سلاااام
امیدوارم تعطیلات بهتون خوش گذشته باشه
من این سه روز خیلی خوب رعایت کردم و حالم با خودم هم عالی بود
امروز که باشگاه رفتم حتی موهامم مرتب بستم چون هروقت باشگاه میرفتم اصلا توجه نمیکردم به موهام فقط میبستمشون…
دیشب همسرم میگفت چند روزه احساس خوب ازت میگیرم انگاری حالت خوبه…به منم احساس خوب و زندگی میدی*_*
فقط دیروز از خودم فیلم گرفتم و سلولیتامو دیدم و احساس کزدم خیلی چاقم خیلی خیلی…اولش ناراحت شدم و مودمو گرفت بعد با خودم گفتم مهم نیست تو داری تمام تلاشتو میکنی مهم اینکه همین رون پاهات سالمه داره فعالیت اصلیشو میکنه…
امروز هم تو باشگاه به هیکلم نگاه میکردم ولی مثل گذشته هی خودمو سرزنش نمیکردم و ایراد نمیذاشتم،بلکه تماما از بدنم تشکر میکردم که انقدر درست و اصولی دارن برام کار میکنن
مدیتیشنی که دیروز انجام دادم یسری خاطرات خاک خورده تلخ گذشته رو برام بالا اورد،امیدوارم باعث نشه مودم بیاد پایین…دیگه اینسری نه میخوام ازش فرار کنم و نه اجازه بدم احساسات و خاطرات منو مغلوب خودش کنه…اتفاقی بوده که افتاده و میدونم باعث رشدم میشه…مطمینم با مدیتیشن بعدی رها میشه…فردا باید انجام بدم…
اینم از خلاصه احساسات این چندروز من
اهان راستی نگفتم خونه زندگیمم مرتبتره…کلا انگار روزها برام کشدار شده هر لحظه هرکاری میکنم فقط به همون کار توجه میکنم
امیدوارم تعطیلات بهتون خوش گذشته باشه
من این سه روز خیلی خوب رعایت کردم و حالم با خودم هم عالی بود
امروز که باشگاه رفتم حتی موهامم مرتب بستم چون هروقت باشگاه میرفتم اصلا توجه نمیکردم به موهام فقط میبستمشون…
دیشب همسرم میگفت چند روزه احساس خوب ازت میگیرم انگاری حالت خوبه…به منم احساس خوب و زندگی میدی*_*
فقط دیروز از خودم فیلم گرفتم و سلولیتامو دیدم و احساس کزدم خیلی چاقم خیلی خیلی…اولش ناراحت شدم و مودمو گرفت بعد با خودم گفتم مهم نیست تو داری تمام تلاشتو میکنی مهم اینکه همین رون پاهات سالمه داره فعالیت اصلیشو میکنه…
امروز هم تو باشگاه به هیکلم نگاه میکردم ولی مثل گذشته هی خودمو سرزنش نمیکردم و ایراد نمیذاشتم،بلکه تماما از بدنم تشکر میکردم که انقدر درست و اصولی دارن برام کار میکنن
مدیتیشنی که دیروز انجام دادم یسری خاطرات خاک خورده تلخ گذشته رو برام بالا اورد،امیدوارم باعث نشه مودم بیاد پایین…دیگه اینسری نه میخوام ازش فرار کنم و نه اجازه بدم احساسات و خاطرات منو مغلوب خودش کنه…اتفاقی بوده که افتاده و میدونم باعث رشدم میشه…مطمینم با مدیتیشن بعدی رها میشه…فردا باید انجام بدم…
اینم از خلاصه احساسات این چندروز من
اهان راستی نگفتم خونه زندگیمم مرتبتره…کلا انگار روزها برام کشدار شده هر لحظه هرکاری میکنم فقط به همون کار توجه میکنم
همینکه کنارهمیم کافیه…
