گپ و گفت مامانهای 1401

[Mari90]

رز میشه در مورد مهد یکم توضیح بدی
یا هر کدوم از بچه ها تجربه مهد گذاشتن بچه دارین ممنون میشم.
منم می‌خوام وارد پروسه اش بشم
هزینه اش؟ (برای چند ساعت و چند روز در هفته؟)
آموزش هایی که میدن
وسایلی که لازمه؟ خوراکی و تنقلاتی که تو کیفش میذارین؟
بچه راحت رفت؟ آیا گریه و زاری هم داشت یا نه؟ چیکار کردین براش؟
کلا هر چیزی که فکر می کنید لازمه بدونم ممنون

[Rose]

بله عزیزم من قرار بود که قبلا بیام بگم
ولی اینقدر یهو همه چی بهم پیچیده شد که واقعا وقت نکردم...
مال ما 8 تا 4 هست، هر نیم ساعت قبل و بعدش 50 تومن اضافه می گیرن... برای این ساعت 3.5 می گیرن... حدود 1 تومن وسایل همه ایرانی و چندتا تیکه که توی خونه داشتیم تموم شد... خارجی بخوای بخری 3-4 برابر هم ممکنه باشه چن مثلا خمیر آریا من گرفتم فکر کنم 28، ولی خارجیش از 80 بود به بالا...
یه سری کلاس هایی هم هست، هر کدوم 150 تومن مثل نقاشی، زبان، ژیمناستیک، سفال ووو...
ما فعلا چون زیر 3 بوده اینها رو ثبت نام نکردیم...
در کل ما چون دورهم صبحانه می خوریم، حدود 9 اینطورا می رسید، خیلی زود برسه 8.30 یا نهایت 8.15... تا معمولا 3 تا 4... معمولا 8 تا 8.30 ورزش توی محوطه اس، تا 9 صبحانه، 9 تا 11 بازی و برنامه ها، 11.30 تا حدود 12.30 نهار و پوشک و اینها (احتمالا)، و میرن برای خواب که چند باری پسر من پیش اومد که نخوابه...
و معمولا یک و نیم ساعت می خوابن، پسر من گاها بیشتر هم خوابیده... کلا زیر 3 با بالای 3 و بالای 4-5 خیلی فرق داره و نمیشه گفت حتما فلان اتفاق میفته...
از هزینه های دیگه، لباس های رنگی شده، پاره شده و.... هست که خودش هزینه اس. مثلا یه بلر خریده بودم توی عید، دفعه سومی بود که می پوشوندم، قشنگ زانوش سوراخ شد اومد...
هزینه های دیگه بحث بیمار شدن هست... هم از نظر هزینه ای که به مهد دادی و برنمیگرده، هم هزینه های درمان.. اگر ماسک بلده بزنه عالیه، اگر نه حتما یادش بده...

++++++++++++++++

بحث آموزش کلا توی این سن و قیمت آموزشی ندارن... بازی و اسباب بازی و فضای باز مهد، شعرهای داغون بچگیای خودمون... حتی کتابخونه شون رو چک کردم، کتابا نهایتا در حد می می نی بود!!!!!
آموزش ها بخوام دقیقتر بگم، بازی های روتینی که توی خونه میشه انجام داد هست... مثلا راه رفتن روی خط صاف یا زیگزاگ، کتاب روی سر و راه رفتن... انداختن توپ توی سبد با دست یا ملاقه و... جدا کردن رنگ، نخ و ریسمان و از این بازی های ساده... کسی باهاشون انگلیسی حرف نمی زنه، یا مثلا توی خمیر بازی، من توی عکس و کلیپ ها ندیدم الگو بدن... فقط در اختیارشونه مقل مداد رنگی و... ولی خب برای بچه های بزرگتر رو دقت که کردم، طرح ها رو می کشن و بهشون میدن که مثلا رنگ کنن (آموزش نقاشی مثلا نیست) که احتمالا اقتضای سنه... و نمیشه گفت فقط نگهدار کودک هستن...
حتی بچه رو توی تاب هل نمیدن یا آنچنان با بچه ها حرف نمی زنن...
ولی خب توی محدوده این توصیه شده ترین و ارزونترین بود دیگه... خیلی وقتا بعد از مهد خودم می برمش بیرون بازی کنه. عصرم باباش میاد می بردش بیرون... روی بازی هم که به شدت دارم کار می کنم...

++++++++++++++++
وسایل یه لیست به ما دادن آماده بود.. اگر خواستی بگو برات میذارم عزیزم، معمولا هر مهدی با توجه به شرایط و امکاناتش یه سری لیست های مخصوص به خودش داره....
توی کیفش چون خیلی شیطونه جز لباسی که توی لوازم توی مهدش هست، یه دست هم توی کوله ش میذارم... الکل و دستمال کاغذی و دفترچه رابط (که اضافه اس و آنچنان نیاز نشده و هر چی مورد سوال بوده خودمون می پرسیم یا میگیم و صحبت می کنیم).... میان وعده هم در حد 2 تا باید باشه... معمولا 2-3 واحد میوه، یه بسته شیر یا شیر کاکائو یا میوه ای، بیسکوییت شیره خرما و کلا سالم همیشه چند مدل دارم توی خونه، معمولا حداقل هر هفته هم 1 بار کیک رو درست می کنیم و شنبه و یکشنبه اونا رو می بره... دیگه یه وقتا مثلا تست فرانسوی گذاشتم، یا تارتلت آماده داشتم توش مثلا الویه پر کردم و چیدم براش برده... کلا ایده برای غذا زیاده نگران نباش... معمولا هم میوه های فصله... یه وقتا هم آجیل گذاشتم با اینکه زیر 3 سال با آجیل درسته بدون مراقبت مخالف بودم اما مربیش گفت که دوست داشته از مال هم گروهیش بخوره منم گذاشتم...
ماری یه تاپیک داریم از ایده های غذای بچه ها، می تونی خیلیییی ایده بگیری... حال داشته باشم بازم میذارم...

++++++++++++++++

بحث پروسه ی جذب هم که کلا یه دنیای جداگانه اس... حالا یادم باشه از کتاب ها، شرایط خونه، بازی ها، تویه ها، پیج ها بگم (می نویسم یادم نره اگه رفت حتما یادآوری کن عزیزم)

تا اینجا توی این بحثا اگر سوالی داری حتما بپرس در حد توان در خدمتت هستم عزیزم

[Mari90]

ممنون رز جان
اطلاعات خوبی بود
در مورد قسمت آخر متوجه نشدم ، جذب چی؟ منظورت فرایند تطابق با محیط مهد هست؟
من امروز رفتم مهد
پسرم از محیطش خوشش اومد و خیلی ذوق داره
نمی‌دونم جاهای دیگه هم برم بپرسم یا نه!
بیشتر هدفم اینه که مستقل بشه و بتونه بازی های جمعی و تقسیم وظایف را یاد بگیره
به نظرم تو مهد در این زمینه ها خیلی پیشرفت می‌کنه. یکم از خودمحوریش کم میشه
ولی ساعات طولانی نمیزارم
فعلا تا ظهر تو مهد باشه تا اداپته بشه و کم کم ساعاتش را بیشتر میکنم
مهد به من فقط گفت ماسک اضافه ، یه دست لباس اضافه، صبحانه و میان وعده و میوه و بطری آب براش بذارین.

به نظرت دو سه روز اول همونجا ولی‌ دور از چشم پسرم بمونم؟
همش میترسم نمونه اونجا و داد و بیداد کنه که می‌خوام برم خونه...

[liyane]

خانوما
دارو به شدت داره گرون ميشه
خواستم بگم مصرفي هاي كوچولوهاتون رو تهيه كنيد
مثلا شربت گريپ ميكسچر از ٣٠ به ٩٠ تومن ميرسه
قطره هاي اهن و ويتامين هم بين سه تا ٨ برابر ميكشه بالا
يوتاب جان نميدونم ميخوني يا نه شما قطره اهن روزي سه سي سي ميدي منظورم اينه مثل من كه دو سي سي ميدم مصرفت بالاست من جات بودم چندتا دپو ميكردم
خودم به اندازه مصرف ٥ ماه خريدم
حالا بقيه دوستان هم اگه صلاح دونستيد خريد كنيد چون تاريخاشون بلنده
علاوه بر افزايش قيمت ممكنه يه مدت كم ياب هم بشن
چون سيستم دارو و بهداشتي داروخانه اينجوريه كه قبل از گرون شدن تا يه مدت توزيع نميشه

[Rose]

