۱۴۰۱/۱۱/۲۵، ۱۲:۰۵ عصر
(۱۴۰۱/۱۱/۲۵، ۰۳:۴۱ صبح)nona نوشته است:(۱۴۰۱/۱۱/۲۴، ۰۹:۲۰ عصر)رخشید نوشته است: نونا خانم با موکل من (خانم مادمازل) درست برخورد کن وگرنه سلب حضانت میشی
تلخک دیگه چه کوفتیه![]()
با اینکاراتون قلبمو به درد آوردین
به به مامان رخشید منور فرمودین اصلا اسمتو دیدم ذوق کردم
بابا یه کوفتیه که این مادمازلت بلاخره بکشه از سینه من بیرون وسط غذا خوردن دهنشو وا میکنه بهو منو میبینه یا باباش داره غذا میده از کنارشون رد میشم دهن و میبنده اینقدر گریه میکنه از صندلی بذاریمش پایین بیاد شیر بخوره برگشته به دوران نوزادیش یا احساس خطر کرده یه مدته عی دارم میگم از شیر بگیرمش
تلخکم داروخانه داد
ترگل هیدرودرمم داشت ولی نداد گفت خیلی قویه به درد بچه اینقدر نمیخوره همسرمم شل شده اینو گرفته الان خوندم بچه های سرتق و سمج تلخکم میخورن تا به شیر برسن همون لاک رو باید کیگرفتیم صبر زردم رفته بگیره عطاری گفته احتمال داره اسهال بشه همسر منم که فوبیای اسهال دخترمو داره میگه اگه بشه دوباره یه ماه طول بکشه چی؟ اخرشم من میدونم تلخک و هیدرودرم و صبر زرد و چسب سیاه رو باید با هم بزنم
حالا من چیزی که به ذهنم رسید و قطعا باید جرح و تعدیل بشه باتوجه به شرایط اینه که چند روز یا مثلا یک هفته شمارو نبینه با باباش باشه و بهش غذا بده آنوقت شاید میمی رو از یاد ببره

از دل برود هر آنکه از دیده رود هرچند عشق به میمی عمیقتر از این حرفاست...
