وای امروز یه ماشینی کنار ماشین من باتری خالی کرده بود انگار. داشتن با یه ماشین دیگه اینو شارژ میکردن. نمیشد ماشینو درارم. خلاصه گفتن چند دقیقه منتظر بمون لطفا. من خیلی با ژست اره راحت باشید و این چیزها برای هممون پیش میاد نشستم تو ماشین. خلاصه دیدن داره طول میکشه، ماشین سالمه دنده عقب گرفت که من برم، بیاد جام پارک کنه با خیال راحت کارشونو انجام بدن. منم تیریپ راننده تیز و بز برداشتم که زود برم و کوچه رو بند نیاریم. استارت زدم خواستم بیام بیرون آقاهه گفت خانم قفل فرمونت
) یعنیا خودم کلی خندیدم. آقاهه هم لبخند از لبش نمیرفت تا من برم بیرون.
بنده خدا فکر کرد خیلی داغونم همش داشت فرمون میداد
)

بنده خدا فکر کرد خیلی داغونم همش داشت فرمون میداد