ماری جان بله
پروسه جذب توی سن بچه های ما ۱ هفته تا ۱ ماه متغیره
ما اولی که اصلا نذاشتیم بمونه
یعنی همون آشنایی با مهد که بود، اومدن و گرفتن بردن بازی
بعد از اول هفته ی بعد شروع شد که وسطش تعطیلی نیفته که پروسه ناقص بمونه...
از اول هفته ی بعد من توی دفتر بودم، پسرم بیرون توی محوطه بازی... حدود همون ۹ تا ۱۱ که شلوغترین تایم مهد لز نظر بازیه...
بعد نشستم توی راهرو... بعد هم بیرون توی محوطه مهد... که یه هفته این پروسه طول کشید...
اول هفته ی بعد، پسرمو قشنگ خداحافظی کردیم و دادم بهشون، باز این هفته هم حدود ۲-۳ ساعت کلا نبودم... بعدشم حسابی بازی می کردیم و پارک و حرف زدن براه بود...
از هفته ی بعدش، کم کم زمان رو طولانی تر کردیم و ۸ تا ۱۲ که قبل از زمان خواب بچه ها توی مهد بود توی مهد بود... و هفته ی چهارم دیگه خوابشم توی مهد انجام داد و بیدار که میشد ما میگرفتیمش...
کتاب هیولای رنگ ها به مدرسه می رود، بابالنگ دراز، دنیای اطراف من برامون خوب بود. اطلاعات اینستا که به چه مسائلی توی مهد باید توجه کنیم هم زیاد استفاده کردم مثل alefbagh و...
صحبت هم عالیه که همش میگفتم بزرگ شدی و میری مهد تا بازی کنی و‌‌‌... آماده کردن وسائلشم براش جالبه و خیلی دوست داشت بخصوص که درست کردن کیک روز جمعه تبدیل به روتین شده...
نکته ی دیگه افزایش بازی توی دوره ی جذب هست که تله ی رهاشدگی ایجاد نشه... اگر ۶ تا ۱۸ ماهگی هم پیشش بودی نگران تله ی وابستگی نباش اما اگر نبودی و دچار اضطراب جدایی هست، فکر کنم یه مشاوره بگیری خیلی به نفعتونه و متوجه میشی چطوری با کمترین آسیب بذاری مهد... چون بهرحال بچا ها آسیب می بینن اما اگر ما و کادر مهد آگاه باشن آسیب کم خواهد بود...

درباره ی انتخاب مهد هم بهتره شما بدون پسرت بری مهدها رو ببینی، نهایتا ۲-۳ تا مهد رو با پسرت بری ببینی کدوم رو بیشتر دوست داره... ما دومین مهدی که رفتیم اکی شد...

چیزایی که توی مهد برامون مهم بود
فضای باز
ادب و احترام بین خودشون و بخصوص بچه
محدود نکردن بچه
خوشرویی
دوست داشتم بیشتر رابطه بگیرن ولی فکر نمی کنم این اتفاق بیفته... چون انگار تعدادشون یکم زیاده... تعداد کم هم خیلی توی کلاس مهمه...
مربی های پرانرژی و آگاه که البته آخر نفهمیدیم مدرکشون چیه و فقط می گفتن دوره گذروندن...
مدیر آگاه و بروز که با حرف هایی که باهاش زدم متوجه شدم به شرایط روز آگاهه و مثلا ارگانیک مایندد و مرکز روزبه رو توصیه می کنه یا به تحلیل رفتار متقابل آشنایی داره و.. (دکترای روانشناسی کودک داره اینجور که میگن)...
محیط مهد تمیز باشه (ظاهر امر بود ولی داخل کلاسها و دستشویی و غذاخوری رو نذاشتن ببینم)
مدیریت در حال توجیه نباشن و اگ تذکری داده میشه برن پیگیری کنن نه که بگن نهههه مربیای ما اینطور نیستن...
گزارش روزانه داشته باشن (که اینجا یکم نامنظمه)
دوربین داشته باشن که اینجا فکر می کنم که ندارن چون مذهبی هستن و دیدم که توی کلاس حجاب ندارن... بعید می دونم تگه دوربین باشه اینجوری بگردن... اجازه ی دیدن دوربین نداریم... دوربین آنلاین ندارن... اجازه ی بازدید سرزده تیست... اجازه ی دیدن کلاس حتی برای ۱ لحظه نیست... و اینا خیلی روی مخمه ولی چون تقریبا تمام کارمندا بچه شون رو اینجا میذارن و تماما نمره ی کامل میدن به این مهد، فعلا در این زمینه کوتاه اومدم و دارم به شدت روی گفتار پسرم کار می کنم که یاد بگیره بیاد اتفاقا رو گزارش بده... الان بلد نیست و فقط بصورت انتخابی خاطره میگه یهو...
ایمنی در قسمت های مختلف از تاب و سرسره پلاستیکی تا فوم زدن نرده و محدود کردن دسترسی به شیشه ووو...
اینکه بچه رو مجبور به کاری نکنن
اینکه مدیر ابهت خودش رو داشته باشه که کارمندا نتونن هر کاری بکنن... و بدونن براش عواقب داره...

