سلام
منم یه چند تا کار رو شروع کردم که حس می کنم تاثیر مثبتی داشته...
- اول اینکه چند تا عطر مختلف خریدم و سعی می کنم حتی توی خونه هم روزی 2-3 بار ازشون استفاده کنم که همیشه بوی عطرم توی خونه باشه و این خیلی حس خوبی بهم میده
- استفاده از ضدآفتاب برای بیرون رفتن رو خیلییی جدی گرفتم... دیگه سعی می کنم بدون ضدآفتاب بیرون نرم
- همیشه به دلیل اینکه عجله داشتم و سریع بیرون میرفتم، همه ی لوازمم توی یه کیف بود و حوصله ی جابجا کردن وسائل رو نداشتم، اومدم یه جا برای لوازم درون کیف خودم و همسر و پسرم درست کردم که نزدیک در هست و خیلی به تیپمون کمک کرده... دیدم خیلی خوبه، عطر و دئودورانت و عینک و اینا رو هم گذاشتم (با استفاده از یکی از تکنیک های کتاب عادت های اتمی که گفته بود لوازم مورد نیاز یه کار رو نزدیک اون کار بذارید و اینکه عادت جدید رو به عادت های قدیمی گره بزنید)
- یه سری لوازم بهداشتی خریدم مثل تقویت کننده ی رشد مو که روزایی که می خوام برم حموم میزنم... روغن آرگان که بعد از حموم میزنم... شوینده ی صورت که شبا میزنم... آبرسان هم صبح بعد از شستن صورت و شب بعد از شوینده میزنم... همه رو هم آوردم نزدیک همدیگه و گذاشتم نزدیک به دستشویی که ببینم و استفاده بکنم... بالم لب SPF دار هم گرفتم که بعد از ضدآفتاب میزنم و میرم بیرون... بالم لب معمولی هم توی خونه سعی می کنم که چند بار در طول روز بزنم...
- 2 تا کرم عطری خریدم و برای دست و بدن استفاده می کنم، خیلی حس خوبی بهم میده و بدن انگار معطر میشه... مال بدن بوی نارگیل و انگار یکم هم بوی قهوه میده، مال دست بوی عطر کریستال نویر...
- بطور مرتب جلسات تراپیم رو میرم و تمرینام رو انجام میدم
- اومدم دیگه پیش همسر می خوابم و پسرم رو دیگه میذارم توی اتاقش باشه و اگرچه استرس زیادی دارم که پسرم رو تنها میذارم اما بودن کنار همسر خیلیییی حس خوبی بهم میده...
- هر شب حداقل یه قسمت سریال یا یه دونه فیلم می بینیم...
- شبا زودتر می خوابیم
- خیلی دارم تلاش می کنم که شب قبل از خواب گوشی دستم نباشه و فیلم که دیدیم بدون نگاه کردن به گوشی بخوابم، صبح هم بدون نگاه کردن به گوشی روز رو شروع کنم و تا 1-2 ساعت بهش دست نزنم... شاید به زودی بدم که همسر ببردش با خودش که بهتر به کارام برسم...
- پومودورو رو بصورت جدی اجرا می کنم و فوق العاده نتیجه بخشه...
- سعی می کنم که فیبر و آب بیشتری در طول روز بخورم و ویتامین دی و آهن فراموشم نشه
- سعی می کنم انتخاب های سالمتری بکنم... چون واقعا برام مثل روز روشن شده که بدنم دیگه مثل 20 سالگی نیست... باید توجه بیشتری بهش بکنم...
- هر روز پسرم رو از وقتی از مهد می گیرم تا 2-3 ساعت بعدش می برم بیرون که بازی کنه و وقتی بر می گردیم حمومش کنم که ساعت گوشی گرفتنش کم شه و اینکه تعاملش هم بیشتر بشه با بچه ها... به خودم هم حس خیلی خوبی میده که آره امروز وقت مناسب رو گذاشتم و عذاب وجدان مهد گذاشتنش برام کم میشه...
