بچه ها منظور از ملکه، بحث ملکه ی چندش آوری که به همه زور میگه نیست...
منظور من از ملکه زنی بود که قدرت زنانگی بالایی داره... به ارزش خودش آگاهه... جایگاه خودش توی دنیا و حقوق و وظایفش رو می شناسه و در راستای قدرت بیشتر برای خودش و زندگیش و خانواده ش تلاش می کنه... نه اینکه همه بشن کیت میدلتون... زنی که مردش پادشاه زندگیشه و جایگاه خودش رو داره... ملکه ای مثل مهره ی شطرنج که درسته اسمش بعد از شاه میاد اما در واقع قدرتش از شاه بیشتره... و به نوعی، اونه که داره بازی رو کنترل می کنه...
وگرنه که مثلا کنیز بودن هم یه استتوس بوده که خب کسی نمی خواد در اون جایگاه باشه و منفوره... کسی که کنترل زندگی رو داره و فرمون زندگی توی دستشه اونه که قدرت داره و استقلال داره و می تونه مسیر زندگیش رو تعیین کنه... یه ملکه زوایای مثبتی داره که میشه توی زندگی پیاده ش کرد و موفق شد... گذشته از اینکه به نظر من هر کسی باید توی زندگیش نفر اول باشه... نقش اول زندگیش رو به عهده بگیره... توی جامعه ای که سلطنتی هست، این نقش اول مال شاه و ملکه ها هست... برای همین گفتم ملکه... وگرنه که در کل جامعه همه باهم برابریم... منظور اون ملکه ی جامعه ای نیست... منظورم اولین نفر در ذهن و زندگی شخصیمونه... تازه به نظر من خیلی از ملکه ها و پادشاها بودن که آدم های خوبی بودن، تغییرات خیلی مثبتی توی زندگی مردمشون ایجاد کردن و مردمشون رو بالا کشیدن... و ملکه های زیادی هم بودن که خون سلطنتی نداشتن و از افراد عادی بودن، با مبارزه ملکه شدن، ملکه بودن بهشون ارث رسیده ووو... و هدف از خلقتشون فقط ساختن شاه بعدی نبوده...
ولی اگر اینقدر با عنوان ملکه زاویه دارید، پیشنهاداتون رو بگید که عنوان رو اصلاح کنم
منظور من از ملکه زنی بود که قدرت زنانگی بالایی داره... به ارزش خودش آگاهه... جایگاه خودش توی دنیا و حقوق و وظایفش رو می شناسه و در راستای قدرت بیشتر برای خودش و زندگیش و خانواده ش تلاش می کنه... نه اینکه همه بشن کیت میدلتون... زنی که مردش پادشاه زندگیشه و جایگاه خودش رو داره... ملکه ای مثل مهره ی شطرنج که درسته اسمش بعد از شاه میاد اما در واقع قدرتش از شاه بیشتره... و به نوعی، اونه که داره بازی رو کنترل می کنه...
وگرنه که مثلا کنیز بودن هم یه استتوس بوده که خب کسی نمی خواد در اون جایگاه باشه و منفوره... کسی که کنترل زندگی رو داره و فرمون زندگی توی دستشه اونه که قدرت داره و استقلال داره و می تونه مسیر زندگیش رو تعیین کنه... یه ملکه زوایای مثبتی داره که میشه توی زندگی پیاده ش کرد و موفق شد... گذشته از اینکه به نظر من هر کسی باید توی زندگیش نفر اول باشه... نقش اول زندگیش رو به عهده بگیره... توی جامعه ای که سلطنتی هست، این نقش اول مال شاه و ملکه ها هست... برای همین گفتم ملکه... وگرنه که در کل جامعه همه باهم برابریم... منظور اون ملکه ی جامعه ای نیست... منظورم اولین نفر در ذهن و زندگی شخصیمونه... تازه به نظر من خیلی از ملکه ها و پادشاها بودن که آدم های خوبی بودن، تغییرات خیلی مثبتی توی زندگی مردمشون ایجاد کردن و مردمشون رو بالا کشیدن... و ملکه های زیادی هم بودن که خون سلطنتی نداشتن و از افراد عادی بودن، با مبارزه ملکه شدن، ملکه بودن بهشون ارث رسیده ووو... و هدف از خلقتشون فقط ساختن شاه بعدی نبوده...
ولی اگر اینقدر با عنوان ملکه زاویه دارید، پیشنهاداتون رو بگید که عنوان رو اصلاح کنم

آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم