الهام جان تو فضای بسته اگه بجز عکاست کسی نباشه مشکلی نیست!
بچه ها یه چیزی تعریف کنم زمستون پارسال با یکی از دوستام صحبت میکردم بیشتر از 10 ساله ازدواج کرده قبلا یک بار آی یوی آی کرده بود دوبار هم آی وی اف اما جواب نگرفته بود یکبار هم اتفاقی باردار شد اما به قلب نرسید سقط شد گفت اسمم رو رفتم تو لیست بهزیستی نوشتم، بهش گفتم چرا برای اهدای اسپرم نمیری گفت اقدام کردم گفتن همسرت جوونه کلی مرحله هم جلوی روم گذاشتن که بگن نمیشه بهتره! گفت من آی وی اف ابن سینا رفتم اما کاش رویان میرفتم جنین شناسی اونجا خیلی قویتره کلی بهش گفتم نا امید نباش برو دوباره همون رویان اقدام کن خلاصه به حرفم گوش کرد قبل عید باهاش صحبت کردم تعریف کردم باردار شدم اما نشد، اونم گفت منم رفتم رویان کلی آزمایش های مختلف برام نوشتن همش خوب بوده! اما نا امید بود براش داستان یوتاب رو تعریف کردم که انگار معجزه شده بود گفت یعنی میشه برای منم معجزه بشه!!!
بعد از عید که من فهمیدم باردارم هی میخواستم سراغشو بگیرم میترسیدم بگه اینبارم نشده بعد من بهش بگم باردارم غصه بخوره! دیگه صبر کردم از خودش خبری بشه امروز زنگ زد گفت قبل از عید میخواسته بره پروسه آی وی اف رو انجام بده یه روز پریود شده دیگه هیچ خبری نشده فکر کرده بخاطر آزمایشها و داروها پریودش بهم ریخته همه بهش گفتن بیبی چک بزار اما اینقدر نا امید بوده اینکارو نکرده خلاصه وقتی به زور دیگران بعد از کلی مدت بیبی چک گذاشته فهمیده بارداره دوماهش بوده! اینبار حتی آی وی اف هم نکرده بود!!! تو همون اسفند که گفت کاش معجزه منم بیاد باردار شده بود الان 5 ماهشه
از صبح اینو شنیدم اصلا یه طوری شدم! گفتم اینجا هم تعریف کنم
بچه ها یه چیزی تعریف کنم زمستون پارسال با یکی از دوستام صحبت میکردم بیشتر از 10 ساله ازدواج کرده قبلا یک بار آی یوی آی کرده بود دوبار هم آی وی اف اما جواب نگرفته بود یکبار هم اتفاقی باردار شد اما به قلب نرسید سقط شد گفت اسمم رو رفتم تو لیست بهزیستی نوشتم، بهش گفتم چرا برای اهدای اسپرم نمیری گفت اقدام کردم گفتن همسرت جوونه کلی مرحله هم جلوی روم گذاشتن که بگن نمیشه بهتره! گفت من آی وی اف ابن سینا رفتم اما کاش رویان میرفتم جنین شناسی اونجا خیلی قویتره کلی بهش گفتم نا امید نباش برو دوباره همون رویان اقدام کن خلاصه به حرفم گوش کرد قبل عید باهاش صحبت کردم تعریف کردم باردار شدم اما نشد، اونم گفت منم رفتم رویان کلی آزمایش های مختلف برام نوشتن همش خوب بوده! اما نا امید بود براش داستان یوتاب رو تعریف کردم که انگار معجزه شده بود گفت یعنی میشه برای منم معجزه بشه!!!
بعد از عید که من فهمیدم باردارم هی میخواستم سراغشو بگیرم میترسیدم بگه اینبارم نشده بعد من بهش بگم باردارم غصه بخوره! دیگه صبر کردم از خودش خبری بشه امروز زنگ زد گفت قبل از عید میخواسته بره پروسه آی وی اف رو انجام بده یه روز پریود شده دیگه هیچ خبری نشده فکر کرده بخاطر آزمایشها و داروها پریودش بهم ریخته همه بهش گفتن بیبی چک بزار اما اینقدر نا امید بوده اینکارو نکرده خلاصه وقتی به زور دیگران بعد از کلی مدت بیبی چک گذاشته فهمیده بارداره دوماهش بوده! اینبار حتی آی وی اف هم نکرده بود!!! تو همون اسفند که گفت کاش معجزه منم بیاد باردار شده بود الان 5 ماهشه
از صبح اینو شنیدم اصلا یه طوری شدم! گفتم اینجا هم تعریف کنم
