ارسالها: 4,550
موضوعها: 0
تشکر Received:
10,860 in 2,958 posts
تشکر Given: 5,610
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,422
دقیقا به نظر منم فسنجون خیلی ریسکیه
من تا حالا برای مهمون درست نکردم حتی مامان بابای خودم
چون مثلا ما خودمون شیرین میخوریم ولی اکثرا ترش میخورن بعد تازه دفعه قبل همسرم میگفت یکم ترشش کن گفتم جااان!؟ تا الان که همیشه شیرین میخوردیم گفت انگار طبعم عوض شده ! دلم میخواد یکم ترش تر باشه! خخخ
گفتم پس برو خودت از اشپزخونه رب انار بیار بریز رو بشقاب خودت
دیگه این جریانو که دیدم گفتم عمرا برای مهمونی یا کسی فسنجون درست کنم
خخخ
ارسالها: 344
موضوعها: 0
تشکر Received:
3,639 in 339 posts
تشکر Given: 2,630
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
3,681
آره واقعا هرکی یه جوری دوست داره، خیلی ریسکیه!
بچه ها من از آخرین مهمونی که به خانواده ی همسر دادم متوجه شدم که علیرغم تمام زحمت هایی که میکشم ولی موقع مهمونی انقدر خسته ام و انقدر استرس دارم که دیگه نه به خودم خوش میگذره نه به مهمونام .
یادمه آخرین بار که دعوتشون کردم، انقدر استرس داشتم که ده بار از سر سفره بلند شدم و کلا نفهمیدم چی به چیه !
برنجمم از استرس زیاد، زنده برداشته بودم و خشک شده بود؛ منی که تحت هیچ شرایطی برنج خراب نمیکنم!
اینا برام درس شد واقعا که هرچی خستگی و استرسه رو بذارم برای قبل مهمونی و با روی گشاده و صورت آروم جلوی مهمون بشینم؛ چون واقعا هدف اینه که دور هم چند ساعت بهمون خوش بگذره نه که فقط شامی بخوریم و تمام !
میخوام امشب تمرین کنم که بیشتر کنار مهمونام باشم و باهاشون تعامل داشته باشم ؛ امیدوارم بتونم !
| امید رهایی نیست
وقتی همه دیواریم |
ارسالها: 4,550
موضوعها: 0
تشکر Received:
10,860 in 2,958 posts
تشکر Given: 5,610
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,422
بانوی قصه عزیزم طوری تنظیم کن که دو ساعت قبل از اومدن مهمون ها دیگه هیچ کاری نداشته باشی. قشنگ یک ساعت بخواب اگر خوابت نبرد دراز بکش رو تخت
ریلکس کن بعد هم پاشو برنج را دم بذار
ی چیز مقوی هم بخور که انرژی داشته باشی.
لیست کارها خیلی کمک میکنه بنویس هی خط بزن
لیست مواردی که میخوای پذیرایی کنی را به ترتیب بنویس بذار ی جایی که ببینی و بعد استرس نداشته باشی که چیزی را از قلم انداختی.
و نکته آخر سخت نگیر مهم دور هم بودنه
من برای تولد یادم رفت فشفشه بیارم و با کلاه هم یادم رفت از پسرم عکس بگیرم ولی اشکال نداره پیش میاد (سطح دغدغه های منو خخخخ خودم خنده ام گرفت)
ارسالها: 7,835
موضوعها: 7
تشکر Received:
20,218 in 5,384 posts
تشکر Given: 8,760
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,701
اره یادداشت کردن کارهایی ک باید انجام بدی و بعد خط زدنشون،خیلی خوبه
هم چیزی فراموش نمیشه هم به آرامش میرسی با خط خوردنش
بچه ها من شوهرم خیلی دوس داره همه چی تمام باشه مهمونی
خودمم که از اونام که خودمو هلاک میکنم ،مثلا من ۲ مدل غذای اصلی میذارم
شوهرم میگه فلان چیزم بذار ،یا حتما باید کیک درست کنم ،خیلی کمک هم میکنه وقتی مهمون دارم ولی من خیلی استرس میگیرم
اگه اون بهم میگفت اشکال نداره ،سخت نگیر آرامش بیشتری داشتم
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎
ارسالها: 138
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,293 in 158 posts
تشکر Given: 352
تاریخ عضویت: مرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,334
۱۴۰۰/۷/۲۳، ۰۷:۳۲ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۷/۲۳، ۰۸:۱۶ عصر، توسط niky.)
منم از تدارک دیدن برای مهمونی خیلی لذت میبرم. البته اون دو سه روز قبل از مهمونی خیلی خوش میگذره. همون برنامه ریزی و لیست نوشتن و خرید کردن. موقع آشپزی هم عادت دارم موزیک لاتین گوش میدم و یه قری اون وسط ها میام.
قدیما که مهمونی بزرگ میدادم موقع مهمونی استرس هم داشتم. بیشتر برای اینکه همه چی طبق برنامه ام پیش بره. خودم هم هرجا مهمونی میرم خیلی دوست دارم میزبان برام وقت گذاشته باشه. حالا مهم نیست دستپختشون حتما خوب باشه. دوست دارم تو مهمونی تلاش کنه به مهمونا خوش بگذره.
چند وقت پیش یه جا برای بار اول دعوت بودم. میزبان غذای نیمه آماده از سوپر مارکت گرفته بود. من اصلا غذاهای پروسس شده نمیخورم. جالبه از پذیرایی من و میز شامم که قبلا اومده بودن مدام تعریف میکردن. ولی خودشون به بهانه خستگی و کار این غذا رو برام سرو کردن. ایکاش برای شام بهم اصرار نمیکردن. چون نوشیدنی های گرمشون واقعا بهم چسبید. دعوت در حد یه نوشیدنی خیلی شیک تر بود.
ارسالها: 1,993
موضوعها: 3
تشکر Received:
7,358 in 1,540 posts
تشکر Given: 9,421
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
9,290
۱۴۰۰/۷/۲۴، ۱۲:۰۱ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۷/۲۴، ۱۲:۰۳ صبح، توسط ستیلیته.)
من مهمونیهام رو خیلی ساده ولی پرملات برگزار میکنم! یعنی چی؟
یعنی قرمهسبزی میپزم با ۱-۲ کیلو گوشت برای ۶ تا ۱۰ نفر. هزینه ش زیاده ولی دردسرش کمتره. به چشم هم میاد. کسی نمیگه خسیس بود. میفهمن که عزت گذاشتم.
در کنار خورشت اصلیم معمولاَ شوهرم هم توی فر جوجهکباب درست میکنه.
با یه سالاد که گاهی شیرازی هست و گاهی هیجانانگیزتر.
و نوشیدنی خوشمزه و متنوع.
برای پذیرایی هم میوه و آجیل معمولاَ میذارم و شیرینی هم نمیگیرم، مگر تولدی باشه. بعضی وقتا هم تو تولدا کیک میپزم.
اما نکتهش اینه که از ظهر خورشتم آمادهست، برنجمم تو پلوپز رو تایمر میزنم. فقط میمونه جوجه که تو فر میذاریم.
قبل از اومدن مهمونا همه چیز شسته و آمادهست. حتی چای هم تو قوریهای مختلف ریخته شده که مرتب تجدید و سرو بشه. شوهرم مسئول چای میشه.
کلاَ وقتی مهمون داریم شوهرم به شدت حساس هست که جفتمون در تایم مهمونی بشینیم پیش مهمونا و هی تو آشپزخونه نباشیم. یه strict code هم داریم که اگر یکی تو آشپزخونه بود اون یکی پیش مهمونا باشه.
معمولاَ نه قبل مهمونی و نه بعدش خسته نیستم. کیف میکنیم از بودن در جمع خانوادهها و دوستامون.
اگر خیلی بخوام میز مزه بچینم هم از سوپر پروتئینیهای خیلی خوب محل سالاد و ماستهای مختلف میخرم. ولی اونم اغلب انجام نمیدم و فقط واسه تولدی چیزی ...
کلاَ راحت میگیریم اما پر ملات غذا رو درست میکنیم و بیشتر سعی میکنیم کنار مهمونا بشینیم آلبوم عکس مرور کنیم، صحبت کنیم، خوش بگذرونیم.
راستی اگرم مهمونم بچه باشه سعی میکنم از قبل یه پیتزای خوشمزه آماده کنم و فقط بذارم تو فر که بپزه و برای بچهها سرو کنم. چون بچهها معمولاَ پلو خورشت دوست ندارن. برای بچهها پاپکورن و چیپس هم تو ظرف یک بار مصرف سرو میکنم که خوشحال باشن. معمولاَ مهمونای بچهسالم هم خیلی تو خونهم بهشون خوش میگذره. باهاشون پلی استیشن بازی میکنیم و مینشونیمشون پای کامپیوترمون و خلاصه اگر مهمون بچه داشته باشیم اولویت با اوناست و بیشتر حواس من به اوناست.
ارسالها: 344
موضوعها: 0
تشکر Received:
3,639 in 339 posts
تشکر Given: 2,630
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
3,681
مرسی بچه ها

آره منم عادت دارم تک تک کارام رو بنویسم و موقع تیک خوردنشون کلی از استرسم کم میشه. این دفعه از چهارشنبه مشغول تمیزکاری و مرتب کردن بودیم.
دیگه روز مهمونی فقط غذاهام مونده بود که آماده کنم.
اما از مهمونی دیشب بگم که خداروشکر همه چیز عالی بود، فقط مرغم یکم کم نمک شد که باز هم از استرس بود که یه وقت شور نشه!

منو هم همون بود که قبلا نوشتم، دیگه واقعا در توانم نبود چیزی اضافه کنم؛ همین الان هم با همسر در له ترین حالت ممکن هستیم!
و اینکه این دفعه بیشتر پیش مهمونا بودم و بیشتر گفتگو و خنده داشتیم. دیگه همش هول نبودم که یک بند چای سرو کنم یا تو آشپزخونه باشم یا هی از سر سفره بلند بشم.
همه چیز درحد متعادل و استاندارد بود و از خودمون راضیام!
درباره بچهها هم ما تو خونمون انواع عروسک و ماشین بازی و مدادرنگی و دفتر نقاشی و کتاب کودک داریم که بچهها رو با اونا سرگرم میکنیم ولی کلا سرگرم کردن بچههای امروزی برای چند ساعت، واقعا کار سختیه!
من چندتا مهمونی دیگه هم باید بدم عوض پاگشاهایی که رفتیم؛ این تازه اولینشون بود، خدا به من و همسر رحم کنه !
| امید رهایی نیست
وقتی همه دیواریم |
ارسالها: 4,550
موضوعها: 0
تشکر Received:
10,860 in 2,958 posts
تشکر Given: 5,610
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,422
۱۴۰۰/۷/۲۴، ۱۰:۴۷ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۰/۷/۲۴، ۱۰:۴۸ صبح، توسط Mari90.)
بانوی قصه خدا قوت,
ی پیشنهاد اگر میتونی مهمونی های دیگه را هم زودتر بده تا خونه از حالت مهمونی درنیومده کمال استفاده را ببری. هم مثلا میوه لازم نباشه دوباره بخرید
ستی لیته میشه روش پخت جوجه کباب تو فر را توضیح بدی؟ مرسی
ارسالها: 179
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,036 in 168 posts
تشکر Given: 187
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,078
سلام عزیزانم. روز و شبتون بخیر و شادی
من و همسرم از جمعه پیش رو میزبان پسرعموی همسر و خانمشون هستیم که از شهر همسرم به شهر محل سکونت ما میان. سه چهار روزی در خدمتشون خواهیم بود. هنوز مشخص نیست که چند روز میمونن. برای اقامت یک محلی رو رزور کردن از قبل که شب ها اونحا میمونن و گفتن اینجوری راحتترن. ولی محل اقامت به خونه ی ما خیلی نزدیکه و قراره وعده های غذایی رو با هم باشیم. البته نمیدونم صبحانه هم میان پیش ما یا نه. از این چند روز یک روز رو هم قضد داریم ببریمشون دل طبیعت و جوجه کباب مهمون کنیم.
حالا میخواستم برای ناهار و شام بقیه روزها به من کمک کنید.
قصد دارم در هر وعده یک نوع غذا سرو کنم تا خسته نشم و غذای زیادی هم درست نکنم که اسراف بشه. طبیعتا سالاد و مخلفات هم خواهیم داشت. در کل نمیخوام مدام توی آشپزخونه باشم و خسته و بیحال باشم. ضمن اینکه معلم هم هستم و قبل از ظهرها به صورت انلاین مدرسه دارم.
ما تا بحال دو بار مهمان این خانواده بوده ایم. دو وعده شام که خیلی محترمانه و عالی از ما پذیرایی کرده ان.
حالا با این توصیفات چند تا راهنمایی میخوام:
اول اینکه برای ناهار روز اول میخوام یک دسر خوب، خوشمزه که درست کردنش هم برای بار اول با آزمون و خطا همراه نباشه به من معرفی کنید. ترجیحا شکلاتی باشه و تک نفره سرو بشه.
دوم، پیشنهاداتتون برای ناهار و شام رو با کمال میل پذیرا هستم.