گپ و گفت مامانهای 1401

[Nedaaa28]

کژال تبریک میگم تو یه مامانی

چرا من فکر میکردم بچه شیرخشکی رو میشه راحت به مادرت بسپاری و بری خرید و آرایشگاه حداقل؟ نمیشه ینی؟

[youtab]

کژال جان دقیقا عین خودت
ندا نه بابا
الان من پسرم شیرخشکیه
اخرین بار خیلی وقت پیش 2ساعت گذاشتم خونه م ش برم دکتر که یکو نیم ساعتشو خواب بود همین
دیگه ام اصلااا هیشکی گردن نگرفتش 
در واقع کسی از پسش برنمیاد

[رخشید]

واویلا

[Seti69]

کژال منم همینم
دیشب خیلی احساس سرخوردگی و افسردگی داشتم ، هر روز هست ، منتها کم و زیاد میشه، بعضی وقتا دلم نمیخواد از تختم بیام بیرونو همون کارای تکراری هر روزو انجام بدم! وقت ‌صبحونه و ناهار شام که کابوسه، هی بدو دنبالش آخرم دوتا لقمه بخوره و تمام خستگیت تنت بمونه!!! هیچوقت کامل نخوره غذاشو و تو عذاب وجدان بگیری که حتما عرضه نداری! حتما مادر خوبی نیستی ! فلانی بچش غذاشو میخوره ولی تو چی!!! و ….
از لحاظ تمیزی خونه و زندگی همه چییییی تعطیل شده ، واقعا بدون اغراق ،
وقتایی که نشستم میاد سینه میخوره وقتاییم که سرپام بغلمه! فقط همسرم هست یه کمی زمین میمونه سرگرمش میکنه ، اونم مگه چقد خونس! شیفت بهدازظهراهم میره سرکار عملا فقط خودمم و دخترم
یه کسایی که کمک دارن واقعا خداروشکرکنن
من که پاره شدم

[رخشید]

نونا فکر کنم با مادمازل رفته سفر حالا میاد از خاطرات سفر میگه برگریزون

[شیطون خانم]

کژال ست چیه بابا. من همه لباس هام شده پر لک غذا. یعنی تا میام غذا بدم آنقدر خودش میماله به من و تو صورتم نگاه میکنه غذا رو تف میکنه همه هیکلم کثیف میشه. دو دست لباس نو خریدم از ترسم که کثیف نشه نمیپوشم  گذاشتم بزرگ بشه بپوشم یا وقتهایی که سیره 

پسر من ترکیبی میزنه هم شیر مادر و هم شیر خشک. وقتی خودم سر کارم، میگن ی روزایی آروم و خوبه و ی روزایی هی زنگ میزنن فقط زووود بیا. بستگی به فازش داره خخخ اما مادر همسرم ایشالاه سلامتی اش به دست بیاره عشق بچس. تنها کسی که کمی میتونه پسرم سرگرم کنه. به کمک های بعد از عیدش حساب کردم

[مینو]

همسر من عملا فقط بچه ها رو زنده نگه می داره تا من برگردم(نه آب و غذا،نه روتین،نه بازی)،بهش گفتم شاید اصلا من برنگشتم تو به اینا هیچی نمیدی بخورن؟!میگه به ذهنم نمی رسه چکار کنم!

[رخشید]

مینو ‌
خودشم هیچی نمیخوره ؟
حالا من همسرم تنها بمونه خونه اول از خوراکی ها شروع میکنه کم کم تموم میشن وسایل خونه رو هم گاز میگیره و من دیگه میرسم

[2015]

مینو شوهر منم همینه..یعنی نمیره برای خودشم یه چایی بریزه...

[(کژال)]

ندا من هفته ای یه روز پنجشنبه ها پسرمو کامل میزارم پیش مامانم. که اون یه روز میرم کارگاه و بازار و دنبال کارم. روزای دیگه نمیبرمش. دلم نمیاد. میگم حالا که قید کارمدرسه رو زدم و خونه نشین شدم حداقل تا 2_3 سالگی کامل پیشش باشم. البته اینم هست که به قول یوتاب مامانم بیشتر از این گردن نمیگیره. میگه روزایی که بچه اینجاس من به کارام نمیرسم. نمیتونم غذا درست کنم و... باید بابام یا داداشم باشن که تو بغل نگه دارن آقارو زحمت نیفته حرکت کنه خودش