ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received:
7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
سلام مامانا
ندا جان امیدوارم پسرت بهتر شده باشه
من مشکل جدید پیدا کردم. پسرم خییییلی جیغ میزنه. خیلی.
یعنی هر چیزی میخواد، دستشو دراز میکنه طرفش و قشقرق راه میندازه
واقعا توانم تموم شده.
از صبح تا شب صدای جیغه خونمون
دلم میخواد برم یه جا خودمو گم و گور کنم
واقعا برام سخت شده با قربون صدقه باهاش حرف بزنم. دلم میخواد عقلش برسه و باهاش قهر کنم یکم دلم خنک شه از دستش
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۱/۷/۲۵، ۱۰:۳۲ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۷/۲۵، ۱۰:۳۳ صبح، توسط Rose.)
کژال این موضوع همینجور ادامه داره حتی وقتی حرف زدن یاد بگیره، ممکنه خیلی وقتا دلش بخواد بازم جیغ بزنه...
سعی کن بی توجه بشی... چون هر چی بیشتر تذکر بدی هم بیشتر حساسش می کنی...
بزرگم بشه، باز نمی تونی قهر کنی عزیزم

چون یاد می گیره و با خودتون همین رفتار رو می کنه...
بهترین راه برای تربیت مدرن (که تنبیه فیزیکی یا قهر و اینها رو رد می کنه)، اینه که اطلاعاتمون رو بالا ببریم.. وگرنه زیر فشار بچه خرد میشیم... واقعا واقعا هر روزی یه مدل جدید به مشکلاتشون اضافه میشه و چیز جدید یاد می گیرن.... اگه نخوایم تنبیه سنتی کنیم واقعا راهی جز مشاوره و مطالعه نمی مونه... اگرچه مطالعه ی هر چیزی هم خوب نیست... من خودم خیلی خیلی کتاب تربیتی خوندم... ولی خیلیاش واقعا وقت تلف کردن بود... الان دارم مشاوره میرم و واقعا هررر دقیقه ش پره از کلی مطلب و مشکلی که مطرح میکنیم، یه راه حل خوب جلوی پامون میذاره... بر عکس مشاوره ی بزرگسال، توی مشاوره ی کودک کلی راه حل هست، مراحل مختلف هست که واقعا دست آدم رو می گیره... حالا البته برای پسر شما خیلی زوده ولی گفتم اینو بگم که اگه بقیه هم مشکلاتی دارن با بچه هاشون، به مطالعه و مشاوره هم فکر کنن، یا شما اگه می خوای که از بیس رفتار درست رو توی بچه بکاری، شاید بتونن کمکت کنن... چون مثلا حتی کتابی که معرفی کرد مشاورمون، من توی دو روز خوندم اینقدر که جذاب بود و مطابق با سبک مد نظرم بود و به درد مشکلاتم می خورد (اگرچه برای 4 سال به بالا بود، اما روی پسر 3 و تقریبا نیم ساله ی ما هم خوب جواب میده)...
خلاصه که صبرت رو ببر بالا خواهر جان... مسیر به شدت پر چالشی جلومون هست... اما واقعا به نظر من وقتی حرف می فهمن بچه داری یه دنیای دیگه میشه

من که خیلی این بزرگ شدنه رو دوست دارم و انگار دو تا دوست هستیم... اگرچه بدقلقی واینها هست هر روزم هست، ولی منم واقعا از سر و صداهای زیاد توی سن کمش و جیغ و یه دندگیاش بدم میومد و بدم میاد، ولی همین که حرف ما رو می فهمه و حرفش رو منتقل می کنه، می فهمه ناراحتمون کرده یا عصبانی شدیم یا خوشحالیم، خودش دنیایی برام ارزشمنده
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 3,491
موضوعها: 0
تشکر Received:
6,015 in 2,145 posts
تشکر Given: 4,518
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۱
اعتبار:
8,238
رز خیلی خوشحالم که بازم میای و مینویسی :*
پسر ۱۹ ماه ❤
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Rose، youtab
ارسالها: 513
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,514 in 353 posts
تشکر Given: 372
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,758
بچه هایی که تجربه پوشک گرفتن دارید بیایید از تجربه هاتون بگید
دخترم 2سال و 8ماهشه
از 2 ماه پیش شروع کردم ولی تا خودم نگم نمیگه و هر وقتم خودم بهش میگم میزنه به گریه و بیا و ببین
و میگه ندارم ولی وقتی میشینه داره و میترسم بدتر عفونت ادراری بگیره
محیط سرویسم خیلی جینگوله و برچسب و... براش گرفتم
ولی همکاری نمیکنه
چیکار کنم
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۱/۷/۲۵، ۱۲:۵۵ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۷/۲۵، ۱۲:۵۸ عصر، توسط Rose.)
ندا جان لطف داری عزیزم :*
پروانه جان باید اول ببینی علائم رو داره یا نه...
من خودم یه کتاب انتشارات صابرین، دو تا دوره یکی کودکت یکی هم هاجر سجاد و چندین لایو و پست اینستایی خوندم...
