تو این تاپیک مامانای پسر دار کم نیستن
نمیخوام از حرفای من برداشت اشتباه کنن و نگران بشن
من فقط با حسم حرف زدم نه دلیل و منطق ،ذهن بهم ریخته و خسته ام یه سری چیزا رو بهم ربط داد که اینجوری فکر کنم پسرم از ختنه ترسیده
شاید با یه مشاور یا روانشناس مطرح کنم کلا رد کنه
مثلا پسرم اوایل از دوتا از اسباب بازیاش به شدت میترسید و گریه میکرد اما الان عاشقشون شده ،شاید گریه هاش دلیل دیگه ای داشته باشه
من فقط در حد دردل با شماها نوشتم که سبک بشم و ذهنم باز بشه درست فکر کنم
الان که فکر میکنم میبینم پسرم پدربزرگش رو هم که میبینه اولش بغض میکنه و گاهی گریه ،بخاطر کرونا خیلی کم دیدش
تقریبا یک ساعت اول از کنارم تکون نمیخوره اما بعد کم کم اوکی میشه
بخوام بدبینانه به این مساله هم نگاه کنم میتونم دلیلای الکی بیارم که ترس پسرم رو توجیح کنم که به فلان دلیل از پدربزرگش میترسه.
یا چکاپ ۱۵ روزگیش وقتی دکتر معاینه اش کرد شروع به گریه کرد حتی انقدر مقاومت کرد نداشت دکتر پاشو باز کنه که دکتر شک به در رفتگی لگن کرد
واصلا نذاشت دکتر معاینه اش کنه چنان به شال و گردن من چسبیده بود دکتر با خنده و کلافگی گفت خوبه فقط ۱۵ روزشه
خلاصله من و پسرم کلا با دکتر رفتن چالش داریم
من با ختنه اش فقط بخاطر اینکه حس کنم تو روانش تاثیر گذاشته مخالفم که اونم حدسه
به قول ستی جان به هر حال بچه ما تو این کشور قراره بزرگ بشه با توجه به شناختم از همسرم که حاضر به مهاجرت نیست
من هنوزم موافق و مخالف صدرصد نیستم چون خودم علمش رو ندارم هرچی هست و نیست از پرسیدن و تحقیق و سرچ و...که خوب موافق و مخالف بوده و هست
مرسی لیانه جان که برام نوشتی
چقدر این پاراگراف به آروم شدن ذهنم کمک کرد
"خيلي از بچه ها تجربه بد موقع واكسن زدن باعث ميشه از دكتر و پرستار بترسن پس نبريم واكسن بزنيم؟؟؟
اين مربوط به تجارب شخصيه بچه ها ميشه كه يه بچه خيلي ميترسه يه بچه فراموش ميكنه"
من فعلا دنبال روانشناس کار بلد و حرفه ای هستم
روانشناسی که تا الان باهاش در ارتباطم خوبه بوده اما چون موافق ختنه بود و اوکی بهم داد میخوام با یه متخصص دیگه هم صحبت کنم
در مورد موضعی که پسرم چند وقت پیش ترسیده بود واقعا راهکارش خوب بود به جرات میتونم بگم دیگه اثری از ترس تو وجود پسرم در اون رابطه نیست
لیانه جان پسرم یک ماه و ۱۶ روزگی ختنه شده کوچولو بوده اما خب من مادر حساس و سختگیریم ذهنم درگیر شده
نمیخوام از حرفای من برداشت اشتباه کنن و نگران بشن
من فقط با حسم حرف زدم نه دلیل و منطق ،ذهن بهم ریخته و خسته ام یه سری چیزا رو بهم ربط داد که اینجوری فکر کنم پسرم از ختنه ترسیده
شاید با یه مشاور یا روانشناس مطرح کنم کلا رد کنه
مثلا پسرم اوایل از دوتا از اسباب بازیاش به شدت میترسید و گریه میکرد اما الان عاشقشون شده ،شاید گریه هاش دلیل دیگه ای داشته باشه
من فقط در حد دردل با شماها نوشتم که سبک بشم و ذهنم باز بشه درست فکر کنم
الان که فکر میکنم میبینم پسرم پدربزرگش رو هم که میبینه اولش بغض میکنه و گاهی گریه ،بخاطر کرونا خیلی کم دیدش
تقریبا یک ساعت اول از کنارم تکون نمیخوره اما بعد کم کم اوکی میشه
بخوام بدبینانه به این مساله هم نگاه کنم میتونم دلیلای الکی بیارم که ترس پسرم رو توجیح کنم که به فلان دلیل از پدربزرگش میترسه.
یا چکاپ ۱۵ روزگیش وقتی دکتر معاینه اش کرد شروع به گریه کرد حتی انقدر مقاومت کرد نداشت دکتر پاشو باز کنه که دکتر شک به در رفتگی لگن کرد
واصلا نذاشت دکتر معاینه اش کنه چنان به شال و گردن من چسبیده بود دکتر با خنده و کلافگی گفت خوبه فقط ۱۵ روزشه
خلاصله من و پسرم کلا با دکتر رفتن چالش داریم
من با ختنه اش فقط بخاطر اینکه حس کنم تو روانش تاثیر گذاشته مخالفم که اونم حدسه
به قول ستی جان به هر حال بچه ما تو این کشور قراره بزرگ بشه با توجه به شناختم از همسرم که حاضر به مهاجرت نیست
من هنوزم موافق و مخالف صدرصد نیستم چون خودم علمش رو ندارم هرچی هست و نیست از پرسیدن و تحقیق و سرچ و...که خوب موافق و مخالف بوده و هست
مرسی لیانه جان که برام نوشتی
چقدر این پاراگراف به آروم شدن ذهنم کمک کرد
"خيلي از بچه ها تجربه بد موقع واكسن زدن باعث ميشه از دكتر و پرستار بترسن پس نبريم واكسن بزنيم؟؟؟
اين مربوط به تجارب شخصيه بچه ها ميشه كه يه بچه خيلي ميترسه يه بچه فراموش ميكنه"
من فعلا دنبال روانشناس کار بلد و حرفه ای هستم
روانشناسی که تا الان باهاش در ارتباطم خوبه بوده اما چون موافق ختنه بود و اوکی بهم داد میخوام با یه متخصص دیگه هم صحبت کنم
در مورد موضعی که پسرم چند وقت پیش ترسیده بود واقعا راهکارش خوب بود به جرات میتونم بگم دیگه اثری از ترس تو وجود پسرم در اون رابطه نیست
لیانه جان پسرم یک ماه و ۱۶ روزگی ختنه شده کوچولو بوده اما خب من مادر حساس و سختگیریم ذهنم درگیر شده