ارسالها: 1,993
موضوعها: 3
تشکر Received:
7,358 in 1,540 posts
تشکر Given: 9,421
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
9,290
امروز با خانوم عزیزی پای تلفن مکالمهای داشتم که فکر کردن بهش یک لحظه رهام نمیکنه. مکالمهمون «حسرت» رو برام از نو معنی کرد.
تصمیم گرفتم اینجا تاپیکی بزنم که هر کس در زمینهی باروری مشکلی داره بتونه اینجا حرفهاش رو بزنه، درد دل کنه، فحش بده، و شاید هم راهکارهایی رو به کمک دیگر اعضاء بررسی کنه.
دیدم این تاپیک از قبل وجود داشته و فقط لازم دونستم بالا بیارمش.
دوستان، اینجا میتونید راحت باشید و قانون کلیش هم اینه که هیچکس نباید تو این تاپیک دل کسی رو بشکنه، پس موقع پست گذاشتن حساسیت بیشتری به خرج بدید. حتی شما دوست عزیز.
ارسالها: 160
موضوعها: 0
تشکر Received:
860 in 110 posts
تشکر Given: 528
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,046
من خودم مشکلی در این زمینه ندارم
اما یه عمه ای دارم که خیلی خاطرش برام عزیزه، باردار هم میشه اما هربار جنین هاش یه مشکلی دارند و سقط میشن. بار اول هم که به تولد رسید بچه مشکل دار بود و بعد از یکسال فوت شد...
من توی تمام دعاهام ،بچه دار شدنش هست... یعنی میخوام بگم با اینکه مشکلِ شخصِ خودم نیست، اما از فکرش رها نمیشم و واقعا غصه ش با منه...
خیلی سخته یه چیزیو بخوای و نشه...من از ته ته قلبم برای تک تک کسایی که اینجا مشکل باروری دارند دعا میکنم.آرزو میکنم یه روز بیاد که تک به تکشون بیان و بگن مادر شدن❤
ارسالها: 218
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,058 in 183 posts
تشکر Given: 283
تاریخ عضویت: شهر ۱۴۰۰
اعتبار:
1,162
دختر خاله من هم چندین سال بچه دار نشد
دور و بر چقدر حرف گفتن رو دلش رو شکستن چقدرگریه کرد و غصه خورد هربار هم حامله میشد بچه سقط میشد
آخرش بعد ۱۶سال فکر کنم خدا یه گل پسر داد بهش
پیش خانم دکتر هدیه قوامی رفت تو تهران ،هر کی رو هم معرفی کردیم جواب گرفته
اون موقع من ناراحتی اونو میدیدم خیلی غصه میخوردم
مهتا خانم نمیدونم برا کنترل میری یا برای بچه دار شدن
برا هر کدوم میری ان شالله خیر باشه و دلت شاد بشه کلی بووووس
ارسالها: 1,120
موضوعها: 0
تشکر Received:
3,251 in 846 posts
تشکر Given: 4,446
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
3,744
هر چند که بعیده ولی میخوام ببینم اگر بشه تخمک فریز کنم
ارسالها: 4,058
موضوعها: 1
تشکر Received:
13,879 in 2,542 posts
تشکر Given: 6,759
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
15,307
مهتا جانم چون گفتی از دکتر رفتن معذبی، تجربه من اینه که یک کتاب نازک با خودت ببر. بجای اینکه تو مطب بیکار با گوشی یا با صحبت و درددل بقیه مراجعین مشغول بشی، با اون کتاب سرگرم شو. واقعااا تاثیر مثبتی داره.
بخصوص اگر اهل کتاب های زبان اصلی یا کتاب های شل سیلور استاین هستی، کامل فضای آزاردهنده ذهنی و به یک فضای خنثی تغییر می دهند.
برای منی که سالها تجربه بالغ بر میانگین ماهی ده ساعت الافی تو مطب پزشک زنان، سونو، آزمایشگاه و امثالهم را دارم، بدترین حال را موقع گوش کردن درددل دیگران و بازگو کردن مشکل و داستان خودم برای سایر مراجعین داشته ام.
گل پسر ۳۰ ماهه.
ارسالها: 1,120
موضوعها: 0
تشکر Received:
3,251 in 846 posts
تشکر Given: 4,446
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
3,744
کتاب دارم همیشه. مشکل من اون صبر کردن نیست. البته خوشم نمیاد ولی کلا از هرگونه دکتر رفتن فراری م. زنان دیگه از همه ش بدتره.