۱۴۰۱/۱۲/۶، ۰۶:۲۲ عصر
پری سیما نگم برات چه قشقرقی راه انداختم، گفتم باید عین پارچمو بخری...ولی متاسفانه خواهرم همراهم بود و اون چون میدونست خانمه تازه از همسر معتادش جدا شده و بچه کوچیک داره دلش سوخته بود و منو اروم کرد اورد خونه...بعدا بهم گفت که رفته پول دستمزد خانم رو هم داده ولی پیش من چیزی نگفته بودن چون من خیلی حرص خوردم...