی تیندر، ندایا، نسیمه جااان
پاسخ
نونا و بهاره عزیز مرسی ک برام نوشتین
من میگم کارمند چون واقعا دوس دارم کارمندی رو
از ی طرفم کارای دیگه رو همسرم نمیزاره برم میگه جای دیگه بجای بری همین پیش خودم باش
خودش دفتر بیمه داره و من از این شغل خوشم نمیاد
در مورد لباس و اتلیه هم بهاره جون منم همینکارو میکنم حتما

احتمال زیاد اتلیه نمیرم دیگه
امااااا بعد زایمان حالا چند ماه بعدش حتما برای خودم لباس میخرم از دلم در بیاد
مرسی بازم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، lili_61، youtab، شماره مجازی تیندر، ♡بهاره♡
پاسخ
از لیلی خبری نیس؟ زایمان کرده؟ کسی خبر داره؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • lili_61، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
سلام ستی جان خوبی؟ راستش درگیر کار و بیمارستان و این چیزا بودم
ماهور جان ممنون ار حرفات خیالم یکم راحت شد
امروز رفتم سونو بچه هنوز نچرخیده یعنی اگه بخوام میتونم توی گاندی هم زایمان کنم
عاطفه جان ببین من خودم کارمندم همسرمم همین طور کرایه خونه هم نمیدیم اما هزینه آزمایشهام خیلی زیاد شد از بعد غربالگری اول هم سقف بیمه تکمیلیم تموم شده همه رو خودم دادم سه ماه آخر هر هفته آزمایش داشتم باورت میشه بگم الان 160 تومن تو حسابمه خخخخخخخخخخخ
اینو گفتم بدونی اونی هم که کارمنده با این اوضاع اقتصادی حقوقش به هیجا نمیرسه
بچه ها امروز سونو گفت بازم بچه کوچیکه والا من شنیده بودم بچه مادرهای دیابتی بزرگ میشن!
از وقتی دستگاه تست قند خون خریدم تا یه چیزی میخورم پیاده روی میکنم قندم بیاد پایین فکر کنم واسه همین بچه وزن نگرفته از 10 روز پیش تا حالا همش 100 گرم وزنش زیاد شده

راستی دیگه گاندی رو هم بیخیال شدم زنگ زدم گفت اگه اون روزی که میای اتاق خصوصی نباشه باید وی آی پی بگیری که اون هم شامل بیمه نمیشه باید آزاد حساب کنی بعدا بری بیمه ببینی بهت میدن یا نه! دوتومن هم که دکترم دستمزد جدا میگرفت خلاصه 17 تومن باید میدادم راستش از شما چه پنهون اصلا دوست ندارم واسه دنیا اومدن بچه حساب کتاب کنم اما شرایط طوریه که 10 میلیون تفاوت واقعا جای فکر کردن داره
صارم گفتن حدود 12 میشه که با بیمه من قرار داد دارن حدود 7 تومن برام در میاد
امروز با دکتر اولیه نوبت دارم که دیگه نمیرم

راستی آتلیه هم چند جا بهم پیشنهاد دادن که خیلی خفن بودن اما خوب قیمتهاشون هم بالا بود یه جا پیدا کردم خودش کلی لباسهای خوشگل داشت هر عکس هم 50 تومن بود همسرم هم هر کاری کردم گفت من عکس نمیندازم بزار بعد دنیا اومدن بچه میریم عکس سه تایی میگیریم دیگه همون جا خودم چند تا واسه یادگاری انداختم خیلی عکساشون خاص نیست اما بدم نبود آرایشگاه اینام نرفتم خودم موهامو سشوار کردم و آرایش کردم
لباسم از شما چه پنهون زورم اومد بگیرم از لباسهای همونجا پوشیدم البته تمیز بودن هر کدومش در حد چند دقیقه تو تنم بود دیگران هم مثل من هستن دیگه!

عاطفه جان برای کادو هم همسرم قرار نیست هیچی برام کادو بخره! اگه فقط یه گل بخره بیاره بیمارستان همین
خودش اهل چیزی تنها خریدن نیست منم هیچی بهش نگفتم
سیسمونی رو هم خودمون خریدیم نزاشتم پدرم بگیره
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، 2015، atefehjjjjjjj، Celin، Elham67، Elhamgoli، mona70، nona، Rose، Seti69، Sufii، youtab، ستی‌لیته، شماره مجازی تیندر، ندایا، کتایون خانم
پاسخ
سلام لیلی جان خوبم شکرخدا
منم رفتم بیمارستانی که مدنظرمه ، بلوک زایمانشو دیدم،خوب بود ،تمیز بود ، دیگه اگه خدا بخواد طبیعی بی درد انتخابمه، هرچند در طول روز چندین بار مردد میشم ک نکنه سز بهتره ،نکنه پشیمان بشم از انتخاب طبیعی! یعنی اگه زایمانم بره تا هفته دیگه من شوهرمو کچل کردم اینقدر که اینارو تکرار کردم ، اون بنده خدا هم میگه هرچی خودت بخوای تو قراره درد بکشی :/

درمورد سیسمونی ماهم همه چیو خودمون گرفتیم ولی آخرش خانوادم پولشو دادن اصلاااااا زیربار نرفتن که ندن، ما هم دیدیم ناراحت میشن گرفتیم ، خیلی اصرار کردن آخه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، atefehjjjjjjj، Elhamgoli، lili_61، Nedaa28، nona، Rose، Sufii، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ
ستی جان حالا که انتخاب کردی دیگه شک نکن ان شاء الله که به سلامتی زایمان کنی
بچه ها از اونجایی که من بینهایت خوش شانسم فردا با نیک نفس تو صارم وقت داشتم واسه ویزیت آخر قبل زایمان امروز زنگ زدن گفتن نیک نفس تا یه هفته دیگه نمیاد!!!!!!!!!!! وقتهاش کنسل شده
گفتن بیا با یه دکتر دیگه ویزیت آخرتو انجام بده دکتر واسه عمل میاد!
اگه نیاد چی؟!!!! حتما هر دکتری اونجا بیکار بود میارن عملم کنه!
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، atefehjjjjjjj، nona، Rose، Seti69، Sufii، youtab، شماره مجازی تیندر
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 64 مهمان