بچهها من الکی مثلا خواستم از دیشب روتین خواب رو برای دختر بزرگترم شروع کنم. اولش یکم بغلش کردم راه رفتم چشماش سنگین شد، بعد پوشکش تمیز بود نیم ساعت قبل عوض کرده بودم دست نزدم، دلم هم نیومد حالا که چشماش سنگینه لباسشو عوض کنم
همونطور که میبینیم تا اینجا خیلی شبیه روتین بود
) بعد گذاشتم تو جاش، پستونکشو دادم، وایت نویز پلی کردم و دستهاش رو همونجور که نوناجون گفت نگه داشتم و هی تکون دادم. وای انقد تکون دادم که بازوهام داشت از کار میفتاد. اونم هر یک ثانیه سرشو به چپ و راست میبرد. یه بیست دقیقهای ادامه دادم اونم با چشم بسته سرشو اینور اونور میکرد. دیگه کم کم گفتم بذار ولش کنم شاید بچه کلافه شده انقد تکونش میدم. ول کردم دیدم خوابه
)
قبلا رو پا میذاشتم. حالا همین فرمون میرم دیگه. راستی دیشب دوباره به روال قبلا، آخرین وعده شیرخشک دادم و بعدش یکم سرلاک شب هاینز. شاید سیییر شه راحتتر بخوابه.
نوناجون نکتهای اگه داری بگو
راستی شما وقتی خوابش گرفت لباس و پوشکشو عوض میکنین؟ خوابش نمیپره؟ دلم نمیاد من.



قبلا رو پا میذاشتم. حالا همین فرمون میرم دیگه. راستی دیشب دوباره به روال قبلا، آخرین وعده شیرخشک دادم و بعدش یکم سرلاک شب هاینز. شاید سیییر شه راحتتر بخوابه.
نوناجون نکتهای اگه داری بگو
راستی شما وقتی خوابش گرفت لباس و پوشکشو عوض میکنین؟ خوابش نمیپره؟ دلم نمیاد من.