امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
(۱۴۰۱/۱۰/۱۰، ۰۱:۲۹ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: اخی نونا جان چقدر سخت شده برات
خیلی بامزه قهر کرده تصورش کردم ببخشید Smile نازنازی خانم خیلیی بامزه س
اخه گفتی دکتر تغذیه میگه به خاطر شیر نیست پس چه فرقی داره اگر بری ام؟
اره کارشناس گفت وقتی غذاشو نمیخوره نمیاد سمتت و وقتی نمیشینی گریه نمیکنه که حتما شیر بد پس جایگزین نمیدونه
اما واقعیتش اینه من بهرحال همیشه در دسترسشم مدام شیر نمیدم اما صبح دو بار ظهر عصر شب شیر میدم 
حالا درسته کوتاهه عمرا هم حجمش به سیصد سی سی برسه 
اما این دو روز که هیچی نمیخوره شب تا صبح یکسره داره شیر میخوره
من بخاطر تب کفتم اشکال نداره اما دیشب مه تب نداشتم حداقل بیست بار بلند شد 
پس بهتره یه مدت منو نبینه پیش باباشه اصلا سراغ شیر رو نمیگیره
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، صنوبر۷۱
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۰/۱۰، ۰۱:۳۰ عصر)Targol نوشته است: نونااااا الهی بگردمممم. چقدر حس بدی داری. چقد میفهممت.
نونا غذاهایی که مطمئن بودی نمیخوره رو دوباره درست کن شاید ساعت دیگه‌ای از روز دوست داشته باشه. مثلا من عصر که هلیم پختم دخترم لب نزد اما فردا صبحانه نه با اشتیاق ولی با اکراه خورد. یا یه مدت غذای خوش‌نمک یکم امتحان کنی چی؟ نمیخوای به هیچ وجه کره و نمک و شکر و اینا بدی؟
ترگل جونم غذاش قشنگ غذای سفرست با نمک، روغن زیتون، ادویه کمی بسیار خوشمزست یعنی این دو‌روز مه نخورده باباش برده بعنوان ناهارش 
اصلا نه تنها بیطعم نیست خیلی خوشمزه و خوش قیافست
بعد درسته غذایی که بمونه نمیدم اما چندین بار اماحان کردم فذایی که نخورد و عصر یا فردا ارائه دادم اصلا
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol، youtab
پاسخ
دختر من یاد گرفته اگه بیاد بگه شیر و من ندم بره باباش رو واسطه کنه. دیشب که اخرش قبل اینکه به من بگه مستقیم رفت به باباش منو نشون داد و اون بالشتک شیرش که موقع شیر دادن میذارم زیر سرش. باباش هم ذوووووق، اوردش تحویلم داد که بیا بهش شیر بده!
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، nona، Sufii، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
نونا جون عزیزم حرص نخور، مطمئنم دخترت به خودت رفته ظریف مریف و کم غذاست، بچه های خواهر منم همینطورین یادمه یبار خواهرزادم عصری اومدن خونمون دیدم گوشه لپش یه چیزی هست دیدم گوشت کباب ناهارشون رو هنوز قورت نداده بود از ظهر نگه داشته بود تو دهنش!

ترگل دلت میاد بهش شیر ندی این بچه رو آخی قلبم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Targol، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
نونا جون الهی بگردم عزیزم
چقدر تو اذیت شدی اخه سر این غذا خوردن
من برای خوابش تو برای غذاش پیر شدیم به خدا
... 
ساغر جون من چون یهویی شد زایمانم یادم رفت پمپ درد بگیرم اصلا مشکلیم نداشتم
خ ش وسطیم گرفت میگفت خوبه اما بدون اونو خوب تست نکرده بود
اما خ ش بزرگه بیمارستان بهمن گفته بود بهش دیگه نمیدیم اصلا داروها کافیه
... 
نونا همش فکرم پیشته
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona
پاسخ
وای ترگل ماشاالله به دخترت
معلومه باهوش و با سیاسته
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۰/۱۰، ۰۱:۳۴ عصر)Celin نوشته است: من که ضعف کردم برای قهر کردنش
حق داری عصبانی باشی
طفلک تو روز هم که میگی در دسترسش نباشی شیر نمیخوره
خودتو عذاب نده کاری نیست نکرده باشی ،سیستمش اینجوریه کم غذاس

نونا جون میدونم خودت همه راه ها رو تست کردی فقط جهت همفکری
بری خونه خواهرت یا دوستی احتمال نداره دستپخت اونا رو بخوره؟
من سر دندون در آوردن که بد غذا میشد هرچی درست میکردم انگار بد مزه ترین براش بود میبردمش خونه مامانم اشتهاش باز میشد چشماش برق میزد که غذای مامان جون خوشمزه است
سلین جون هر جابجایی بدترش میکنه خونه مامانم که بدم دو هفته روزای اول تعطیل کرد روزای بعد عین خونه خودمون شد گاهی خوب و کامل میخورد گاهی افتضاح کم گاهیم هیچی
دستپختای دیگه هم میرم و میام اما نه واقعا یا نمیخوره یا  کم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، Nedaaa28، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
بچه‌ها من بیشتر از دختر نونا ناراحت خود نونام. چون میدونم چقد حس بدیه Sad(((
قربونتون برم Heart
صنوبر جون قابلتو نداشت Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Nedaaa28، nona، youtab، صنوبر۷۱
پاسخ
اره ترگلی منم همینطور
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol
پاسخ
ساغر من پمپ درد نداشتم، کلا تو بیمارستان تو سرم خودشون مسکن میریزن اصلا درد نداری بعدم تو خونه تا یه مدت شیاف استفاده میکنی باز درد نداری خیلی خوبه...
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 21 مهمان