من این مشکل رو با تی وی خونه مادر ش دارم حالا خوبه بخاطر کرونا خیلی کم میریم
بار اول به خ ش گفتم اگر مشکلی نیست خاموش کن برای پسرم خوب نیست ،خاموش کرد انگار مادر ش فهمید من حساسم
هر بار میریم تا میرسیم میاد تی وی روشن میکنه همسرم اعتراض میکنه میگه چه کار داری بچه دوست داره گناه داره بزار ببینه و...از لحظه ورود اعصاب منو بهم میریزه
منم کوتاه نیومدم گفتم شما دوست دارید ببینید منو پسر جان میریم تو اتاق شما راحت باشید
جوری با غصه میگه گناه داره انگار هوا نفس کشیدن رو از بچه میخوام دریغ کنم
تی وی خونه خودمون اصلا به برق هم وصل نیست
گاها روشن میکنم اونم رو رادیو یا آهنگ و شعر میزارم با هم برقصیم و بازی کنیم
یکی از دوستام دخترش یکماه از پسر من کوچک تره جلو تی وی بهش غذا میده هرچی بهش میگم ضرر داره بد غذا میشه تو نوجوانی چاقی میگره گوش نمیده
یوتاب سر غذا کوتاه نیا ،چندبار اصرار کردن به پسرم غذای سفره بدن گفتم نمک براش سمه اگر صلاح میدونید بهش سم بدید برید سم بگیرم بهش بدم دیگه هیچی نگفتن
رفتارم تند بود اما حوصله اینکه هر بار بحث کنم نداشتم
تولد یکسالگی پسرم یهو با دست رفت تو کیک سریع هم گذاشت دهنش یه کم کیک بهش دادم هنوز عذاب وجدان دارم، چند روز پیش هم کیک تولد خودم رو یه کم فقط قسمت کیکش رو بهش دادم همچین با ولع میخورد سریع کیک رو جمع کردیم
یکی دوبار نون خامه ای با خامه صبحانه و یه کم شیره انگور براش درست کردم ولی به نظرم اون حجم از خامه باز ناسالمه
بار اول به خ ش گفتم اگر مشکلی نیست خاموش کن برای پسرم خوب نیست ،خاموش کرد انگار مادر ش فهمید من حساسم
هر بار میریم تا میرسیم میاد تی وی روشن میکنه همسرم اعتراض میکنه میگه چه کار داری بچه دوست داره گناه داره بزار ببینه و...از لحظه ورود اعصاب منو بهم میریزه
منم کوتاه نیومدم گفتم شما دوست دارید ببینید منو پسر جان میریم تو اتاق شما راحت باشید
جوری با غصه میگه گناه داره انگار هوا نفس کشیدن رو از بچه میخوام دریغ کنم
تی وی خونه خودمون اصلا به برق هم وصل نیست
گاها روشن میکنم اونم رو رادیو یا آهنگ و شعر میزارم با هم برقصیم و بازی کنیم
یکی از دوستام دخترش یکماه از پسر من کوچک تره جلو تی وی بهش غذا میده هرچی بهش میگم ضرر داره بد غذا میشه تو نوجوانی چاقی میگره گوش نمیده
یوتاب سر غذا کوتاه نیا ،چندبار اصرار کردن به پسرم غذای سفره بدن گفتم نمک براش سمه اگر صلاح میدونید بهش سم بدید برید سم بگیرم بهش بدم دیگه هیچی نگفتن
رفتارم تند بود اما حوصله اینکه هر بار بحث کنم نداشتم
تولد یکسالگی پسرم یهو با دست رفت تو کیک سریع هم گذاشت دهنش یه کم کیک بهش دادم هنوز عذاب وجدان دارم، چند روز پیش هم کیک تولد خودم رو یه کم فقط قسمت کیکش رو بهش دادم همچین با ولع میخورد سریع کیک رو جمع کردیم
یکی دوبار نون خامه ای با خامه صبحانه و یه کم شیره انگور براش درست کردم ولی به نظرم اون حجم از خامه باز ناسالمه