رز عزیز،
شما تا یه سنی میتونی مواظب باشی که آلت بچه رو کی میبینه کی نمیبینه، وقتی رفت مدرسه دیگه از دستت خارج هست و در نوجوانی هم که اگر آزادی براش قائل باشی قطعاَ دوستدخترهایی خواهد داشت که شاید اون دخترها براشون خیلی عجیب به نظر بیاد این موضوع.. من حرفم راجع به این برهه از زندگی بچههاست، نه کودکی یا میانسالی. بحثم راجع به دورهی نوجوانیشون هست که خیلی هم توش حساس میشن.
و البته گفتم، چندان موافق ختنه نیستم ولی تنها علتی که کمی میتونم موافقش باشم همین مسألهی تفاوت توی ایران هست.
در مورد بکارت و اینا هم واقعیت اینه که مادر به راحتی میتونه اگر خودش موافق آزادی دخترش باشه با یک سیاستهایی موضوع رو از مردهای اطراف مخفی کنه و همپای دخترش باشه، و دیگه این که فکر نکنم هیچ پزشکی قانونی یا مطب دکتر زنانی به مردها اجازهی حضور هنگام معاینهی بکارت بده. پس در نهایت زنی که شوهرش مخالف آزادی جنسی دخترشون هست میتونه با حیلههایی این موضوع رو از شوهر پنهان کنه، ولی برای ختنه همچین چیزی نیست. برای همین میگم که مادر در آزادی جنسی دخترهاش بیشتر نقش داره و اگر ختنه رو هم موضوع مردانه تلقی کنیم پربیراه نیست.
من دارم به مثالهای اطرافم فکر میکنم وقتی حرف میزنم و ایدهآلگرایانه بحث نمیکنم. از بچگی تو مدرسه و کلاسها میدیدم که اگر مادری با دخترش همفکر بود در مورد آزادی جنسی یا اجتماعی اون دختر، خیلی راحت همه چیز خوب پیش میرفت، ولی اگر مادر خودش موافق نبود، شر به پا میشد. پس بکارت تا حد زیادی دست زنهاست ولی ختنه اینطور نیست.
حالا اینجا بحث ختنهست، ولی من میگم یک وقتهایی وقتی زن و شوهر در مورد موضوعی مخالف هم فکر میکنن یکی از طرفین باید به ناچار وا بده، چون در یک دنیای ایدهآل که زندگی نمیکنیم! من میگم در بحث ختنه اشکالی نداره زن وا بده و نباید شماتتش کرد، ولی در بحث بکارت من ۱۰۰٪ زنی رو که بچهش رو میبره معاینهی پردهی بکارت شماتت میکنم چون میتونه با تمهیداتی جلوی این کار رو بگیره.
شما تا یه سنی میتونی مواظب باشی که آلت بچه رو کی میبینه کی نمیبینه، وقتی رفت مدرسه دیگه از دستت خارج هست و در نوجوانی هم که اگر آزادی براش قائل باشی قطعاَ دوستدخترهایی خواهد داشت که شاید اون دخترها براشون خیلی عجیب به نظر بیاد این موضوع.. من حرفم راجع به این برهه از زندگی بچههاست، نه کودکی یا میانسالی. بحثم راجع به دورهی نوجوانیشون هست که خیلی هم توش حساس میشن.
و البته گفتم، چندان موافق ختنه نیستم ولی تنها علتی که کمی میتونم موافقش باشم همین مسألهی تفاوت توی ایران هست.
در مورد بکارت و اینا هم واقعیت اینه که مادر به راحتی میتونه اگر خودش موافق آزادی دخترش باشه با یک سیاستهایی موضوع رو از مردهای اطراف مخفی کنه و همپای دخترش باشه، و دیگه این که فکر نکنم هیچ پزشکی قانونی یا مطب دکتر زنانی به مردها اجازهی حضور هنگام معاینهی بکارت بده. پس در نهایت زنی که شوهرش مخالف آزادی جنسی دخترشون هست میتونه با حیلههایی این موضوع رو از شوهر پنهان کنه، ولی برای ختنه همچین چیزی نیست. برای همین میگم که مادر در آزادی جنسی دخترهاش بیشتر نقش داره و اگر ختنه رو هم موضوع مردانه تلقی کنیم پربیراه نیست.
من دارم به مثالهای اطرافم فکر میکنم وقتی حرف میزنم و ایدهآلگرایانه بحث نمیکنم. از بچگی تو مدرسه و کلاسها میدیدم که اگر مادری با دخترش همفکر بود در مورد آزادی جنسی یا اجتماعی اون دختر، خیلی راحت همه چیز خوب پیش میرفت، ولی اگر مادر خودش موافق نبود، شر به پا میشد. پس بکارت تا حد زیادی دست زنهاست ولی ختنه اینطور نیست.
حالا اینجا بحث ختنهست، ولی من میگم یک وقتهایی وقتی زن و شوهر در مورد موضوعی مخالف هم فکر میکنن یکی از طرفین باید به ناچار وا بده، چون در یک دنیای ایدهآل که زندگی نمیکنیم! من میگم در بحث ختنه اشکالی نداره زن وا بده و نباید شماتتش کرد، ولی در بحث بکارت من ۱۰۰٪ زنی رو که بچهش رو میبره معاینهی پردهی بکارت شماتت میکنم چون میتونه با تمهیداتی جلوی این کار رو بگیره.