واقعیت رو بخوام بگم، پسرم بر اساس هیچکدوم نبود که بگم دقیق عین فلان دوره شد و عین راهکارهای اون عمل کردم...
من پسرم قبل از 3 سالگیش یه دوره ی بستری داشت، برای همین فشاری برای دستشویی نداشتم روش... ولی حدود 3 سال و چند روزش بود که پوشکش داشت تموم میشد... با اینکه یکی از علائم آمادگی اینه که شب پوشک رو خیس نکنه، پسر من صبحا پوشکش پرررر پر بود...
خلاصه، گفتم یه تست می کنم، چون سنش خوب بود... و از چند روز قبل دائم کتاب مامان بیا جیش دارم (من نوشتم مامان، بابا جیش دارم) رو براش می خوندم و می گفتم داری بزرگ میشی، باید دیگه شورت بپوشی و کلی ذوق می کردم... دیگه از یکی دو روز قبل از اتمام پوشک، گفتم اااا داره وقت شورت پوشیدن و بزرگ شدنت شده... واقعیت اون مدت هم سعی می کردیم جلوش با شلوارک باشیم یا نشون بدیم که لباس زیر رو آدم بزرگا همه می پوشن... بعد روزی که آخرین دونه بود، هی گفتم پوشک تموم شد، و او هم هی می گفت بابا بخره بیاره... که گفتم نمیشه دیگه تموم شده... آخریشه و اینها... تقریبا کل تایمی که بیدار بود از همین صحبت می کردیم...
و من چند بار وقتی کامل حواسش بود، می گفتم هر موقع جیش یا پی پی داری، باید بگی بریم دستشویی... و چند بار بصورت پراکنده از ستاره چسبوندن توی دستشویی هم استفاده کردیم...
و چند تا پتو مسافرتی آوردم بیرون که اگه خواست دستشویی کنه، روی اونها باشه چون تمیز کردنش برام خیلی راحت تر بود...
خلاصه من ساعت گذاشتم که هر یه ربع با صدای اون بریم دستشویی... بعدش دیگه قطع کردم و گفتم هر موقع جیش یا پی پی داشتی بگو بریم دستشویی...
اولین بار که اصلا تعجب کرده بود، هی قطع و وصلش می کرد، منم اصلا اصلا عصبانی نشدم.... و باهاش حرف زدم که اااا جیش کردی؟ باید جیش رو توی دستشویی بکنیم... باشه حالا چیکار کنیم؟ و می گفت بریم دستشویی...
و کلا دیگه نگفتم که جیش داری یا نه و... تا به خودآگاهی برسه، کم کم هم فاصله ی جیش تا شستن رو بیشتر می کردم که بیشتر حسش کنه که چه بده که جیشی باشه...
و ما این برنامه رو یه روز داشتیم که 3 بار روی پتوها جیش کرد... در کمال تعجب شب 8 سااااعت خشک خشک بود... و قانون جیش قبل و بعد از خواب و بیرون رو هم از اول اجرا کردم...
و روز دوم شروع کردم بریم بیرون... دیدم ووووای چه خوب خودشو نگه می داره... من چقدر شناختم کم بوده... انگار خیلی وقت پیش آماده بوده...
خلاصه بخوام بگم، من یه روزه تونستم بگیرمش... با اینکه توی بعضی پستای اینستا می دیدم که مسخره می کنن بعضی مامانا 3 روزه از پوشک گرفتن، اما من خدایی 1 روز بیشتر وقت نذاشتم... چون آماده بودم همه ی علائم رو داشته باشه، آخرم چون شبا پوشکشو خیس می کرد فکر کردم شاید آماده نباشه اما کلا این علامت به نظرم اشتباهه... از نظر پی پی هم که خدا رو شکر اصلا از دستش در نرفته...
از اون موقع هم یه بار توی ماشین با همسر دعوامون شد و صدای دوتامون رفت بالا و یهو متوجه شدیم پسرم خیلیییی شوکه شده... و متاسفانه کل روز بعدش، جیشش رو نگه نمی داشت... و حتی شده جلوی در دستشویی جیش کنه، این کارو می کرد اما تو نمی رفت... و اینجا فهمیدم که چقدر آرامش مهمه... آرامش توی خانواده، بین اعضا، تحقیر نکردن و اینا فوووق العاده مهمه... یعنی بعد آمادگی روحی بچه و مادر و پدر، از هر تکنیکی مهمتره به نظرم... حالا مثلا 10 بار استیکر بدیم یا هر بار که میره دستشویی به بچه استیکر بدیم، چیز خیلی خاصی نیست و حتی زیادم بدیم، قابل اصلاحه، اما آرامش که نباشه، بچه هم درک می کنه، خودشو خیس می کنه، بعد باعث عصبانیت بیشتر والدین میشه و باز والد بیشتر فشار میاره و یه چرخه ی تموم نشدنی این وسط به وجود میاد...
