گپ و گفت مامانهای 1401

[رخشید]

بنفشه افسردگی بعد از زایمان خیلی موضوع شایعی هست
فشار های جسمی و روحی و کم خوابی و هزارتا مشکل بهش دامن میزنه

[نسیمه جااان]

دخترا حرفاتون رو خوندم ،مرسی ک برامون می‌نویسید ❤
من تصمیم گرفتم تا جایی ک امکانش باشه از مامانم و خواهر های همسر کمک بگیرم بدون تعارف...
چون من خواهر خودم دو تا بچه ی کوچیک پشت سر هم داره
ک الان دیگه از آب و گل در اومدن خدا روشکر
و خواهرم در کنارش کارش هم داشته و روحیه ش هم خوبه
چون از مامانم و مامان همسرش تا جاییکه بچه ها ضربه نخورن کمک گرفته ..
من همسرم آدم کمال گرایی هستش ،حدس می‌زنم توی بچه داری سخت گیری کنه و به چالش بخوریم
الان دارم باهاش صحبت میکنم ک اینجوریه اینجوریه..
یکم ذهنش رو آماده کنم ،ما ک اولین قدم هارو برداشتیم
توکل ب خدا ،ایشالله یه بچه ی سالم و آروم و خوش قلق نصیبمون بشه

---

بچه ها چون تاپیک بارداری ،سوت و کوره
اینجا میپرسم
تکون های بچه از هفته ی چندم ممکنه احساس بشه؟
من دیشب یهو یه چیزی حس کردم میخوام ببینم توهم زدم یا نه

[Nedaaa28]

من الان که بچه ام ۱۳ ماهشه نمیتونم تصور کنم یه روزی دوباره بچه دار شم
مامانم میگه ۵ سالش بشه این سختی ها یادت رفته و دوباره یکی میاری
ولی خدا میدونه این درد آلرژی چه به روز من آورد
هربار که میخوام یه ماده غذایی ساده رو بار اول بهش بدم تمام عضلات بدنم منقبض میشه
هربار که بچه خودشو میخارونه، شبا از شدت رفلاکس نفسش بند میاد
روزی که بیبی چکم مثبت شد با همون ماه اول اقدام ، با خودم گفتم اوه واسه اولین بار تو همه ی عمرت یه چیزیو راحت به دست آوردی ، ولی هییییچی راحت نبود هیچییی
رابطه زناشویی که افتضاااح ، خواب شب افتضاح ، رسیدگی به خودم افتضاح ، وضع خونه زندگی افتضاح
راستش تو مطب دکتر که میریم بچه من وضعش از همه بهتره
دکترشم ازش راضیه ، شاید چون من رژیم رو مو به مو واسه جفتمون رعایت میکنم ، هر روز از صبح تا شب هر چی میخوریم یادداشت میکنم ، علایم یادداشت میکنم ، حواسم به کوچک ترین علایم و رفتاراش هست .. ولی خسته ام از همه چی
گاهی با خودم میگم اگه این یچه الرژی نداشت چقققققدر همه چی آسون تر بود ، حداقل خودم مثل ادم میخوردم ، یه مهمونی میرفتم یه رستوران که روحیه ام عوض شه ، انقدر استرس نداشتم که یه قاشق ماست قراره چه به روز بچه ام بیاره


ماها هممون کمال گراییم
این چیزایی که من اینجا یاد گرفتم یا خودم از قبل مطالعه کردم و دوره والدگری شرکت کردم رو تو هیچ کدوم از مامانای اطرافم ندیدم

[رخشید]

نسیمه تو چند قدم جلوتر ی افرین
منم میخوام کمک بگیرم ولی مطمئنم همسرم چالش ایجاد میکنه
ولی به نفعشه اینکارو نکنه خخخخخ
من خودم از اون نوزادای آرومی بودم که مردم میدن میگفتن خدا شانس بده ، مامانم شاغل بود به امید خداوند متعال شبیه خودم میشه ...:-))
ولی همسرم از دیوار راست بالا میرفته هق هق

[نسیمه جااان]

من خودم نوزادی بسیار بدی داشتم با توجه ب حرفای مامانم
چون مامانم تو دوران بارداری من واقعا حال روحیه بدی داشته
و تنها برادرش رو از دست میده و افسردگی و گریه و تغذیه بد واسترس و....
ک خب طبیعی بوده ،از جنینی من استرس بهم وارد شده ،معلومه ک نق نقو میشم
همسرم هم ک اسطوره ی شیطنت در فامیلشون بوده
ولی من امیدم رو از دست نمیدم ،من یه بچه ی آروم و خوش قلق خواهم داشت

[رخشید]

 ندا 
پسرت به چی آلرژی داره؟ چه مدت طول میکشه ؟ 
من هیچی در این مورد نمیدونم 
تنها یادمه بچه پسرخاله دوستم به شیر حساسیت داشت شیر بز میدادن ... اصلا جزئیاتش یادم نمیاد...

[نسیمه جااان]

ندا این حساسیت تا کی ممکنه طول بکشه ؟

[Nedaaa28]

پسرم به تخم مرغ ، سیب زمینی ، لوبیا سبز ، انواع لبنیات ، انواع آجیل ، پیاز و خیلی چیزای دیگه حساسیت شدید یا خفیف داره
تا دو سالگی اکثرش خوب میشه و تا اون موقع امیدوارم چیزی از این تن و روح داغون من باقی مونده باشه

ایشالا نیاز نباشه در موردش بدونی رخشید جان
همه مراحل بچه داری واستون عالی بگذره

[رخشید]

نسیمه امید داشته باش
حاملگی آروم ام فکر کنم تاثیر داشته باشه ، نمیدونم واقعا
اوضاع مملکتم که داغون رز در مورد شرایط مالی نوشته بود من همیشه نگرانم به قول قدیمیا ما الان خرجمون بالا نیست برجمون بالاست چی میشه خدا میدونه

[نسیمه جااان]

من تو خونه آرومم معمولا ،یکم محل کار استرس وارد میشه ک درخواست دادم بخشم جابجا بشه ..
ایشالا موافقت کنن اونم حل بشه