گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰

[nona]

نوناجون عاشق دل خرم اونی شدم که گفت سینه‌ام از حالت میفته. حالا من حاضرم همین چسه هیکل باقی مونده رو بدم بره اما این فسقلی شیرمو بخوره. یه جوری ترش میکنه و رو برمیگردونه به خدا بهم برمیخوره. فقط تو خلوت هر از گاهی امتحان میکنم ببینم خوشش میاد یا نه که خوب بچه اصلا حال نمیکنه.

آره والا ترگل جون بخدا منم حاضرم اصلا شل و آویزون و همه چی بشه فقط بهوره
حالا البته همه زیبایی‌خودشونو دارن ولی خدایی خیلی معمولی بود عین خود من
همونجا خانم دکتر عارفی هم بود اومده بود به مریضاش سر بزنه برگشت بهشگفت شغلتون مگه مدلینگه؟ گفت نه اما نمیخوام بخاطر بچه از فرم خارج شم   اونم گفت بذار دو‌روز بگذره بعد منت شیرتو سر بچه بذار .حالا من داشتم اونجا خودمو میکشتم پنج نفر سینمو فشار میدادن دو قطره شیر راه بیفته این خانومه کای شیر داشت اینقدر خسودیم شد گفتم تو‌رو خدا ببین من دارم خودکشی میکنم یکم شیر بیاد این بچش طفلی هنوز نیومده میگه بخاطر بچه هیکلم خراب نشه انگار بچه خودش اومده وسط زندگیش

---

عزیزم اگه یه درصد نشد خودت رو اماده کن که بهم نریزی. اشکال نداره. ولله شیرخشک خوبی‌ هم زیاد داره. بچه دائم نمیچسبه بهت، رژیم خاصی لازم نیست بگیری، وقت استرس و فشار عصبی و ناراحتی ترکیباتش داغون نمیشه.

---

اره میبینی؟ نگاهشون از صدتا فحش بدتره

دقیقا یوتاب جون به مزایاش نگاه کن
شیر خشک چه ایرادی داره مگه

---

یوتاب جون ببین میگن از یه سنی به ببعد دیگه بچه بین سینه و شیشه بکیو امتخاب میکنه خیلی خیلی خیلی بعیده هم سینه مادرو تا آخر بخوره هم شیر خشک حداقل من ندیدم. شنیدم ولی بعید میدونم واقعیت داشته باشه مثلا بچه یکساله همچنان هر دو رو بخوره. ممکنه تعش بخاطر نیاز به مکیدن سینه مادر گهگداری سینه رو بگیره فقط