(۱۴۰۰/۸/۸، ۰۷:۴۶ عصر)Elhamgoli نوشته است: فک کردم فقط دختر من ک رو پا میخوابه فقط
منم کلا رو پامونه
همسرم میاد میذاره رو پاش من کارازو بکنم
طول روزم دیگه وقتی کارای پسرم باید بکنم بیخیال خوابش میسم میذارم تو گهواره ک دو دقیقه نشده بیدار میشه
ی ماه اول ولی اینجوری نبودا اصلا ابنجوری نبود
من هی مبگم بخاطر رفلاکسشه چون رو پا هم هست شیر برمبگرده تو گلوش تاب دوباره میدم میخوابه
از امروز دارو رو شروع کردم امیدوارم تاثیرگذار باشه
راستی لیانه جان چند شب پیش ک خیلی گریه مبکرد رفتیم زیر هود ساکت شد خخخخ گفتم کاش مبشد همونجا بخوابیم ?
هود واقعا نعمته
ببين انقد نگهش دار كه كاملا سِر بشه و خوابش عميق بشه
بعد بذار توي تختش
من كلا زير هود ميخوابونمش
ديگه الان شرطي شده ميدونه صداي هود بياد وقت خوابه ، چشماش سنگين ميشه
(۱۴۰۰/۸/۸، ۱۰:۴۱ عصر)Targol نوشته است: نداجون من سر اون قلم این خون رو هم تجربه کردم. الان حست رو میفهمم. شیر کمکی میدی؟ رژیم غذاییت رو رعایت میکنی؟ بیسکوییت و کلوچه و این چیزا نخوردی؟ اگه کمکی میدی چیه؟ انشالله به زودی منشاش پیدا میشه و دیگه خون تکرار نمیشه.
نوناجون دکتر خودش سر این قضیه ارجاعمون داد به علی مددی گوارش (تو مرکز طبی)، اون گفت آلرژیه، شیرشو کرد پپتی، گفت دو هفته مصرف کنید نتیجه رو تو واتساپ بگید. همه چیش یه مقدار بهتر شده بود اما نه خوب. پس فردا میشه چهار هفته و از دو هفته پیش که نتیجه رو گفتیم اصلا جواب واتساپش رو نداد. هفته پیش رفتیم معتمد. اون گفت احتمال داره رفلاکس باشه و اس امپرازول داد. قطره اهنشو عوض کرد و بیبی کر داد. از اون روز انگار بدتر شده.
حالا این هفته ببینم میتونم از مقدادی وقت بگیرم. یه دور همه پزشکهای شهر ببیننش ببینیم چشه.
ترگل جان به خدا با همه وجودم ميفهمم چي ميگي ، همه ي حسات حس هاي منم بوده و هست
توي خوابم نميخوره؟
حتما حتما وقت بگير از مقدادي هر طور شده ببرش حتي اگه يه ماه ديگ وقت داد