سلین اتفاقا خیلی خوبه...
فقط سعی کن شب زودتر بخوابونیش که کمبود خواب باعث بدخلقیش نشه و روز نخواد زیاد بخوابه... چون او کاملا داره طبیعی و بر اساس سیستم بدنیش رفتار میکنه... خیلی سخته میدونم ولی اصلش هم همینه... الان اگه قدرش رو ندونیم، پس فردا بچه هامون توی ۳۰ سالگی باید برن امثال کتاب باشگاه ۵ صبحی ها رو بخرن که صبح زود بیدار شن... من الان می فهمم چقدر خوبه که پسرم سحرخیزه و خدا رو شکر می کنم...
ما هم پسرم سال اول که آفتاب درمیومد یککککم نور دوارد اتاقش میشد از خواب کامل بیدار میشد با اینکه کل پنجره و در تراس رو ما فویل زدیم... دو سالگی حدود ۶ تا ۷ بود، ۳ سالگی ۷ تا ۸...
یعنی انگار ساعت گذاشته... ۸ بالاسر منه....
ولییییی دختر اگه بدونی چه خوبه... کاممملا صبحانه خورده و هشیار میبرمش مهد... چند بار دیدم مادرا ۱۰ یا ۱۰.۳۰ اومدن مهد، میگن صبحونه هم نخورده بهش بدید!!!! من اونجا فهمیدم زحماتم بی تاثیر نبوده و درسته سختی کشیدیم ولی اصصصصلا جنگ برای بیدار شدن نداریم... حالا این هفته ۸ می برمش که صبحانه هم همونجا بخوره چونکه بالاخره دارن پول میگیرن و اینکه دورهم غذا بخورن شاید زودتر مستقل خوردن رو یاد بگیره، منم روزم رو زودتر شروع می کنم...
ببین میدونم خیلییییی سخته صبح بیدار شدن، ولی خیلیش بر میگرده به اینکه خودمون دیر خوابیدیم...
اگر بتونی سبک زندگی خودتون رو اصلاح کنی و یکم خودتم زودتر بخوابی، باور کن بعدا از سلین این روزهات تشکر هم می کنی...
واقعا آرزوت جز در صورتی که شب پسرت رو مثلا پیش مامانت بذاری، امکان پذیر نیست... منم آرزوم بود که به لقاءالله پیوست

اگر کمیت خوابت رو میخوای زیاد کنی، پسرت که خوابید شما هم بخواب که از حالت آرزو خارج شه
خلاصه که فقط خواستم از خوبی سحرخیزی فرزند بگم برات که در آینده چقدر براتون خوبه...