- برای آخر هفته ها برنامه میریزم که بریم توی طبیعت یا حداقل خونه بازی برای پسرم... خیلی خیلی این گزینه برامون عالی بوده و وقتی که میذاریم انگار جزو عمرمون نیست...
- با توصیه ی تراپیستمون، هفته ای یه روز همسرم کارش رو تعطیل کرده و نصف روزی که پسرم مهده، فقط ما دوتا باهم وقت می گذرونیم... این دیگه محشر عمل کرده...
- سعی می کنم هر هفته حداقل با یه دوست یا فامیل تماس بگیرم...
- آها یه نکته ی مهم یادم رفت، اینکه سعی می کنم خونه رو مرتب تر نگهدارم... از همسر و پسرم توی کارا کمک می گیرم... نمیذارم پسرم مثل قبل هر ریخت و پاشی انجام بده و سعی می کنم بعد از بازیش وسائلش رو سر جاش بذاره... خیلی از لوازم اضافه رو رد کردم... یه نصف روز آخر هفته رو همه باهم کارا رو انجام میدیم و خونه برای هفته ی جدید مرتبه و کارای ریز ریز این مدلی...
- در کل هم دارم سعی می کنم که شل کنم
- دارم تلاش می کنم که ورزش رو هم توی کارام بگنجونم و شده 10-20 دقیقه آنلاین ورزش کنم...
خیلی از کارایی که من اینجا گفتم رو مطمئنم که خیلی از خانما از سنین خیلی پایین ترشون انجام میدن... ولی برای من حتی فهمیدن اینکه کجاها ضعف دارم کلی تلاش و زمان برد و با کمک تونستم این رو متوجه بشم... خیلی از کارایی رو که وارد زندگیم کردم، حین تصویرسازی های جلسات تراپیم بهشون رسیدم... و امیدوارم که با یکم مداومت، شرایط رو بهتر هم بکنم... خودش همین کارای ریز ریز برام تا حالا خیلی موثر بوده و بار استرسم رو کم کرده... بیماری هامون رو کم کرده... روابطمون رو قشنگ تر کرده... داد زدنهامون رو کم کرده... اخلاق پسرم رو بهتر کرده...
منم یه چند تا کار رو شروع کردم که حس می کنم تاثیر مثبتی داشته...
- اول اینکه چند تا عطر مختلف خریدم و سعی می کنم حتی توی خونه هم روزی 2-3 بار ازشون استفاده کنم که همیشه بوی عطرم توی خونه باشه و این خیلی حس خوبی بهم میده
- استفاده از ضدآفتاب برای بیرون رفتن رو خیلییی جدی گرفتم... دیگه سعی می کنم بدون ضدآفتاب بیرون نرم
- همیشه به دلیل اینکه عجله داشتم و سریع بیرون میرفتم، همه ی لوازمم توی یه کیف بود و حوصله ی جابجا کردن وسائل رو نداشتم، اومدم یه جا برای لوازم درون کیف خودم و همسر و پسرم درست کردم که نزدیک در هست و خیلی به تیپمون کمک کرده... دیدم خیلی خوبه، عطر و دئودورانت و عینک و اینا رو هم گذاشتم (با استفاده از یکی از تکنیک های کتاب عادت های اتمی که گفته بود لوازم مورد نیاز یه کار رو نزدیک اون کار بذارید و اینکه عادت جدید رو به عادت های قدیمی گره بزنید)
- یه سری لوازم بهداشتی خریدم مثل تقویت کننده ی رشد مو که روزایی که می خوام برم حموم میزنم... روغن آرگان که بعد از حموم میزنم... شوینده ی صورت که شبا میزنم... آبرسان هم صبح بعد از شستن صورت و شب بعد از شوینده میزنم... همه رو هم آوردم نزدیک همدیگه و گذاشتم نزدیک به دستشویی که ببینم و استفاده بکنم... بالم لب SPF دار هم گرفتم که بعد از ضدآفتاب میزنم و میرم بیرون... بالم لب معمولی هم توی خونه سعی می کنم که چند بار در طول روز بزنم...
- 2 تا کرم عطری خریدم و برای دست و بدن استفاده می کنم، خیلی حس خوبی بهم میده و بدن انگار معطر میشه... مال بدن بوی نارگیل و انگار یکم هم بوی قهوه میده، مال دست بوی عطر کریستال نویر...
