۱۴۰۱/۱۰/۴، ۰۱:۴۹ صبح
ولی یه سری چیزها فکر کنم ذاتیه. من با آدمهای جدی که صنمی باهاشون ندارم نمیتونم مکالمه بی معنی رو ادامه بدم. اما مثلا یه همکارم هست میتونه قشنگ یه مکالمه رو تا یه ساعت حرفهای الکی پلکی کش بده. یه نمونه کوچیک: معاونمون گفت من تا حالا فلان جا نرفتم. من اگه بودم اگه میخواستم خیلی نایس و اجتماعی باشم تهش میگفتم جدا؟ خیلی خوب بوده که چرا نرفتین؟ اونم میگفت به فلان دلیل میگفتم اهان! باشه!! حالا همکارم: چرا نرفتین؟ آدمهای هم سطح شما اونجا زیاد دیدم. پس اون BMW و بنزها شما نبودین؟ من فکر کردم اون بیامو آبیه شمایین. اونم میگه چی؟؟ در مورد من چه فکری کردین، بنز و بیامو مال مدیرتونه لابد. همکارم میگه نه بابا مدیر که نهایت یه ۲۰۶ داشته باشه. اون میگه نه مدیرتون پولداره، اینجوری نگاش نکن. همکارم میگه پس چرا فلان جا رفت سوغاتی ما رو نیاورد؟ همییینجور این مکالمه ادامه پیدا میکنه و هر دو همزمان توانایی ادامه دادنشو دارن.



![[-]](http://khanumha.com/images/collapse.png)

ولی اون اصلا براش مهم نبود، سر خودش رو با خانواده ش گرم می کرد، همسر بود بود، نبود هم نبود... ول می کرد بدون همسرش می رفت شهرشون وووو... اینا اصلا برای من تعریف شده نیست... ولی از نظر مالی می بینم که واقعا رشد کرده دیگه... یا خیلیای دیگه هم همینطور... شما هم همسرت پولی به اسم شما میده، یا کلا اصلا خرجی خونه رو میده، اوووول یه قسمتی رو برای خودت بردار... شده 100 تومن، 1 تومن، 10 تومن بسته به مقدار درآمد همسرت.... بعد روی باقیمونده حساب و کتاب کن و خرج ها رو بچین... 