۱۴۰۲/۱/۲۶، ۱۱:۳۲ صبح
رخشید به عنوان یه تبریزرفته (منم کشتمتون با یه سفری که رفتم) از من بپذیر که میسشین حق داره انقدر تدارک ببینه. میگم تو کارخووووونه که جاهای دیگه غذاشون یه خورشت آبکی یا کباب لاغر با ماست بستهبندیشده هست برامون سفره چید از این سر تا اون سر و روز اول توش کشک بادمجون و کوفته تبریزی و بورانی و سبزی خوردن و سنکگ تازه و خاگینه به عنوان دسر گذاشت! روز دوم خورش هویج و بادمجون شکمپر و سالاد کلمِ کامل (نه سمبلکاری شده) و برنج زعفرونی گذاشت باز با خاگینهی روز قبل که من عاشقش شده بودم. البته ما مهمون ویژهش بودیم ها، ولی مهمون ویژهی کارخونههای دیگه هم بودیم و اونا همچین سفرهای نچیدن (هر چند اونام خیلی مرام گذاشتن، ولی مرامشون در حد تهرانیها بود، نه تبریزیها).