گپ و گفت مامانهای 1401

[(کژال)]

ندا جان براش کتاب پارچه ای گرفتم
خیلی هم وقت میزاریم که خوشش بیاد
ولی به قول شما فقط میخواد بخوره

[miss shin]

دوستان کتاب های کاغذی رو چسب ۵ سانتی بزنید کامل بپوشونه حتی جلد رو دیگه نه پاره میشه نه اگه نی نی دهنش بکنه خطر داره م از ۴ ماهگی برای پسرم کتاب خوندم کتاباش به همین روش تا الان که ۳ سالشه کاملا سالم موندن

[(کژال)]

قبل از اسباب کشی خیلی کتاب میخواستم بریزم دور. درسی هایی که تغییر کردن
گفتم هر کدومو یکم بدم دستش. ورق بزنه و پاره کنه و... شاید براش عادی بشه. بعد بریزم تو بازیافت
30_40 جلد کتابو پاره و مچاله کرد. اصلا اینکار براش تکراری نشد. فقط مهارتش رفت بالا
اینارو دیدی که کارشون تخصصی پاک کردن و خرد کردن مرغ و ماهی ایناس. چه قدر فرزن.
قشنگ شده مثل اونا
سه سوت جلد جلو رو میکنه. میچرخونه اونوری رو میکنه. میره سراغ اصل کتاب

[miss shin]

ای جونم ماشالله به پسر گل لبخند به لبم اومد منم از این همه شیطونی
ولی کژال جان اتفاقا نباید بزاری اصلا پاره کنه که بفهمه برای پاره کردن نیست حتما کتاب رو چسب بزن نتونه پاره کنه ی چند بار تلاش کنه ببینه نمیشه دیگه انجام نمیده پسر من خیلی تلاش می‌کرد ببره سمت دهنش ی چند باری همون ۴ ماهگی کرد دهنش دید ی حالتیه اصلا دیگه تکرار نکرد

[Nedaaa28]

میس شین جان مرسی که گفتی حتما انجام میدم

[(کژال)]

لطف داری میس شین جان
اره خیلی ایده خوبیه این که شما گفتی. سعی می‌کنم امروز یه کتابو براش چسب بزنم. ببینم نتیجه چی میشه. چون با کتاب پارچه ای خیلی ارتباط نگرفت. البته واقعا هم شکل کتاب نیستن این پارچه ای ها

[miss shin]

خواهش میکنم کژال جان انشالله که ارتباط برقرار میکنه فقط اصلا دیگه کتاب بدون چسب بهش ندید که بتونه پاره کنه تا فراموش کنه

[Nedaaa28]

کژال کتاب پارچه ای نیس
حالت گلاسه ضخیم روش نوشته پاره نمیشود و قابل شستشو
پارچه ای اصلا خوشش نمیاد پیر من

[(کژال)]

سلین جان این که میگی چند روز کمتر بغلش کردی و امروز داره جبران میکنه کامل درک میکنم.
من صبح میخواستم برم آرایشگاه برای ابرو. مامانم اومد دنبال پسرم بردش خونه. تازه من رفتم آرایشگاه ابروکاره نبود و منم برگشتم . یعنی کلا نیم ساعت پیشش نبودم. از وقتی اومدم همینجوری به پام چسبیده.
دستشویی هم که دیگه نگم. شوهرم میگه این انگار نگهبان دستشوییه. هر بار برم انقد میزنه به در و گریه میکنه که واقعا نمیفهمم چجوری خودمو پرت میکنم بیرون.
تازه بلند میشه وایمیسه. دستاشو تکیه میده به در. یعنی اگه درو باز کنم میفته تو دستشویی.
کلی باید داستان سرایی کنم اون تو، که بشینه زمبن. بتونم درو باز کنم
باز خداروشکر پسر شما میشینه میگه من اینجام. از این مرحله ی من عبور کردی

---

مرسی ندا جان
الان سرچ کردم دیدم
البته دیجی ناموجود بود. باید از جای دیگه سفارش بدم

[Celin]

کژال جان پس پسر من غیر عادی نیست
انقدر بچه ندیدم همش میگم فقط بچه من اینجوریه
چون گفتیم مامان حالش خوب نیست بذار استراحت کنه حساس شده
از جلو چشمش دور بشم میزنه زیر گریه فعلا باهاش مدارا میکنم تا کم کم اضطرابش کم بشه
این چند روز هم فقط تو خونه بوده بیشتر بهونه گیر شده
چند روز هم حرف زدنش تغیر کرده داده جمله های ۵ کلمه ای میگه باز خوابش بهم ریخته ۷ صبح بیدار میشه ۱۱ شب میخوابه عملا به هیچ کاری نمیرسم

---

مجله های نی نی نبات جنسش جوریه پاره نمیشه
من اول میگفتم سنش ایجاب میکنه کتاب پاره کنه اما انگار براش لذت بخشه هنوز هم دوست داره پاره کنه
یکی از کتاباشو پاره کرد با غصه امده میگه مامان کتاب تموم،بریم بیرون کتاب بگیر!