۱۴۰۲/۲/۲۷، ۱۰:۴۴ عصر
بچه ها من خودمم فکر می کردم که کلا کسی که بچه ش مریضه، نباید کل مثلا 1 ماه رو بیاد بیرون...
ولی واقعا هر چی دارم جلوتر میرم، می بینم انگار مریض شدن اجتناب ناپذیره...
حالا اینکه چجوری بچه ی تب دار رو جرات می کنن می برن بیرون یا می سپرن دست دیگران که چندین بچه ی دیگه هم دستشون هست، من نمی دونم...
من همین الان پسرم وارد 3 هفته شده که مریضه... 3 روز اول دکتر گفت حساسیته، بعد دیگه دیدیم تب بدون استا پایین نمیاد، مجدد بردمش دکتر... که آنتی بیوتیک داد و باز یه هفته ای داشت می خورد اما خب هنوز داروی سرماخوردگی و سرفه ش تموم نشده با اینکه علامتی نداره... خب اگه من بخوام هر موقع مریضه نذارم بره مهد، کلا نباید بره مهد... واقعا یه سری چیزا انگار اجتناب ناپذیره... توی مهد و خونه بازی و پارک مریض نشن، توی مدرسه دهن آدمو سرویس می کنن... منم والا تا دوشنبه نذاشتم بره، یه دوشنبه رفته یه همین امروز یعنی چهارشنبه... یعنی عملا من 3 هفته اس قفل شدم... هم هزینه ی مهد میدم هم از آغوش این بیماری به اون بیماری... والا دیدم نرفتن هم تاثیری نداره که مثلا بدنش قوی بشه نگیره، همین سری قبل که قبل از عید شدید درگیر گوشش شدیم، از هفته اول اسفند که قضیه شروع شد نذاشتمش تاااااا همون 14 فروردین، هزینه ها رو هم کامل دادیم، عیدی هم روش، الانم کادوی روز معلم روش... ولی خب باز همه چیز مجدد شروع شد... والا من خودم دیگه نمی دونم چیکار کنم... کل کار و زندگیم روی هواست... و مشخصا هم می بینم که مادرایی هستن که بچه رو در هر حالتی میارن مهد... باید خودشون شعورشون برسه بچه ای که اوجشه یا داره با دارو علائمش کنترل میشه رو نذارن مهد اما خب کسی انگار رعایت نمی کنه... اونها هم شاغلن و کار و زندگی دارن... کسی هم ندارن بچه رو بگیره نگهداره... این مشکل واقعا آدم رو خونه نشین می کنه... واقعا این مادرا چیکار کنن؟ مگه چقدر مرخصی میدن؟
ولی واقعا هر چی دارم جلوتر میرم، می بینم انگار مریض شدن اجتناب ناپذیره...
حالا اینکه چجوری بچه ی تب دار رو جرات می کنن می برن بیرون یا می سپرن دست دیگران که چندین بچه ی دیگه هم دستشون هست، من نمی دونم...
من همین الان پسرم وارد 3 هفته شده که مریضه... 3 روز اول دکتر گفت حساسیته، بعد دیگه دیدیم تب بدون استا پایین نمیاد، مجدد بردمش دکتر... که آنتی بیوتیک داد و باز یه هفته ای داشت می خورد اما خب هنوز داروی سرماخوردگی و سرفه ش تموم نشده با اینکه علامتی نداره... خب اگه من بخوام هر موقع مریضه نذارم بره مهد، کلا نباید بره مهد... واقعا یه سری چیزا انگار اجتناب ناپذیره... توی مهد و خونه بازی و پارک مریض نشن، توی مدرسه دهن آدمو سرویس می کنن... منم والا تا دوشنبه نذاشتم بره، یه دوشنبه رفته یه همین امروز یعنی چهارشنبه... یعنی عملا من 3 هفته اس قفل شدم... هم هزینه ی مهد میدم هم از آغوش این بیماری به اون بیماری... والا دیدم نرفتن هم تاثیری نداره که مثلا بدنش قوی بشه نگیره، همین سری قبل که قبل از عید شدید درگیر گوشش شدیم، از هفته اول اسفند که قضیه شروع شد نذاشتمش تاااااا همون 14 فروردین، هزینه ها رو هم کامل دادیم، عیدی هم روش، الانم کادوی روز معلم روش... ولی خب باز همه چیز مجدد شروع شد... والا من خودم دیگه نمی دونم چیکار کنم... کل کار و زندگیم روی هواست... و مشخصا هم می بینم که مادرایی هستن که بچه رو در هر حالتی میارن مهد... باید خودشون شعورشون برسه بچه ای که اوجشه یا داره با دارو علائمش کنترل میشه رو نذارن مهد اما خب کسی انگار رعایت نمی کنه... اونها هم شاغلن و کار و زندگی دارن... کسی هم ندارن بچه رو بگیره نگهداره... این مشکل واقعا آدم رو خونه نشین می کنه... واقعا این مادرا چیکار کنن؟ مگه چقدر مرخصی میدن؟
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم