۱۴۰۰/۹/۱۳، ۰۶:۳۳ عصر
بچهها ممنونم از همراهی و توصیههاتون. اتفاقا مینو جون کمکی رو اول که شروع کردم اصلا دهن باز نمیکرد. به گریه میفتاد. اوضاعی بود. منم چند روز قطع کردم. بعدش خیلی بهتر شد اقلا دهنشو باز میکنه اما تف میکنه. حداقل به گریه نمیفته و با خنده شیطنت میکنه. با حوصله بشینم تو نیم ساعت میتونم ۸-۱۰ قاشق بدم. که میدم.. اما امروز بعد از اونهمه شیر نخوردن حال خودم بد بود و ول کردم.. عین دیوونهها فقط سرش داد زدم. اونم فکر کرد شوخیه خندید.
دکتر گفت محصولات شیر بز نده، از دیروز صورت دخترم انگار دون زده. گفت فرنی و حریره با آب یا شیرخشک خودش. البته دکترم گفت با شیر خودش بجوشون. شما یادمه اخرش اضافه میکردین. حالا این از این. غذای کمکی اون یکی دخترم هم گفت شروع کنم. با غذاهای مشابه.
گفت همه چی رو خونگی درست کن که بدونی توش چیه. چمیدونم ولله. گفت اصلا اجبار نکن. گفتم در شبانه روز ۳۰۰ تا هم نمیخوره. گفت ۳-۴ بار پوشک خیس و وزن گیری مناسب کفایت میکنه. حالا امروز دخترم با لباس زمستونی و کلاه و پاپوش ۱۲۰۰ نسبت به دو ماه پیش اضافه کرده بود که شیرین ۳۰۰ تاش لباسه. دکتر گفت خوبه. منم نگفتم همش لباسه و دلم خواست دل خودمو به حرف دکتر خوش کنم..
دکتر گفت محصولات شیر بز نده، از دیروز صورت دخترم انگار دون زده. گفت فرنی و حریره با آب یا شیرخشک خودش. البته دکترم گفت با شیر خودش بجوشون. شما یادمه اخرش اضافه میکردین. حالا این از این. غذای کمکی اون یکی دخترم هم گفت شروع کنم. با غذاهای مشابه.
گفت همه چی رو خونگی درست کن که بدونی توش چیه. چمیدونم ولله. گفت اصلا اجبار نکن. گفتم در شبانه روز ۳۰۰ تا هم نمیخوره. گفت ۳-۴ بار پوشک خیس و وزن گیری مناسب کفایت میکنه. حالا امروز دخترم با لباس زمستونی و کلاه و پاپوش ۱۲۰۰ نسبت به دو ماه پیش اضافه کرده بود که شیرین ۳۰۰ تاش لباسه. دکتر گفت خوبه. منم نگفتم همش لباسه و دلم خواست دل خودمو به حرف دکتر خوش کنم..