فعلا اینا به ذهنم رسید عزیزم، باز اگر سوالی داری بپرس در حد توان در خدمتت هستم

[Rose]

لیانه جان این گرونی کی شروع میشه؟
من فردا باید پسرمو ببرم دکتر، میخوام بگم آهن و مولتی برای تقویتش بنویسه که مریض نشه
به نظرت تا فردا گرون میشه؟

[atefehjjjjjjj]

رز جونم مرسی ک انقدر با حوصله جواب میدی
من چند روز صبح ها کمر درد دارم
امروز رسما کله پا شدم نمیتونم تکون بخورم از کمر درد و گردن درد و زانوم

---

خدای من
چرا آخه دارن اینکارو میکنن با ما
خسته شدیم از اینهمه گرونی
آخه دارو رو چرا گرون کنن؟
چقدر بی وجدانن
چقدر بی انصافن
چقدر..
خدایا خودت ب دادمون برس
تازه بیمه تکمیلی هم ک اینا رو پوشش نمیده اه

[youtab]

لیانه عزیز و مهربون و دلسوز ممنونم ازت یه دنیا
حتما
فقط من فردا تا 4شنبه احتمالا میرم سفر میشه لطفا بگی از کی اینجوری میشه انروز بگیرم یا میتونم برم و برگردم؟

[Rose]

عاطفه جان کامل می فهمم چی میگی
ببین اگر بین خستگیا یه وقت برای استراحت خودت و بدنت پیدا نکنی، خیلی زود بدنت کم میاره...
همین زانودرد رو جدی بگیر... کمردرد رو جدی بگیر... درد دست می تونه کشیدگی تاندون باشه تا چیزای جدی تر...
سعی کن سرچ کنی که چطور از اندام هات استفاده کنی...
پوزیشن های مناسب رو برای این دردهای بدنی پیدا کن
من خب بعد از زایمان خیلی کمردرد داشتم، رفتم سرچ کردم و خیلی کم می شد که پسرم رو روی شکمم بغل کنم و از همون کوچیکی یا روی سرشونه میذاشتمش (نه خیلی، حالت نرمال ولی روی شکم و کمر نمینداختمش...)، یا بزرگتر که شد دیگه روی لگن بغلش می کردم... چندین بار بهم گفتن چرا بچه رو اینجوری بغل کردی اما من که تحقیق کرده بودم مطمئن بودم بهترین و درست ترین پوزیشن همینه
یا تا نزدیک 1 سالگی که توی آغوشی جا میشد حتما حتی توی خونه آغوشی می بستم که وزن رو پخش می کنه روی سرشونه ها نه یه استخون باریک و آسیب پذیر کمر.... یا با چادر می بستمش به خودم... چادر رو حتی بزرگتر هم شد ادامه دادم اگرچه از 1 سال و چند روزگی که راه افتاد دییییگه توی بغل آنچنان نموند... الان دو تا از بچه هامون دیسکاشون زده بیرون...
یا خب در مورد درد زانو اطلاعات نداشتم، 4 زانو و 2 زانو نشستن، دستشویی ایرانی، پوزیشن بد بدن، پیاده روی زیاد، وزن بالا، حتی موقع پوشک عوض کردن که با زانو میومدم زمین، همه ی اینا باعث زانودرد شدیدم شد و رفتم دکتر گفتن ساییدگی کشکک داری (که ابدا هم درست شدنی نیست و فقط میشه سرعت پیشرفتش رو کم کرد و نهایتا میشه آرتروز... ببین چقدر از زنای قدیم داشتن... همه ش بخاطر کار کشیدن زیاد از حد از بدن بوده و همچنین استفاده ی ناصحیح از بدن) (این مدل نشستن برای پوشک حتی می تونه پارگی مینیسک هم بده ولی من دیر فهمیدم... واقعا پیشگیری بهتر از درمانه)... هر دردی که داری برو پیش یه ارتوپد یا متخصص توانبخشی (اگه درست یادم باشه)، یه سری ورزش هایی میدن مثلا عضلات 4سر ران قوی میشه و فشار از زانو برداشته میشه و فووووق العاده توی کاهش درد موثره چون عضله با چنین کارهایی درد نمی گیره ولی مفاصل خیلی راحت آسیب دائمی می بینن که برگشت ناپذیره.... همچنین ازشون پوزیشن های صحیح هر کاری رو برای دردهایی که داره بهت علامت میده، بپرس... بگو من بچه کوچیک دارم، کمر و گردن و زانوم داره درد میگیره، باید با چه پوزیشنی کارهای به رو بکنم که بدنم آسیب نبینه.... کاملا خودت رو ناآگاه نشون بده که از صفر همه چیزو بهت بگن و وقت بذارن قشنگ... از اینکه بگی نمی دونم نترس... الانم اینایی که من گفتم قطره ای از دریا بود، اصلا کافی نیست برای پیشگیری... اصلا تخصصشم ندارم فقط چیزای عمومی رو گفتم... ولی بری پیش متخصص راهنمایی می کنه و به امید خدا با آُیب کمی این دوران رو می گذرونی...

