۱۴۰۲/۴/۱۲، ۰۱:۴۲ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۲/۴/۱۲، ۰۱:۴۲ عصر، توسط atefehjjjjjjj.)
ممنونم ازتون
درسته من همش سکوت میکنم
راستش دوران کرونا خیلی کیک میپختم بااینکه هدفم نبود ولی بقیه خیلی تایید میکردن خیلی تشویق میکردن و خودم حس خوبی میگرفتم
در مورد بچه هم باور کنین روم نمیشه ب مادرشوهرم بگم نگه دار
چون حس میکنم مادرم باید نگهش داره ن اون
اون وظیفه ای نداره
مادرم نداره ها ولی باز با اون باید راحت تر باشم .
مهراسا جان چشم الان چند وقته ک سعی میکنم حرف بزنم درسته بعدش بغض میکنم ولی حرفامو میزنم
فری برد دمت گرم الان ک بچه ۱۸ ماهش شده میگم کاش از مامانم بیشتر کمک میگرفتم بیشتر بهش کار میدادم ک انقد عقب نشینه
ب مامانم میگم نگه دار میگه با من ک وای نمیسته ببر پیش مادرشوهرم
همشم میگه اونا با تو زندگی میکنن روم نمیشه بیام
تو دوران بارداریمم کنارم نبود
شاید اگر مامانم بیشتر حواسش بهم بود منم روم بازتر میشدپشتم گرمتر بود اینجا بااینکه همه مهربونن حس میکنم نباید کمک بخوام
مهتا جون باید هدف بزارم پس
از امروز شروع میکنم اول ببینم میتونم بگم ی ساعت بچمو نگه دارن
درسته من همش سکوت میکنم
راستش دوران کرونا خیلی کیک میپختم بااینکه هدفم نبود ولی بقیه خیلی تایید میکردن خیلی تشویق میکردن و خودم حس خوبی میگرفتم
در مورد بچه هم باور کنین روم نمیشه ب مادرشوهرم بگم نگه دار
چون حس میکنم مادرم باید نگهش داره ن اون
اون وظیفه ای نداره
مادرم نداره ها ولی باز با اون باید راحت تر باشم .
مهراسا جان چشم الان چند وقته ک سعی میکنم حرف بزنم درسته بعدش بغض میکنم ولی حرفامو میزنم
فری برد دمت گرم الان ک بچه ۱۸ ماهش شده میگم کاش از مامانم بیشتر کمک میگرفتم بیشتر بهش کار میدادم ک انقد عقب نشینه
ب مامانم میگم نگه دار میگه با من ک وای نمیسته ببر پیش مادرشوهرم
همشم میگه اونا با تو زندگی میکنن روم نمیشه بیام
تو دوران بارداریمم کنارم نبود
شاید اگر مامانم بیشتر حواسش بهم بود منم روم بازتر میشدپشتم گرمتر بود اینجا بااینکه همه مهربونن حس میکنم نباید کمک بخوام
مهتا جون باید هدف بزارم پس
از امروز شروع میکنم اول ببینم میتونم بگم ی ساعت بچمو نگه دارن
دخترم ۱۸ماهه شد
