۱۴۰۱/۱۲/۱۷، ۱۲:۲۹ عصر
ترگل یوتاب نگم براتون
دخترم دیشب ۳:۱۵ بیدار شد تا حدودای ۵ یکسره گریه وحشتناک شیر میخواست هرچی بغل همسرو و تاب و تینا اروم نمیشد بغل منم میومد بلوزو میداد پایین چسبو لمس میکرد بدتر میشد دیگه طرفای ۵ اخرشم تو بغل خودم با راه بردن و بعد رو پا خوابید همسر که اصلا تا بغلش میکرد از گریه غش میکرد دیگه تا ۸ رو پا خوابید و ناله کرد الانم تو اسنپم به سمت خونه خواهرم
خودم امااااااا وضعم بدتره دارم میمیرم از درد از ساعت ۱ حدودا سینه هام شده قشنگ سه برابر وحشتناک درد داره صبح دو بار رفتم زیر اب گرم بعد کیسه یخ گذاشتم اصلا وحشتناکه دردم
امیدوارم زثدتر دردش بخوابه
ترگل میگفتی شکل پروتزیا الان قشنگ همونم
دخترم دیشب ۳:۱۵ بیدار شد تا حدودای ۵ یکسره گریه وحشتناک شیر میخواست هرچی بغل همسرو و تاب و تینا اروم نمیشد بغل منم میومد بلوزو میداد پایین چسبو لمس میکرد بدتر میشد دیگه طرفای ۵ اخرشم تو بغل خودم با راه بردن و بعد رو پا خوابید همسر که اصلا تا بغلش میکرد از گریه غش میکرد دیگه تا ۸ رو پا خوابید و ناله کرد الانم تو اسنپم به سمت خونه خواهرم
خودم امااااااا وضعم بدتره دارم میمیرم از درد از ساعت ۱ حدودا سینه هام شده قشنگ سه برابر وحشتناک درد داره صبح دو بار رفتم زیر اب گرم بعد کیسه یخ گذاشتم اصلا وحشتناکه دردم
امیدوارم زثدتر دردش بخوابه
ترگل میگفتی شکل پروتزیا الان قشنگ همونم