۱۴۰۰/۸/۱۱، ۰۱:۴۰ عصر
(۱۴۰۰/۸/۱۱، ۰۱:۲۶ عصر)Bonsay نوشته است:(۱۴۰۰/۸/۱۱، ۱۲:۵۹ عصر)Rose نوشته است: بونسای جان این حالت هات در کنار احساس کسی در کنارت هم هست؟ حالا یا آدمه یا نمی بینیش... یه حسی بهت میگه که بچه در امنیت نیست؟ چیا در مورد بچه میگی؟
آهنت رو می خوری؟
خوابت به چه صورته؟
مثلا شوهرمو یهو صدا میکنم میگم خب دیگه بچه شیرشو خورد بیا آروغشو بگیر
یا میگم بیا بگیر بزارش سرجاش
نه حس ناامنی ندارم ولی انگار تو خواب هم دارم به امور بچه رسیدگی میکنم و در موردش با همسرم میحرفم
بنساي جان منم يه حسي شبيه حس شمارو توي خواب زياد تجربه ميكنم
مثلا پريشب خواب ديدم خيلي خوابم مياد و بچه رو بعد شير توي بغلم گرفتم و خوابيدم و توي خواب عذاب وجدان دارم كه بچه به حالت خوابيده ممكنه بالا بياره، يهو از خواب پريدم ديدم لحاف رو محكم بغل كردم و با دستم دارم مثل بادگلو گرفتن بهش ميكوبم
يه بارم همين حرف شمارو نصف شب از شوهرم پرسيدم . گفتم بچه شيرشو خورد بادگلو كرد؟ طفلي شوهرمم گفت اره صبح گرفتي!