۱۴۰۱/۱۲/۲۴، ۰۱:۵۶ صبح
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۱/۱۲/۲۴، ۰۱:۵۷ صبح، توسط atefehjjjjjjj.)
ندا جون منم سعی کردم بیخیال بشم
منکه دارم میرم دیگه بقول یوتاب از بیخ همه چی تمیز میشه
ولی حالا این وسط امشب حرف پرده شد بابام گفت پرده هات ببین چند درمیاد من میگیرم کادوی خونت
جلوی پدرشوهرم اینا
حالا اون رفته پدرشوهرم اینا چسبیدن ک حالا ک بابات گفته میخره ازش بکن برو ی پرده گرون بردار ببر پیش فلانی حتما
خیلی ناراحت شدم راستش
از ی طرف میگم گرونه حالا ی چیزی گفت
از ی طرف میگم نکنه بزنه زیرش جلوی خانواده همسرم کوچیک بشم
ازی طرفم واقعا حس میکنم ی چیزیه بین من و بابام اونا نباید دخالت میکردن
خخخ مادرشوهرم تا بابام رفت شروع کرد ب شمردن پنجره های خونه
حتی اتاق خواب ها
منکه دارم میرم دیگه بقول یوتاب از بیخ همه چی تمیز میشه
ولی حالا این وسط امشب حرف پرده شد بابام گفت پرده هات ببین چند درمیاد من میگیرم کادوی خونت
جلوی پدرشوهرم اینا
حالا اون رفته پدرشوهرم اینا چسبیدن ک حالا ک بابات گفته میخره ازش بکن برو ی پرده گرون بردار ببر پیش فلانی حتما
خیلی ناراحت شدم راستش
از ی طرف میگم گرونه حالا ی چیزی گفت
از ی طرف میگم نکنه بزنه زیرش جلوی خانواده همسرم کوچیک بشم
ازی طرفم واقعا حس میکنم ی چیزیه بین من و بابام اونا نباید دخالت میکردن
خخخ مادرشوهرم تا بابام رفت شروع کرد ب شمردن پنجره های خونه
حتی اتاق خواب ها
دخترم ۱۸ماهه شد
