ندا جان پسرت چند وقتشه؟
مراقب اصلیش کیه؟ کمک کیه؟ کمک در چه سطحیه؟
برای این دوران تا می تونید انواع دالی بازی با خودتون، عروسک ها، قایم کردن و ظاهر کردنشون و کم کم زیاد کردن فاصله خوبه... کمک می کنه یاد بگیره اگه مامان از جلوی چشمم دوره، مشکلی نیست و بر می گرده... ولی تا اتمام اضطراب جدایی سعی کنید مراقب اصلی اصلا تنهاش نذاره... خیلی توی زود مستقل شدن کمکش می کنید و مشکلات ثانویه هم پیش نمیاد... پسر من توی تولد 2 سالگیش 3 روز رو تنهای تنها موند و روزی چند بار تماس تصویری راحت کار رو حل می کرد... اگه نمی گرفتیم هم بعید می دونم که مشکلی ایجاد می کرد... ولی بهایی که دادم این بود که تا 1.5 سالگی فقط 40 دقیقه خواب بوده گذاشتم پیش عمه ش و خواب بوده برگشتم! یعنی اصلا اصلا پیش کسی نذاشتمش... ولی بچه های دوستام که بچه هاشون رو پیش مادر و مادرشوهر میذاشتن، می بینی این سن هایی 2-3 سالگی که هیچ، می بینی اواسط دبستان هستن ولی مادرشون نمی تونه شب جایی بذاردشون... این وسط یه استثنا هست، اونم پرستار تمام وقت و ساکن در منزله یا مثلا مادربزرگی کمکی چیزی باشه که پیش شما زندگی کنه که او رو هم مراقب اصلی ببینه... اینجوری هم به مشکل نمی خورید...
ما برای خرید، دندون و اینها، همه با هم می رفتیم و نوبتی پسرم رو نگه می داشتیم و چون بیرون عوامل حواس پرتی و سرگرمی زیاده، زیاد بهانه نمی گرفت.... البته من از اول به باباش هم عادتش دادم و همییییشه پدرش در امور بچه کمک های مهمی می کنه و دوتایی مسئولیت ها رو انجام میدیم...
نونا جون اگر خودت درست کنی و کنسروی باشه، می تونی چند روز تا درش باز نشده نگهداری... ولی آماده ها رو نمی دونم... واقعیتش من یه بار هیرو گرفتم، ولی اصلا چون نفهمیدم چی به چیه ریختمش... ولی فکر کنم حتی با باز شدن درش هم میشد یه مدتی رو نگهداشت...
ولی واقعا درست کردن پوره تازه به تازه سخت نیستش... کافیه یه تیکه بذارید روی برنجی چیزی تا بخار پز شه... یا گوشت رو شروع کنید و براش مثلا هویج یا کدو حلوایی، بروکلی، سیب زمینی و هر چیزی رو بذارید توی خورشت خیلی خوب می پزه و تازه به تازه به بچه ها غذا میدید... برای هر روز هفته برنامه ی غذایی اگه بذارید، کنارش به غذای بچه هم فکر کنید و به غذای خودتون هم شکر، روغن و نمک اضافی نزنید، راحت میشه توی همون غذای خودتون بپزه و آماده بشه... واقعا من خودم می ترسیدم نگهدارم چیزی رو... و تا 1 سالگی همه ی وعده هاش تقریبا تازه به تازه بود (حتی مثلا آب میوه یا شیر مغزیجات و... رو در حد یه وعده که بخوره درست می کردم...) مگه اون اوایل که چند بار کنسروی درست کردم و توی یخچال نگهداشتم در حد دو سه روز ولی اینقدر بهم فشار وارد می کرد که سالمه؟ سالم نیست؟ بریزم؟ نریزم؟ که بیخیالش شدم... راحت ترین کار از نظر روحی و روانی همون برنامه ریزیه که خرید مناسب هم بکنید و برنامه ی غذایی رو جوری بچینید که مواد غذایی برای شما و بچه ها هم خوان باشه و خیالتون هم از تازگی مواد راحت راحت باشه...