- بطور مرتب جلسات تراپیم رو میرم و تمرینام رو انجام میدم
- اومدم دیگه پیش همسر می خوابم و پسرم رو دیگه میذارم توی اتاقش باشه و اگرچه استرس زیادی دارم که پسرم رو تنها میذارم اما بودن کنار همسر خیلیییی حس خوبی بهم میده...
- هر شب حداقل یه قسمت سریال یا یه دونه فیلم می بینیم...
- شبا زودتر می خوابیم
- خیلی دارم تلاش می کنم که شب قبل از خواب گوشی دستم نباشه و فیلم که دیدیم بدون نگاه کردن به گوشی بخوابم، صبح هم بدون نگاه کردن به گوشی روز رو شروع کنم و تا 1-2 ساعت بهش دست نزنم... شاید به زودی بدم که همسر ببردش با خودش که بهتر به کارام برسم...
- پومودورو رو بصورت جدی اجرا می کنم و فوق العاده نتیجه بخشه...
- سعی می کنم که فیبر و آب بیشتری در طول روز بخورم و ویتامین دی و آهن فراموشم نشه
- سعی می کنم انتخاب های سالمتری بکنم... چون واقعا برام مثل روز روشن شده که بدنم دیگه مثل 20 سالگی نیست... باید توجه بیشتری بهش بکنم...
- هر روز پسرم رو از وقتی از مهد می گیرم تا 2-3 ساعت بعدش می برم بیرون که بازی کنه و وقتی بر می گردیم حمومش کنم که ساعت گوشی گرفتنش کم شه و اینکه تعاملش هم بیشتر بشه با بچه ها... به خودم هم حس خیلی خوبی میده که آره امروز وقت مناسب رو گذاشتم و عذاب وجدان مهد گذاشتنش برام کم میشه...
- برای آخر هفته ها برنامه میریزم که بریم توی طبیعت یا حداقل خونه بازی برای پسرم... خیلی خیلی این گزینه برامون عالی بوده و وقتی که میذاریم انگار جزو عمرمون نیست...
- با توصیه ی تراپیستمون، هفته ای یه روز همسرم کارش رو تعطیل کرده و نصف روزی که پسرم مهده، فقط ما دوتا باهم وقت می گذرونیم... این دیگه محشر عمل کرده...
- سعی می کنم هر هفته حداقل با یه دوست یا فامیل تماس بگیرم...
- آها یه نکته ی مهم یادم رفت، اینکه سعی می کنم خونه رو مرتب تر نگهدارم... از همسر و پسرم توی کارا کمک می گیرم... نمیذارم پسرم مثل قبل هر ریخت و پاشی انجام بده و سعی می کنم بعد از بازیش وسائلش رو سر جاش بذاره... خیلی از لوازم اضافه رو رد کردم... یه نصف روز آخر هفته رو همه باهم کارا رو انجام میدیم و خونه برای هفته ی جدید مرتبه و کارای ریز ریز این مدلی...
- در کل هم دارم سعی می کنم که شل کنم

- دارم تلاش می کنم که ورزش رو هم توی کارام بگنجونم و شده 10-20 دقیقه آنلاین ورزش کنم...
خیلی از کارایی که من اینجا گفتم رو مطمئنم که خیلی از خانما از سنین خیلی پایین ترشون انجام میدن... ولی برای من حتی فهمیدن اینکه کجاها ضعف دارم کلی تلاش و زمان برد و با کمک تونستم این رو متوجه بشم... خیلی از کارایی رو که وارد زندگیم کردم، حین تصویرسازی های جلسات تراپیم بهشون رسیدم... و امیدوارم که با یکم مداومت، شرایط رو بهتر هم بکنم... خودش همین کارای ریز ریز برام تا حالا خیلی موثر بوده و بار استرسم رو کم کرده... بیماری هامون رو کم کرده... روابطمون رو قشنگ تر کرده... داد زدنهامون رو کم کرده... اخلاق پسرم رو بهتر کرده...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم