امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
نونا
من تو نخ این چیزا نیستم متاسفانه.هر سال میگم دیگه از امسال تدارک می بینم ولی هر سال دریغ از پارسال.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Gitii، nona
پاسخ
سلین انگیزه خوبیه جز معدود مواردی که من هیجانزده میشم بابتش
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، nona
پاسخ
مینو‌جان منم بدتر از شما یعنی هر سال میگم سال بعد ال بکنم بل بکنم هیچی به هیچی

سال پیش البته استثنائا مهمونی دادم برای دخترمم اباس دقیقه ۹۰ سفارش دادم بد نشد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، مینو
پاسخ
نونا جان من دقت نکردم ولی چیزی هم تو چشم نبود.
پرستار بچه‌ها براشون داره کاردستی‌های یلدایی درست میکنه. میخواد منو سر ذوق بیاره یه حرکتی بزنم. فکر کنم مادر به این بی ذوقی ندیده تا حالا Sad

نونا پارسال یلدا گرفتی؟ خوب چه مناسبتی رو نگرفتی؟ ازتون بذم میاد همتون با ذوقید.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، nona
پاسخ
بریکلا چه پرستار با ذوقی
نه دیگه دست خودشو میبوسه از مادر کارمند انتطاری نمیره بگو یه چند تا بادکنک تینام بگیره این مغازه های ابنبات چوبی جیزای با مزه ای برای یلدا میاره همیشه خودتم سر بزنی کلی چیز پیدا میکنی قیمت مناسب از شکلات کرفته تا بادکنک و انار سفالی و …
حالا اونطور که فکر میکنی که نه خانواده همسرم اینجا اومده بودن مامانمم اتفاقی تهران بود همرو دعوت کردم یه شام پختم یه میز کوچولو
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol
پاسخ
خوب همینم عالیه دیگه.
خیلی ذوق دارید خدایی. خوش به حال بچه‌ها و اطرافیانتون. هییییی
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، مینو
پاسخ
ترگل تنها نیستی منم یلدا ندارم انگار
یلدا سالگرد ازدواجمون هست هرسال خانوادمون میومدن پیش ما چون جفتمون بچه اول خانوادمون هستیم
الان ک نوه بدنیا اومده بابام کلا با عموهام رابطه داره امسال یلدا خونه عمو هستن شب قبلش گفت بیاین خونمون یلدا بگیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab
پاسخ
نه بابا ترگل تعارف ندارم که بسی مامان بی ذوقیم اماااا خودمو هل میدم میگم این بچه چه گناهی کرده مامانش بی ذوق و بی هنره خداقل چهار تا مراسمو اجرا کنم فردا عکساشو ببینه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol، youtab
پاسخ
وای منم یادم اومد نبوغ داشتم برای جرائم یقه سفیدان Big Grin
آقا من کلاس زبان میرفتم تصمیم گرفتم همون جایی که خواهرام میرن منم برم که مامانم ادیت نشه برای رفت وآمد ماها، اونجا یه شرایط سنی داشت مثلا ۱۴ سال به بالا (سن دقیق یادم نمیاد) منم سنم کمتر بود ولی زبانم خوب بود رفتم مصاحبه نتیجه خوب بود بعد گفتن مدارکتو بیار گفتم بابام با خودش برده خارج Big Grin بعدا میارم اقا من تا اخرش همونجا درس خوندم و هیشکی هم نفهمید Big Grin حیف که بعدا استفاده نکردم از این نبوغ وگرنه الان داشتم جنوب اسپانیا آفتاب میگرفتم Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Celin، nona، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
وای بچه ها
این ماه تولد دخترم
منم خییییلی بی ذوقم و البته تنبل
کلا از زیر بار گرفتن هرگونه مراسمی شونه خالی میکنم
از طرفی هیچ مراسمی برای دخترم نگرفتم عذاب وجدان دارم کل فامیلامون منو میبینن میگن کی دیگه میخوای مراسم بگیری
خونمون الان وسیله هام قدیمی شده از طرفی خونه جدیدمون چند ماه دیگه حاضر میشه دوس داشتم خونم شیک باشه مراسم بگیرم از طرفی کلا تنبلم
در حدی ک هنوز گوشای دخترمو سوراخ نکردم
غم عالم اومده تو دلم ک چه کنم !!!
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 13 مهمان