ارسالها: 10,766
موضوعها: 9
تشکر Received: 29,091 in 7,959 posts
تشکر Given: 44,430
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
33,760
سلام بچه ها
جونم شیدا جون
هستم
تا عصر باید وایسیم جواب از بیاد حتما بهتون خبر میدن عزیز ترییینا
 پسر دو ساله من
ارسالها: 8,455
موضوعها: 1
تشکر Received: 30,666 in 6,991 posts
تشکر Given: 20,214
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
35,283
یوتاب جون یه زنگم بزن بهشون یکم عجله کنن
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• youtab
ارسالها: 3,061
موضوعها: 0
تشکر Received: 6,261 in 2,167 posts
تشکر Given: 5,726
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
7,049
یوتابی ان شالله که خیر عزیزم
مسیر جهان دوره گردیست
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• youtab
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۱/۱۱/۲، ۰۱:۱۷ عصر)liyane نوشته است: (۱۴۰۱/۱۱/۲، ۰۳:۲۴ صبح)Rose نوشته است: لیانه شما چی شدی؟ اتفاقی افتاده؟
نه عزيزم چطور مگه؟؟
پسرت چطوره؟ از ديشب كه اونجوري گفتي خيلي به فكرتم اخه دست تنها چكار ميكني
والا انگار توی گپ و گفت حرف شما بود، من دیشب اونقدر هشیار نبودم که بفهمم چی به چیه و فقط عکسا رو می دیدم و چشام می رفت و میومد... فکر کردم اتفاقی برات افتاده... خدا رو شکر که چیزی نبوده
یوتاب ساعت چند جوابو می گیری؟
ماهرخ، ببین اتفاقا من همین امروز رفتم داروخانه، بهم یه کارت ویزیت پرستاری و خدمات آزمایشگاهی در محل دادن... اما آقا هست، محمدرضا پروینی
شماره هاش:
09371077734
09383105436
شبانه روزی هم هست
اگه برات مهمه که خانم باشه، حالا یه زنگ بزن ببین شاید خانم هم بشناسه...
من فکر کنم یه کارت ویزیت پرستاری در منزل و تزریقات دیگه هم داشتم، باید بگردم ولی به امیدش نباش، به نظرم درمانگاه ها حتما کسی رو میشناسن، یا می خوای زنگ بزن به داروخونه های اطرافتون، ببین اگه کسی رو دارن هماهنگ کن برات بفرستن...
چون با بچه خیلی سخته و نمی مونه که بخوای سرم رو بزنی و تموم شه... واقعا سخته...
بچه ها ما هم دیگه 1-2 ساعتی هست از دکتر اومدیم، گفتم دیشب فقط تهوع داشت، گفت اگه اسهال و تب نداشته اکی هست و مسموم شده یا مثلا درههم خوری کرده اینجور شده، که زد و تا داشت به من توضیح میداد، پسرم بی قراری دستشویی داشت، و باباش که برد دستشویی دید که اسهال شده و دکتر هم گفت که ویروسه (هفته ی پیش هم که اینجور شده بود و از مهد برش داشتیم، همین ویروس بوده ولی خب انگار یه ویروس ضعیفه... بعد یه بایولاکت داده با کولیک میکسچر که باهم بعد از غذا بدم... تا الانم یکم نبات سوخته با شکم خالی دادم بهش و یه قلپ خورده... یه کته و ماست کم چرب پروبیوتیکم دادم، اینم 4-5 ق غ خورد که من اصلا هم اصرار نکردم دکتر هم گفت اصلا اصرار نکن... دیگه همین دیگه، ولییییییییییی نگمممم که توی ترافیک میرداماد گیر افتادیم، بعد بیچاره پسرم هی می گفت حالم خوب نیست، پی پی دارم وووووو بیقراری شدید داشت... چون اصلا توی شلوار و اینا پی پی و جیش نکرده، نمی تونست یه گوشه هم کارشو بکنه.. حتی پلاستیک گرفتم که توش پی پی کنه وااااای اصلا نکرد، بدو بغلش کردم پریدم توی ساختمان پزشکان، فقط داروخانه باز بود.... قیافه ی مستاصلم اصلا معلوم بود حالم خوب نیست... بعد گفتم اینجا دستشویی کجا هست من پسرم اسهاله از دکتر اومدیم توی ترافیک موندیم، الان دستشویی داره، گفت برووووو ساختمان رز جلوتر!!!!! بچه اسهاللللللیییییی... وای دلم اصلا شکست.... قبلا هم خب من زجر سیستم داغون شهریمون رو کشیده بودم اما دیگه صابون دستشویی نداشتن به تنم نخورده بود.. خلاصه اومدیم پایین و دیگه پسرم با کلی جیغ و گریه توی بغلم پی پی کرد... بدو برگشتم توی ماشین، باز خوب بود که توی ماشین پارچه تمیز و بزرگ داشتیم (از همین پارچه هایی که برای بچه استفاده می کنن، گذاشته بودم برای تمیز کردن ماشین استفاده کنه چون اصلا استفاده م نشد...)... دیگه شلوارشو کشیدم پایین و گذاشتم لای پاش و با دست چپم پشت باسنشو گرفتم و می گفت پی پی دارم می گفتم اشکال نداره پی پی کن و دو تا پارچه هم همینجوری پی پی مال شد و انداختم رفت و از اونموقع که رسیدیم دارم میشورم و می پزم و دارو و اینا میدم دیگه... تا وقت کردم بیام اینجا...
بعد استادم هم گفت تا فردا نمره ها رو بده، که میشه امروز... ببینم چطور میتونم یه تایم گیر بیارم نمره های حداقل یه گروه رو رد کنم بارم سبک شه... استاد دومم که کلاس دارم باهاش زیاد حساس نیست و خیلی هم برگه هاش وقت بیشتری می گیرن... تا ببینم چی میشه...
من حس می کنم توی مهد شاید یه کاری می کنن که اینجور میشه... خیلی عجیبه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 4,550
موضوعها: 0
تشکر Received: 10,860 in 2,958 posts
تشکر Given: 5,610
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,422
ای وای رز چه روز سخت و طاقت فرسایی
حالا خوبه پارچه همراهت بوده
ایشالا که زودتر خوب بشه و یه نفس راحت بکشی
به استادت هم بگو که یه تایمی بهت بده الان وقت نداری
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Rose، youtab
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
۱۴۰۱/۱۱/۲، ۰۳:۵۲ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۱۱/۲، ۰۳:۵۴ عصر، توسط Rose.)
مرسی ماری، اینهمه تایپ کردم آخرش سوالم یادم رفت!!!!
بچه ها برای این شرایط که بیرونیم و دسترسی به دستشویی لامصب نیست، چیزی دیدید؟ من از این کمپری ها دیدم که برای بچه اس و توش یه پلاستیک میندازیم و بچه کارشو می کنه، ولی خواستم ببینم نظر یا پیشنهادی دارید؟
اصلا اینجور وقتا کجاها حتما دستشویی داره به نظرتون؟
واقعا ماشین چند جاش پی پی مالی شد، فشار روحیش که روی هر 3 تامون وارد شد بماند، بچه م چقدر از نظر جسمی اذیت شددددد....
واقعا روز شخماتیک که میگن، به همین روزای این مدلی تعلق می گیره...................
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• youtab
ارسالها: 2,744
موضوعها: 2
تشکر Received: 9,079 in 2,141 posts
تشکر Given: 5,129
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
11,097
رز چه دهني ازت سرويس شد دختر
من هميشه فكر ميكنم مادر بيشتر از بچه داغون ميشه
ببين پوشك شرتي شماره ٦ هميشه توي خونه داشته باش
كه توي خونه داشته باش كه اينجور مواقع با پوشك ببريش بيرون
چي كشيدي ولي
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Gitii، Rose، youtab
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received: 22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
آها مرسی که گفتی لیانه، حتما می گیرم :*
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• youtab
ارسالها: 4,457
موضوعها: 1
تشکر Received: 9,629 in 3,202 posts
تشکر Given: 3,566
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,743
رز خیلییی ناراحت شدم بابت اتفاقی که براتون افتاده عزیزم
ولی با فرهنگسازیایی که کردی من خودم خیلیی سعی میکنم خانمای باردار و مامانارو بیشتر درک کنم.به همسرمم خیلی چیزارو میگم که اونم درکش بیشتر بشه نسبت به این موارد.کاری که از دستم برمیاد اینه که این فرهنگو سعی کنم گسترش بدم
ارسالها: 4,550
موضوعها: 0
تشکر Received: 10,860 in 2,958 posts
تشکر Given: 5,610
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
13,422
رز تنها چیزی که به ذهنم میرسه از این توالت فرنگی های سیار هست و یه بطری آب
خروجیش با پلاستیک و کش فیکس کن
چند تا روزنامه باطله هم تو پلاستیک.
کمپری ها را ندیدم چجوریه
کاربرانی که از این پست تشکر کردنداربرانی که از این پست تشکر کردند
• Rose، youtab، آیسان ۹۶
|