بچه ها ممنونم ازتون
اره نسیمه برگشتم... اونجا هم کلافه شده بودم
بعدازظهر همسرم بردم حمام بعدشم خوابیدم بیدار شدم بهش گفتم فلان کار برام انجام بده گفت من الان نمیتونم و یکم بحث کردیم ... اصلا حوصلشو ندارم منم خودم کارا انجام دادم با گریه پیش خودم گفتم من همیشه کارامو خودم انجام دادم الان بدبخت شدم از این و اون کمک بخوام و خودم خیلی سرزنش کردم چرا خودمو تو شرایط ضعف قرار دادم آخه بچه برای چی میخواستم
بعد من از اخر سال خاطره بدی دارم پدرمو از دست دادم از دیشبم چند نفر اذیتم کردن کلا همه چی دست به دست هم داده منو غمگین کنه
اره نسیمه برگشتم... اونجا هم کلافه شده بودم
بعدازظهر همسرم بردم حمام بعدشم خوابیدم بیدار شدم بهش گفتم فلان کار برام انجام بده گفت من الان نمیتونم و یکم بحث کردیم ... اصلا حوصلشو ندارم منم خودم کارا انجام دادم با گریه پیش خودم گفتم من همیشه کارامو خودم انجام دادم الان بدبخت شدم از این و اون کمک بخوام و خودم خیلی سرزنش کردم چرا خودمو تو شرایط ضعف قرار دادم آخه بچه برای چی میخواستم
بعد من از اخر سال خاطره بدی دارم پدرمو از دست دادم از دیشبم چند نفر اذیتم کردن کلا همه چی دست به دست هم داده منو غمگین کنه