۱۴۰۱/۱۱/۱۰، ۰۴:۴۰ صبح
نسیمه جان
ببین سر و ته مدت زمانی که بیمارستان درد کشیدم ۳ ساعت شد، از زمانی که تصمیم به طبیعی گرفتم و ماما همراه گرفتم کلا ورزشایی که داده بودو انجام دادم و البته خیلییییی پیاده روی میکردم ، هفته های آخر مخصوصا
روزی که دردم شروع شد از بعدازظهر خورد خورد درد میکرد مثه پریودی ، از ۱۰ شب اینجورا شدید شد،دردش فوق العاده زیاده ، یعنی وقتی منظم میشه دقیقا ۳ دقیقه درد داری ۳ دقیقه نداری، تا خود خدا میریو برمیگردی اون ۳ دقیقه، ساعت ۱۱:۳۰ زنگ زدم ماما گفتم اینجوریه دردم گفت برو بیمارستان، دیگه رفتم تا ۱:۳۰ اینای صبح این درده بود، بعداپیدورال شدم ،دیگه به هیچوجه درد نداشتم تا ۳اینا که اثرش رفت، بعد دیگه اومدن معاینه دیدن سر دخترم معلومه شروع کردم زور زدن ، دیگه۳:۵۰ مین صبح بغلم بود ، این زور زدنا درد نداره، فقط معذرت میخوام انگار مدفوع داری
برای منم سختترین قسمت بارداریم زایمانم بود همش بین سز و طبیعی مردد بودم، تا آخرین لحظه هم گفتم اگه دردامخود به خود شروع شد میرم طبیعی اگه نه میرم سز
سختیش فقط اون درداس خداروشکر بعدش اصلا بخیه هام اذیتم نکرد و اومدم خونه دوش گرفتم تنهایی و مثه وقتای معمولی بودم( جدا از احساس ضعف اینا)
ایشالا که دست و پات به خیر باز بشه
ببین سر و ته مدت زمانی که بیمارستان درد کشیدم ۳ ساعت شد، از زمانی که تصمیم به طبیعی گرفتم و ماما همراه گرفتم کلا ورزشایی که داده بودو انجام دادم و البته خیلییییی پیاده روی میکردم ، هفته های آخر مخصوصا
روزی که دردم شروع شد از بعدازظهر خورد خورد درد میکرد مثه پریودی ، از ۱۰ شب اینجورا شدید شد،دردش فوق العاده زیاده ، یعنی وقتی منظم میشه دقیقا ۳ دقیقه درد داری ۳ دقیقه نداری، تا خود خدا میریو برمیگردی اون ۳ دقیقه، ساعت ۱۱:۳۰ زنگ زدم ماما گفتم اینجوریه دردم گفت برو بیمارستان، دیگه رفتم تا ۱:۳۰ اینای صبح این درده بود، بعداپیدورال شدم ،دیگه به هیچوجه درد نداشتم تا ۳اینا که اثرش رفت، بعد دیگه اومدن معاینه دیدن سر دخترم معلومه شروع کردم زور زدن ، دیگه۳:۵۰ مین صبح بغلم بود ، این زور زدنا درد نداره، فقط معذرت میخوام انگار مدفوع داری
برای منم سختترین قسمت بارداریم زایمانم بود همش بین سز و طبیعی مردد بودم، تا آخرین لحظه هم گفتم اگه دردامخود به خود شروع شد میرم طبیعی اگه نه میرم سز
سختیش فقط اون درداس خداروشکر بعدش اصلا بخیه هام اذیتم نکرد و اومدم خونه دوش گرفتم تنهایی و مثه وقتای معمولی بودم( جدا از احساس ضعف اینا)
ایشالا که دست و پات به خیر باز بشه