گزیدهای از دیباچۀ گلستان:
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر میآید مفرح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب
از دست و زبان که برآید
کز عهدۀ شکرش به در آید
.....
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیاش
کس نتواند که به جای آورد
شرح در پست بعدی:
بنگرید تا به عظمت کار سعدی پی برید و قدرت بیان و لطافت سخن و انسجام معنی را درک کنید...
پیامهای دیباچه:
۱- چون در هر نفس، دو نعمت موجود است، باید با هر دم و بازدم به یاد حق بود؛ پس پیام اول سعدی: دوام ذکر قلبی و فکر مدام همراه با دم زدنهاست
۲- هیچ کس از عهدۀ شُکرش به در نمیآید؛ پس همواره باید عذر تقصیر داشت
۳- لطف الهی دستگیر انابت پیشگان است
۴- آنچه در شناخت حق گفتهایم و میگوییم، جز سوز حال و وهم و قیاس خود نیست و مدعی معرفت، بیخبری بیش نیست
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر میآید مفرح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب
از دست و زبان که برآید
کز عهدۀ شکرش به در آید
.....
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیاش
کس نتواند که به جای آورد
شرح در پست بعدی:
بنگرید تا به عظمت کار سعدی پی برید و قدرت بیان و لطافت سخن و انسجام معنی را درک کنید...
پیامهای دیباچه:
۱- چون در هر نفس، دو نعمت موجود است، باید با هر دم و بازدم به یاد حق بود؛ پس پیام اول سعدی: دوام ذکر قلبی و فکر مدام همراه با دم زدنهاست
۲- هیچ کس از عهدۀ شُکرش به در نمیآید؛ پس همواره باید عذر تقصیر داشت
۳- لطف الهی دستگیر انابت پیشگان است
۴- آنچه در شناخت حق گفتهایم و میگوییم، جز سوز حال و وهم و قیاس خود نیست و مدعی معرفت، بیخبری بیش نیست