ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۳:۲۲ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۳:۲۶ عصر، توسط Rose.)
(۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۲:۳۴ عصر)Bonsay نوشته است: مرسی رز و نونا عزیز که تجربیاتتونو گفتین
فکر میکردم بقیه خیلی منطقی رفتار میکنن
نه بابا خیالت راحت... اینا که گفتنیاش بود  کلا طبیعیه استرس داشته باشی، ولی تبدیل به اضطراب یا خشم بشه خوب نیست... کلا اگه نگرانی چیزی دارید بگید بالاخره در حد توانمون پیشتون هستیم حداااقل مجازی
من تازه یکی از هم دانشگاهیامو دم در اتاق عمل دیدم... اون منو شناخته بود من نه شناختم نه اصلا تونستم یه سلام و احوالپرسی کنم... من با آه و ناله و اشک ریزان حتی قیافه ش یادم نمونده... الان یادم میفته اینقدر خجالت می کشم...
یا اینقدر حرف پسره برام سنگین تموم شد وقتی هم بچه رو آوردن فقط می خواستم اون پسره رو شرحه شرحه کنم که تنها کسی که صدامو می شنید بود ولی توجه نمی کرد... و اون لحظات قشنگم رو خراب کرد... منی که به امید طبیعی رفته بودم که وقتی عمل تموم شد همونجور خونی بدنش دستم... ولی بردن دارن ازش عکس می گیرن  دکترمم پشتم نبود خودش تذکر بده با اینکه همه ی اینها رو می دونست که میخوام بچه م رو سریع بغل کنم... یا توی عکاسی، از 200 تا عکس زایمان، 50 تاش رو ایشون با بچه گرفته بود و من و همسرم انگشت شمار با بچه عکس داشتیم...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
خاطره خجالت آور من از اتاق عمل اینه که گان رو همونجا تو اتاق عمل تنم کردن. چون با عجله رفتیم اتاق عمل، لباسمو عوض نکرده بودن. به خاطر شرایطم هم دو تا دکتر زنان با دستیاراشونم و متخصص اطفال و دستیارانش بودن. خلاصه 20 نفری تو اتاق عمل بودن که فقط سه تاشون خانوم بودن. منم اون وسط روی تخت لخت شدم گان پوشیدم که خیلی بی حیایی بود.
دکتر بیهوشی من و دستیارش هم خیلی گوگولی بودن حتما برای تشکر ازشون میرم بیمارستان
دکتر بیهوشی کنارم نشسته بود. شونمو گرفته بود و اول عمل گفت نگران نباش. من تا آخرش اینجا مواظبتم که خیلی حس خوبی بود. بعد هم قرار شد بهم بگه اونور تو چه مرحله ای هستن. که البته با تاخیر گفته بود?چون وقتی گفت دارن شکمتو تمیز میکنن سی ثانیه بعد صدای بچه اومد
بچمم گذاشتن پیشم. واقعا خوشحال بودم و مغزم کار میکرد. دستیارش بهم گفت مامانش صورتتو بچسبون بهش و بوسش کن. این که تو اون شرایط حواسشون به این چیزا بود برام خیلی ارزشمنده.
همون اول هم که بچرو درآوردن پردرو زد کنار که ببینمش.
ارسالها: 1,530
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,626 in 1,212 posts
تشکر Given: 1,388
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,224
فاطمه جان انشاله ب سلامتی زایمان کنی و پسزتو بغل کنی
من باز از دیشب درد شبیه پزیودی دارم  کم و زیاد نمیسشه ی درد ثابت
حالا فردا برم تست کرونا و دکتر ببینم شاید زودتر عمل شدم
میگم الان ماسک موقع عمل رو صوزتمونه ؟بچه رو میارن میچسبون ب صورت ماسکو درمیارن؟ سر پسرم اوردن گذاشتن رو صورتم بوسش کرذم فسقل رو
شب قبل عمل بچه ها غذای زیاذ سبک هم نخورین من سوپ خورده بودم اینقد گرسنع بودم تا شب ک بگن میشه غذا بخوری از گرسنگی همش تهوع داشتم
ارسالها: 1,458
موضوعها: 0
تشکر Received: 7,277 in 1,312 posts
تشکر Given: 5,338
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,886
الهام جان من ماسک اکسیژن داشتم.
بله. بچه رو آوردن ماسکمو برداشتن
ارسالها: 1,251
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,784 in 1,210 posts
تشکر Given: 4,526
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,938
۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۶:۴۴ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۶:۴۵ عصر، توسط Nedaa28.)
بنسای جان من ایشالا عملم یکشنبه اس
مرسی خاطراتتونو گفتین من خیییلی استرس دارم به دکترمم گفتم خندید گفت بهترین خاطره زندگیت میشه
حالا امیدوارم همین بشه واقعا چون من کلا با آزمایش خونم غش میکنم هربار باید خوابیده آزمایش بدم
الان از آنژیوکت خیلی میترسم میدونم احمقانه اسز
میترسم اون وسط غش کنم از ترس
یعنی اگه من برم بزام و بیام خیالتون راحت باشه که شماها هم میتونین
الهام جون شب قبلش چی بخوریم؟ من گرسنگی خیلی حالمو بد میکنه
ارسالها: 1,530
موضوعها: 0
تشکر Received: 5,626 in 1,212 posts
تشکر Given: 1,388
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
6,224
جوجه کباب فک کنم خوب باشه ندا جون
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
بن سای حتما فیلم رو هماهنگکن بگیرن عالیه تنها کار مثبت من همین مورده 
بعدم فقط از لحظه بیرون آوردنش میگیرن اونم با فاصله اصلا صحنه دلخراشی نیست نگران نباش
الهام درست میگه غذا خوب بخورید ولی زود بخورید برای من دکتر ۸ ساعت ناشتایی گذاشته بود که من ۱۰ ساعت رعایت کردم. بزرگترین اشتباهم این بود قبل رفتن تو اتاق عمل آب خوب نخوردم اصلا تا شب گرسنه نشدم اما سه ساعت بعد از عمل تشنه بودم داشتم میمردم ولی نباید آب میخوردم ۱۲ ساعت.
الهام جان من دو تا ماسک داشتم تو اناق ولی وقتب بچه رو آوردن بچسبونن صورتم برای تماس پوستی برش داشتم بعد که بچه رو بردن دوباره گذاشتم.
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۳:۵۱ عصر)Bonsay نوشته است: آها رز شما از این عکاسی و فیلمبرداری اتاق عمل داشتی که بردنش عکس بگیرن؟
من از اینکه فیلمبرداری اتاق عمل هم بگیرم میترسم، بعدن بخوام ببینم شکمم بازه و فشار میدن و این چیزا سکته میکنم کلا از کرده خودم پشیمون میشم
آره عزیزم داشتم
نه نترس، فیلمی که برامون ساختن، از زمان زایمان، فقط در آوردنش بود و اینکه بند ناف رو می خواستن ببرن و حرفهای مرتبط یهو وسط آهنگ صداش زیاد میشد  خود شکم یه حالت محو شده بود... فقط توی کلیپی که دکترم فرستاد شکمم مشخص بود... که اونهم اهمیتی نداشت و خبری از فشار و اینها نیست دختر چرا فکرای اینجوری می کنی؟  من چندین بار گفتم که طبق تجربه ی خودم و بقیه، اصلا دردی از فشار حس نمی کنیم... و حین عمل هم که همه چیز ساکشن میشه و تمیز میشه و اونجا قرار نیست فواره ی خونی چیزی ببینی که...
ولی در کل بیشترین تمرکز عکس های بلافاصله پس از تولد بود و اینکه فرداش اومدن توی اتاق و باهم عکس گرفتیم...
اصلا چیز ترسناکی نداره... اینقدر کلیپش قشنگه که من تا حالا به همچین موضوعی فکر نکرده بودم
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۷:۴۱ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۷:۴۲ عصر، توسط Rose.)
(۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۷:۳۴ عصر)nona نوشته است: بن سای حتما فیلم رو هماهنگکن بگیرن عالیه تنها کار مثبت من همین مورده 
بعدم فقط از لحظه بیرون آوردنش میگیرن اونم با فاصله اصلا صحنه دلخراشی نیست نگران نباش
الهام درست میگه غذا خوب بخورید ولی زود بخورید برای من دکتر ۸ ساعت ناشتایی گذاشته بود که من ۱۰ ساعت رعایت کردم. بزرگترین اشتباهم این بود قبل رفتن تو اتاق عمل آب خوب نخوردم اصلا تا شب گرسنه نشدم اما سه ساعت بعد از عمل تشنه بودم داشتم میمردم ولی نباید آب میخوردم ۱۲ ساعت.
الهام جان من دو تا ماسک داشتم تو اناق ولی وقتب بچه رو آوردن بچسبونن صورتم برای تماس پوستی برش داشتم بعد که بچه رو بردن دوباره گذاشتم. نونا جان برای عمل کلاااا باید ناشتا باشی... این بخاطر برنگشتن محتویات به بالا و احیانا ریه هستش... پس آب هم همین ریسک رو داره... من برای هر دو عملم میگفتن ناشتایی کامل داره (حتی برای صفرا یه روز فقط یه کاسه سوپ بهم دادن با یه دونه چای!!!! از صبح هم ناشتا بودم)... ولی خب زایمان رو من برای طبیعی رفتم و صبح در حد دوتا کف دست نون و یه کره و مربای کوچیک با یکم خرما برای صبحانه خوردم... و دوتا چایی... و کلی پرس و جو کرد دکترم که دقیقا کی بود خوردی و چقدر بالا آوردی ووووو... (هر چی ناشتاتر باشی، جراحی ایمن تر خواهد بود)... خلاصه که بهش فکر نکن که آب کم خوردی... بهترین کار ممکن بود... و بیشترین رفع نیاز آبی با سرم ها تامین میشه...
شب قبلش هم دقیقاااااا همینطور که الهام جون گفته بود اصلااااا نتونستم چیزی بخورم و با اینکه شب تولد همسرجان بود، کلا دوتا لقمه خورده بودم... و بعدش از ضعف داشتم می مردم... تااااا 11 شب زایمان که خوردن آزاد شد و من خوشمزه ترین غذای عمرم رو خوردم
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۶/۱۹، ۰۶:۴۴ عصر)Nedaa28 نوشته است: بنسای جان من ایشالا عملم یکشنبه اس
مرسی خاطراتتونو گفتین من خیییلی استرس دارم به دکترمم گفتم خندید گفت بهترین خاطره زندگیت میشه
حالا امیدوارم همین بشه واقعا چون من کلا با آزمایش خونم غش میکنم هربار باید خوابیده آزمایش بدم
الان از آنژیوکت خیلی میترسم میدونم احمقانه اسز
میترسم اون وسط غش کنم از ترس
یعنی اگه من برم بزام و بیام خیالتون راحت باشه که شماها هم میتونین
الهام جون شب قبلش چی بخوریم؟ من گرسنگی خیلی حالمو بد میکنه
اصلا نترس، ببین اگه طرف حرفه ای باشه حتی خون گیری هم هیچی حس نمی کنی... آنژیو هم یه درد کوتاه داره واقعا ولی بعدش اگه حواست باشه، مشکلی پیش نمیاد...
راستی یه نکته ی دیگه اینکه آنژیوکت رو بگید بزنن به دست چپتون (هر جایی که لازم شد آنژیو بزنن چه سرم ساده باشه چه برای هر جور جراحی...)... متاسفانه توی ایران انگار باید حتما یادآوری کنی... ولی خارجیا پیشفرض به دستی که اصلی نیست آنژیوکت میزنن که فرد راحت بتونه کاراش رو بکنه یا با موبایلش کار کنه، برای زایمان بتونه بچه رو دست بگیره و نوازش کنه و لباساش رو بپوشه وووووو...
و مهمتر اینکه چون عادت به استفاده ی دست راست (در راست دستها) وجود داره، ممکنه اون کشیدگیه باعث درد بشه... ولی دست غیراصلی اینقدر مشکل نداره...
کلا (اگه راست دست هستید) قبل از وصل کردن آنژیوکت بگید لطفا دست چپ رو بزنید و اگه چپ دست هستید بگید به دست راستتون بزنن...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
|