کلا آمادگی جسمی (پریود نباشیم، کار سنگین نداشته باشیم، خرید نخوایم بریم تا چند روز ووو...، بچه عمل نکرده باشه، مریض نباشه ووو...) و روحی خودمون و بچه(دعوا و مرافعه نکرده باشیم با کسی، حالمون با بچه خوب باشه ووو... مهد یا پرستارش تغییر نکرده باشه، روتین های استیبلی داشته باشه ووو...)
پروانه اگر نگه میداره احتمالا براش زوده... بذار پوشک بشه و وقتی علائم رو دیدی، شروع کن... اصولا نباید اینقدر طول بکشه... هم خودت هم بچه مستهلک میشید، او هم به این شرایط عادت می کنه، یبوست و مشکلات کلیه ممکنه بگیره ووو...
ولی باز هم پیشنهاد من مشاوره هست... واقعا مشاوره عاللللیه.. بشدت راهگشاست... من خودم تازه فهمیدم چقدر با مشاوره حالم خوبه... هر دقیقه ش برام بی نهایت ارزش داره...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Seti69، مینو
ارسالها: 513
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,514 in 353 posts
تشکر Given: 372
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,758
ممنون رز جان
واقعا بعضی وقتا کم میارم و الانم از 1مهر همش درگیر مریضی هستیم فعلا رهاش کردم
ولی از طرفی خیلی زحمت کشیدم و همه بر فنا رفت
ارسالها: 869
موضوعها: 0
تشکر Received:
2,744 in 754 posts
تشکر Given: 2,040
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
3,022
پروانه جان
منم دو سه روز بعد از تولد ۳ سالگی پسرم از پوشک گرفتمش.من اینقدر از این مرحله می ترسیدم که اصلا دلم نمی خواست شروعش کنم.پسر من از چند ماه قبل خودش پوشکشو باز می کرد یا بعد از جیش بدون پوشک بود و موقع جیشش خودش پوشک می آورد و ... راستش ما علاوه بر توضیح دادن و قصه گفتن به صورت عملی هم نشونش دادیم و به نظرم بیشترین تاثیر رو داشت.روز اول چند بار اشتباه کرد ولی از روز دوم کاملا بلد بوده و خدا رو شکر هیچ مشکلی نداشتیم.من فکر میکنم وقت مناسبش که برسه برای بچه و والدین خیلی راحت تره.
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Rose، پروانه ابریشم
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
خواهش می کنم پروانه جان
پس وقتش نیست دیگه، خودتون و بچه رو اذیت نکن... فکرم نکن که زحمتت به باد رفته...
در موردش مطالعه کن، علائم رو که دیدی کم کم توضیح بده...
سن دخترت دیر نیست هنوز... البته من دیدم یه جاهایی خیلی زود از پوشک می گیرن و بچه هاشون هم همچین تعریفی از آب درنمیان

یعنی مورد دیدم که 2 سالگی بچه رو از پوشک گرفتن، اما تا 4 سالگی نمی تونستن با بچه دو ساعت برن بیرون... یا همون مشکلات یبوست و کلیه ایجاد شده برای بچه... خب معلومه نمیارزه... صبر کن سر موقع واقعااااا خیلییییی راحت می تونی بگیری... من خودم پسرم که یکم قبل از تولد 3 سالگیش بستری بود، توی شهرستان بودیم، دکتره چند بار پرسید چرا هنوز پوشک میشه؟... مشکلی داره؟ ووووو... خب این یعنی اطلاعات اون دکتر به روز نیست... که نمی دونه روانشناسی چی میگه... با اینکه توی مهدکودکی که میره، حتی بچه های 3.5 ساله پوشکی هم دارن... مشاور مهد بچه های 3 سال و چند ماهه رو هم میگه اصلا ایراد نداره و اصولی برید جلو که آسیب نبینید...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 95
موضوعها: 0
تشکر Received:
217 in 74 posts
تشکر Given: 2,056
تاریخ عضویت: شهر ۱۴۰۱
اعتبار:
264
سلام عزیزم، دختر من دو سال و یک ماهش بود که شروع کردم و بعد یه هفته راه افتاد ولی متاسفانه پی پی رو نگه میداشت که وقتی با دکتر مشورت کردم گفت زوده و نیاید ادامه بدی، اما دخترم پوشک دوست نداشت و فقط موقعی که مدفوع داشت میگفت پوشکم کن، و بقیه مواقع دوست نداشت و نمیذاشت پوشک کنم، واقعا سخت بود، استرس این رو داشتم که به اینکار عادت کنه چون تقریبا دو ماه شده بود که بدون پوشک پی پی نمیکرد و به هیچ وجه راه نمیومد. یک روز که رفتم با خودش پوشک بگیرم خانوم فروشنده بهش گفت تو بزرگ شدی و دفعه بعد که بیای بهت پوشک نمیدم. همین حرف باعث شد که از بعد اون بره دستشویی پی پی کنه، به همین راحتی! اگه به عقب برگردم اصلا زود شروع نمیکنم، خب چه ایرادی داره چند ماه دیرتر، اینجوری دیگه نه بچه اذیت میشه نه خودتون