ای بابا لیانه
الهی بگردم بچه الکی آنتی بیوتیک داده بهش
خاک تو سره احمقشون
حکایته دکتر رهبره
مرده 70 ساله و با تجربس خیر سرش حالم از ویزیتش بهم خورد اونموقع بردم بچمو
...
بچه ها بچه ها یعنی دیشب من و همسرم به خدا رسیدیم
ساعت 12 خوابوندمش تا گذاشتم سر جاش پاشد نشست خندون
باز خوابوندمش 12 و 25 پاشد اب خواست خورد دیگهههههه نخوابید تا 3ونیم
بدو بدو
خنده بازی انگار 10 صبحه
هرچی من و باباش بغل بوس دعوا رو پا تو بغل مدل گهواره ای هررررچی چشماشو نمیبست
من اومدم خوابیدم رو زمین باباشم اونور که ما خوابیم هیس زیر چشمی میدیدیم میاد پاورچین از بغلمون رد میشه واسه خودش اروم میگه هیششششش
حالا همه جا خاموش و ساکته ها
یه جاهم من عصبانی شدم یه چیز خیلی خیلی بدی بهش گفتم کشیدمش بغل کنم بخوابه بچم ترسید گریه افتاد حالم از خودم بهم میخوره انقدر حرفم بد بود روم نمیشه بگم
همسرم کپ کرد اصلا
نونا جون چه کردی با شیر گل دختری؟
اقدامی انجام دادی؟
الهی بگردم بچه الکی آنتی بیوتیک داده بهش
خاک تو سره احمقشون
حکایته دکتر رهبره
مرده 70 ساله و با تجربس خیر سرش حالم از ویزیتش بهم خورد اونموقع بردم بچمو
...
بچه ها بچه ها یعنی دیشب من و همسرم به خدا رسیدیم
ساعت 12 خوابوندمش تا گذاشتم سر جاش پاشد نشست خندون
باز خوابوندمش 12 و 25 پاشد اب خواست خورد دیگهههههه نخوابید تا 3ونیم
بدو بدو
خنده بازی انگار 10 صبحه
هرچی من و باباش بغل بوس دعوا رو پا تو بغل مدل گهواره ای هررررچی چشماشو نمیبست
من اومدم خوابیدم رو زمین باباشم اونور که ما خوابیم هیس زیر چشمی میدیدیم میاد پاورچین از بغلمون رد میشه واسه خودش اروم میگه هیششششش
حالا همه جا خاموش و ساکته ها
یه جاهم من عصبانی شدم یه چیز خیلی خیلی بدی بهش گفتم کشیدمش بغل کنم بخوابه بچم ترسید گریه افتاد حالم از خودم بهم میخوره انقدر حرفم بد بود روم نمیشه بگم
همسرم کپ کرد اصلا
نونا جون چه کردی با شیر گل دختری؟
اقدامی انجام دادی؟