در کل هم اگر به بدن استراحت و فرصت بازسازی ندی، آسیب دائمی می بینه... بیچاره خیلی بافر خوبیه، چیزی نمیگه، چیزی نمیگه ولی یهو خالی می کنه و اونوقت باید بری کلی هم هزینه کنی هم دیگه بدنت به حالت قبل بر نمی گرده.... تا میتونی کمک بگیر... توی تایمی که بچه پیش بقیه اس، گفتم به خودت برس نه اینکه کارای خونه رو بکنی... خود کارهای خونه استهلاک زیادی برای جسم داره... ببین یه کارگر خدمات بیاری خونه رو مرتب کنه الان زیر 200 تومن نیست... یعنی ماهی 6 میلیون... که به زن خانه دار نه کسی این پول رو میده نه توجهی می کنه که داره از بدنش مایه میذاره... پرستار بچه الان بچه ها گرفتن دیگه، حالا قیمت نگفتن ولی بعید می دونم زیر 5 تومن باشه و تازه باید کلی هزینه ی دوربین و اینها هم بدن... باااز می بینی که دلشون آشوبه ولی مادر از خودش می گذره اما از بچه نه... پس حالا که مفتی داری کار می کنی، بچه داری می کنی، باید یه تایمی هم برای خودت در نظر بگیری... کار خونه رو بذار وقتی بچه بیداره، با خودش انجام بده، هم درگیرش می کنی و هوشش میره بالا، هم حرف میزنی هوش و مهارت کلامیش ارتقا پیدا می کنه، هم وقت آزادت مال خودت میشه... بچه هم می خوابه توی روز، اگر می تونی بخواب (من هر موقع توی روز خواب نیمروزی داشته باشم، مثلا 3 بخوابم 3.5 بیدار شم، 3.5 شب زودتر خوابم نمی بره و کل زندگیم بهم میریزه پس نمی تونم بخوابم، اما اگر می تونی در روز راحت بخوابی، حتما این کار رو بکن و از خوابش به خودت استراحت بده، اینجوری اخلاقتم بهتر میشه...

[youtab]

من تقریبا هفته ای دوتا 3تا قطره اهن و دی اولترا میدم 
چون هر دو رو ردزی 4 و 3 سی سی میدم
تازه زینک و کلسیم هم میدم 2روز در هفته هرکدومو 3 سی سی
که زینکش یورو ویتال یا سانستوله 
کرم ماتیلداشم اخرشه که قبل عید 300 و خورده ای گرفتیم الان حتما گرون شده
هفته دیگه هم ازمایش یکسالگی داره و واکسن و ویزیت
یه 3،4 تومنی افتادیم
به به... 
شیر هم که شنیدم داره گرون میشه، البته از هفته دیگه باید بالای یکسال بخوره
اوووووووووه خدایا به دادمون برس
عاطفه بشین روزی 100 بار خداروشکر کن که مثل من ماهی الان 4500 و احتمالا از 2ماه دیگه 7میلیون اجاره خونه نداری خواهر
بدون خرج خونه و قبوض و خرجای احتمالی بچه و لباس و........ 
ما باید ماهی 20 میلیون درامدمون باشه تا بتونیم فقط روزامونو بگذرونیم و زنده بمونیم خخخخخخخخخ