مراقب اصلیش کیه؟ کمک کیه؟ کمک در چه سطحیه؟
برای این دوران تا می تونید انواع دالی بازی با خودتون، عروسک ها، قایم کردن و ظاهر کردنشون و کم کم زیاد کردن فاصله خوبه... کمک می کنه یاد بگیره اگه مامان از جلوی چشمم دوره، مشکلی نیست و بر می گرده... ولی تا اتمام اضطراب جدایی سعی کنید مراقب اصلی اصلا تنهاش نذاره... خیلی توی زود مستقل شدن کمکش می کنید و مشکلات ثانویه هم پیش نمیاد... پسر من توی تولد 2 سالگیش 3 روز رو تنهای تنها موند و روزی چند بار تماس تصویری راحت کار رو حل می کرد... اگه نمی گرفتیم هم بعید می دونم که مشکلی ایجاد می کرد... ولی بهایی که دادم این بود که تا 1.5 سالگی فقط 40 دقیقه خواب بوده گذاشتم پیش عمه ش و خواب بوده برگشتم! یعنی اصلا اصلا پیش کسی نذاشتمش... ولی بچه های دوستام که بچه هاشون رو پیش مادر و مادرشوهر میذاشتن، می بینی این سن هایی 2-3 سالگی که هیچ، می بینی اواسط دبستان هستن ولی مادرشون نمی تونه شب جایی بذاردشون... این وسط یه استثنا هست، اونم پرستار تمام وقت و ساکن در منزله یا مثلا مادربزرگی کمکی چیزی باشه که پیش شما زندگی کنه که او رو هم مراقب اصلی ببینه... اینجوری هم به مشکل نمی خورید...
ما برای خرید، دندون و اینها، همه با هم می رفتیم و نوبتی پسرم رو نگه می داشتیم و چون بیرون عوامل حواس پرتی و سرگرمی زیاده، زیاد بهانه نمی گرفت.... البته من از اول به باباش هم عادتش دادم و همییییشه پدرش در امور بچه کمک های مهمی می کنه و دوتایی مسئولیت ها رو انجام میدیم...
نونا جون اگر خودت درست کنی و کنسروی باشه، می تونی چند روز تا درش باز نشده نگهداری... ولی آماده ها رو نمی دونم... واقعیتش من یه بار هیرو گرفتم، ولی اصلا چون نفهمیدم چی به چیه ریختمش... ولی فکر کنم حتی با باز شدن درش هم میشد یه مدتی رو نگهداشت...
ولی واقعا درست کردن پوره تازه به تازه سخت نیستش... کافیه یه تیکه بذارید روی برنجی چیزی تا بخار پز شه... یا گوشت رو شروع کنید و براش مثلا هویج یا کدو حلوایی، بروکلی، سیب زمینی و هر چیزی رو بذارید توی خورشت خیلی خوب می پزه و تازه به تازه به بچه ها غذا میدید... برای هر روز هفته برنامه ی غذایی اگه بذارید، کنارش به غذای بچه هم فکر کنید و به غذای خودتون هم شکر، روغن و نمک اضافی نزنید، راحت میشه توی همون غذای خودتون بپزه و آماده بشه... واقعا من خودم می ترسیدم نگهدارم چیزی رو... و تا 1 سالگی همه ی وعده هاش تقریبا تازه به تازه بود (حتی مثلا آب میوه یا شیر مغزیجات و... رو در حد یه وعده که بخوره درست می کردم...) مگه اون اوایل که چند بار کنسروی درست کردم و توی یخچال نگهداشتم در حد دو سه روز ولی اینقدر بهم فشار وارد می کرد که سالمه؟ سالم نیست؟ بریزم؟ نریزم؟ که بیخیالش شدم... راحت ترین کار از نظر روحی و روانی همون برنامه ریزیه که خرید مناسب هم بکنید و برنامه ی غذایی رو جوری بچینید که مواد غذایی برای شما و بچه ها هم خوان باشه و خیالتون هم از تازگی مواد راحت راحت باشه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم