۱۴۰۱/۱۱/۲۷، ۰۶:۱۱ عصر
صنوبر و نرگس جان مرسی از احوالپرسیتون، پسرم بهتره ولی فکر کنم دیشب که رفتم برف پارو کردم که ماشینو بتونیم ببریم بیرون و پسرم پتو می خواست و لباس خودمو روش کشیدم، خودم گلوم شروع به سوزش کرده... دارم دیفن قرقره می کنم...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم